پیاده
داستان زنی که بیرون و بیخبر از حوادث اجتماعی و سیاسیِ زمانه خود است، اما این حوادث زندگیاش را دچار بحران میکند. بلقیس سلیمانی در رمان پیاده ماجرای زنی به نام انیس را روایت میکند که فقر او را وادار به ازدواج با مردی به نام کرامت کرده است. کرامت مردی است تحصیلکرده و ظاهراً کتابخوان، اما بددل و شکاک و کجخلق. او با کسی رفت و آمد ندارد و به انیس هم در مورد روابطش بسیار سخت میگیرد. کرامت مردی به نام هوشنگ را به خانه آورده است. مردی که انیس چیزی از او نمیداند و با حضورش محدودیتهای تازهای به انیس تحمیل شده است. کمکم حقایقی روشن میشود که انیس هیچ از آنها خبر نداشته است. وقایع رمان پیاده در دهه 60 خورشیدی اتفاق میافتد و در متن وقایع اجتماعی و سیاسی آن روزگار؛ وقایعی که زندگی انیس ناخواسته و از طریق کرامت با آنها گره میخورد. در بخشی از این رمان میخوانید: «در یک سال و سه ماهی که از عروسیاش با کرامت میگذشت، نه آقاهوشنگ را دیده بود و نه کرامت از او حرفی زده بود. در یک سالی هم که اندوهجرد بودند فقط با یکی دیگر از معلمها رفتوآمد داشتند. آن هم دیربهدیر. کرامت از رفتوآمد خوشش نمیآمد. همان روز اول هم به انیس گفته بود سرش به کار خودش باشد و دوروبر زنهای همسایه نگردد. حتا گفته بود خوشش نمیآید با قوموخویش خودش و انیس رفتوآمد کند. گفته بود دنبال دردسر نیست و رفتوآمد یعنی دردسر.»
رمان پیاده در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره نویسنده: بلقیس سلیمانی (- 1342)، داستاننویس، منتقد ادبی و پژوهشگر ایرانی.
رتبه گودریدز: 3/34 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 220 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک