جوانی

جوانی
رمانی دربارة گذرِ عمر، خاطره و تأمل در زمان سپری‌شده. پاتریک مودیانو در رمان جوانی روایتی درهم‌تنیده از رنگ و نور و موسیقی به دست می‌دهد و از خلال گریز زدن به گذشته، موضوعاتی چون زمان و گذرِ عمر و از دست رفتنِ جوانی را دستمایۀ تأمل قرار می‌دهد.
در بخشی از این رمان می‌خوانید: «... صورتش را با دقت نگاه می‌کند. تغییری نکرده. همان قیافۀ بیست‌سالگی‌اش را دارد. این چین‌های کوچک گوشۀ لب‌هایش نبودند. دیگر چیزی عوض نشده. نه... لویی هم عوض نشده. کمی لاغر شده، فقط همین...
" تولدت مبارک، مامان. "
این جمله را شمرده‌شمرده و با غرور خاصی گفت. اودیل می‌بوسدش. عجیب است اگر بچه‌ای پدر و مادر را قبل از تولدش بشناسد، یعنی زمانی که هنوز پدر و مادر نشده و خودشان بوده‌اند و خودشان... کودکیِ او هم در خیابان شارل کروسِ پاریس که خط‌های اتوبوس از آن‌جا راه می‌افتند، پیش مادربزرگش گذشته بود... کمی آن‌طرف‌تر، ساختمان خاکستری استخر تورل، سینما و سرازیری بلوار سِروریه. با کمی خیال‌پردازی در صبح‌های مه‌آلود و آفتابی، به نظر می‌آمد این سرازیری جادة مرتفعی است که تا دریا پایین می‌رود.
" دیگه باید برگردیم... "
در مسیرِ جاده‌ای که سمت کلبه می‌رود، حواس اودیل جای دیگری است، زیر لب آوازخوان رانندگی می‌کند. پسرش کنارش نشسته است. خیلی زود متوجه می‌شود اولین مصرع‌های اپرای کوتاهی به اسم رزهای هاوایی را به لب آورده که صفحه‌اش را با تعجب در یک عتیقه‌فروشی در ژنو پیدا کرده بود...»
رمان جوانی با ترجمۀ حسین سلیمانی‌نژاد در نشر چشمه منتشر شده است.
دربارة نویسنده: پاتریک مودیانو (- 1945)، داستان‌نویس فرانسوی و برندة جایزة نوبل ادبیات در سال 2014 میلادی.