محرم

محرم
The Gaze

اگر نگوييم همه افراد اما بيشتر انسان ها در زندگي خود بارها نظرات ديگران نسبت به ظاهر آدم‌ها را شنيده‌اند و نظراتي هم بيان کرده‌اند. نظراتي که گاهي با طعنه و کنايه و گاهي هم با دل شکستن روبرو مي‌شود اما هميشه وجود داشته و دارند. رمان «محرم» به جستجو در ظاهر آدم‌ها و ميزان مقبوليت آن در نگاه ديگران مي‌پردازد و در عين حال سرگرم کننده است.
داستان درباره زني چاق و مردي کوتوله است. آنها از اينکه همه جا مردم خيره نگاهشان مي‌کنند خسته‌اند و مي‌خواهند جاي خود را با يکديگر عوض کنند. بنابراين مرد، صورت خود را آرايش مي‌کند و زن نيز، سيبيلي روي چهره‌اش مي‌کشد. حالا مردم، متفاوت‌تر خيره مي‌شوند و نگاهشان مي‌کنند. مرد ترجيح مي‌دهد مستقيماً با آنها وارد گفتگو شود و زن مي‌خواهد خود را بيشتر پنهان کند و... در نهايت رمان اثرات منفي و امکان صدمات را نيز نشان مي‌دهد.
در بخشي از کتاب مي‌خوانيم:
«عشق يک گن است. روزي مي‌آيد که در مکان و زماني غيرمنتظره بندهايش پاره مي‌شود. بدون آن که فرصتي براي بررسي اتفاقات بماند، چربي‌هايي که از دست فشار گن خلاص شده اند، از درزهاي گن بيرون مي‌زنند. در آن کشمکش، در يک چشم به هم زدن، بدن به حالت اوليه‌اش برمي‌گردد. عشق يک گن است. براي اين که بداني چرا اين قدر کوتاه و گذرا است، بايد بيش از اندازه چاق باشي.» کتاب «محرم» توسط «صابر حسيني» براي علاقه‌مندان به فارسي ترجمه شده است.

درباره نويسنده: اليف شافاک (1971 ) نويسنده ترکيه‌اي، صاحب اثر «پنهان»، «ملت عشق»
رتبه گودريدز: 4 از 5