ریگودون
Rigodon
لویی فردینان سلین
افتخار نبوی نژاد
فرهنگ جاوید
دسته بندی: ادبیات-فرانسه
| کد آیتم: |
14669 |
| بارکد: |
9786008209799 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
6 |
| تعداد صفحات: |
452 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
پالتوئی |
کتاب «ريگودون» اثر لويي فردينان سلين، ترجمه افتخار نبوينژاد، نشر فرهنگ جاويد
آخرين رمان لويي فردينان سلين يا به تعبيري يک وقايعنامه که خود سلين در وصفاش گفته بود: «من، وقايعنگار دلقکهاي بزرگم.» در روزهايي که سلين سايه مرگ را بيش از هر زمان ديگري حس ميکرد مشغول نوشتن رماني بود با نام «ريگودون» که دمي از نوشتنش غافل نميشد. او ميخواست هر طور شده اين آخرين رمانش را پيش از مرگ تمام کند و سرانجام صبح روز اول ژوئن سال 1961 خبر پايان رمان را داد. او در نامهاي به همسر سومش، لوست، که تا لحظه مرگ سلين در همين سال کنارش بود، خبر داد که نوشتن «ريگودون» تمام شده است. پس از آن، نامهاي هم به گاستون گاليمار نوشت تا او را نيز از پايان کتاب مطلع کند. تقدير چنين رقم خورد که ساعت 6 غروب همان روز سلين درگذشت اما به هر حال اين آخرين اثرش به طور کامل به دست ما رسيد.
در ميان آثار لويي فردينان سلين سه رمان «شمال»، «قصر به قصر» و «ريگودون» را تريلوژي يا سهگانه او ميدانند. رمان «ريگودون» هفت سال پس از مرگ سلين در سال 1969 منتشر شد. اين رمان بين سالهاي 1960 و 1961 در مودون با خطي زيبا اما نه چندان خوانا و گاه ناخوانا نوشته شده است.
شرايط زمان و مکان، ماجراها و شخصيتها در رمان «ريگودون» همانهايي است که در دو رمان «شمال» و «قصر به قصر» نيز با آنها سروکار داريم.
مروري بر کتاب «ريگودون»
شخصيتهاي رمان «ريگودون» يکي سلين است و ديگري همسرش لوست و نيز لوويگانِ بازيگر، معروف به لاويگ، و البته بِبِر. لوويگان اين گربه را، که بعدها نامدارترين گربه ادبيات معاصر فرانسه شد در سال 1932 در بخش حيوانات خانگي فروشگاه ساما ريتن خريد و نامش را بِبِر گذاشت. اين گربهاي است که مسئوليت نگهدارياش به لوست و لويي فردينان سلين سپرده ميشود و با آنها در سفرهايشان از خلال اروپاي غرق در آتش و خون همراه ميشود. او مکانهايي چون زندان و بيمارستان و تبعيد را تجربه ميکند و در سال 1952 در سن بيست سالگي در مودون ميميرد.
کتاب «ريگودون» شخصيتهاي ديگري هم دارد اما آنها را ميتوان سياهي لشکر دانست.
سلين در کتاب «ريگودون» نيز مثل بسياري ديگر از آثارش به جنگ و تبعات آن توجه کرده است. در «ريگودون» شرحي از سفري اجباري به همراه همسرش داده است؛ سفري از ترس جان و براي دوري از مجازاتي که اتهام همکاري با نازيها ميتوانست به همراه داشته باشد. سلين در 1943 با لوست آلمانزو، رقصنده، ازدواج کرد و لوست همراه دايمي سلين از 1936 تا زمان مرگ نويسنده بود و در اين سفرهاي پرمخاطره نيز او را همراهي کرده بود.
راوي اول شخص کتاب «ريگودون» صريح است و خشمگين است و بيپروا و البته گاهي هم بددهن. سلين يکبار در نامهاي درباره صراحت و بددهني در آثارش نوشته بود: «...من همانطوري مينويسم که حس ميکنم... ازم خرده ميگيرند که بددهنم، زبان بيادبانه دارم. در اين صورت اين خرده را بايد از رابله، ويرون، بروگل و خيليهاي ديگر هم گرفت... از بيرحمي و خشونت دائمي کتابهايم انتقاد ميکنند... چه کنم، اين دنيا ذاتش را عوض کند، من هم سبکم را عوض ميکنم.» سلين در کتاب «ريگودون» بخشي ديگر از ذات اين دنيا را به سبک خودش روايت کرده است.
سلين در کتاب «ريگودون» خواننده را با وحشت و هرجومرجهاي مرگآور سالهاي بحراني جنگ آشنا ميکند. در ابتداي کتاب «ريگودون» متني از فرانسوا ژيبو، وکيل و نويسنده فرانسوي که چند اثر درباره سيلن نوشته، آمده است. او در بخشي از يادداشتاش درباره دشواريهاي سلين در زمان نوشتن کتاب «ريگودون» نوشته: «دو روايت ريگودن کار دشوار سلين را گواهي ميدهند، زيرا صفحه و شايد سطري نيست که خطخوردگي نداشته باشد؛ واژهاي جايگزين واژهاي ديگر ميشود، بعد در نهايت واژه سومي جاي واژه اول را ميگيرد، سپس کل عبارت بازبيني، اصلاح و از سر گرفته ميشود. اين بازسازي مداوم متن است که نشان ميدهد به چه دليل سلين لازم ميداند بابت سبک خود آن همه نگران باشد و زماني دست از سر جملاتش بردارد که مطمئن شده خواننده ميتواند از آن پس باور کند که عبارت نوشته نشده، بلکه گفته شده... از همان سطر نخست.»
درباره لويي فردينان سلين نويسنده کتاب «ريگودون»
لويي فردينان دتوش، با نام مستعار سلين، در سال 1894 در کوربهووآ در حومه پاريس به دنيا آمد. پدرش کارمند يک موسسه بيمه و مادرش خرازيفروش بود و کودکي سلين عملا در مغازه مادرش گذشت. خانواده سلين ميخواستند که که او در آينده به تجارت بپردازد و براي اين منظور او مدتي به آلمان و انگليس فرستاده شد. او مدتي براي امرار معاش به کارهاي مختلفي مشغول بود تا اينکه به تحصيل پزشکي مشغول شد. سلين به «پزشک فقرا» مشهور بود و حتي وقتي نويسندهاي مشهور شد باز به طبات ميپرداخت. سلين يکي از مهمترين و در عين حال جنجاليترين نويسندگان قرن بيستم است. او با همان اولين کتابش يعني «سفر به انتهاي شب» که در 1932 منتشر شد، موفقيت و شهرت زيادي به دست آورد و به عنوان نويسندهاي نوآور با زباني انقلابي مطرح شد. «مرگ قسطي» دومين رمان سلين بود که اگرچه در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت اما امروز به اعتقاد اغلب منتقدان شاهکار يا يکي از شاهکارهاي سلين به شمار ميرود. سلين در سالهاي جنگ دوم جهاني مواضعي در دفاع از آلمان گرفت و اين باعث شد که سايه دفاع از فاشيسم براي مدتي طولاني بالاي سرش باشد. با اينحال امروز سلين متعلق به ادبيات است و نه سياست گرچه پس از سال 1938 اينطور به نظر ميرسيد که او ادبيات را به نفع سياست کنار گذاشته است. در اواخر دهه 1930 او پرحاشيهترين و بيملاحظهترين نويسنده ضديهودي فرانسه بود و در سالهاي جنگ به همکاري يا دستکم هواداري از نازيها متهم شده بود. با گذشت زمان به مرور اين مواضع سلين به فراموشي سپرده شد و او دوباره در مقام برجستهترين و تاثيرگذارترين نويسنده قرن بيستم فرانسه مطرح شد. سلين امروز به عنوان آخرين کلاسيک فرانسوي شناخته ميشود و آثارش از پرفروشترين کتابهاي داستاني است. سلين را به عنوان احياکننده زبان فرانسوي ميشناسند که با شکستن چارچوبهاي کهنه اين زبان و استفاده از زبان محاورهاي خشن و به کار بستن زبان شفاهي و عاميانه در آثارش بدعتي در رمان معاصر به وجود آورد. با اين همه سلين از تنهاترين چهرههاي ادبيات قرن بيستم بود و هنگام مرگش در 1961، روزنامههاي فرانسوي بسيار مختصر به او پرداختند. «جنگ»، «افسانهاي براي وقتي ديگر»، «مرگ قسطي»، «گفتوگو با پروفسور ايگرگ»، «ريگودون» و «معرکه» برخي ديگر از کتابهاي سلين هستند که به فارسي ترجمه شدهاند.
درباره ترجمه کتاب «ريگودون»
کتاب «ريگودون» با ترجمه افتخار نبوينژاد در نشر فرهنگ جاويد شده است.
افتخار نبوينژاد، مولد 1332، مترجم ايراني است. «پترزبورگ»، «مسير مرگبار»، «راهبه» و «گفتوگوهايي با پرفسور ايگرگ» عناوين برخي از ترجمههاي او هستند.