خفاش شب

کتاب «خفاش شب» نوشته «سيامک گلشيري»
کتاب «خفاش شب» نوشته «سيامک گلشيري» داستاني برگرفته از واقعيت است. داستان «خفاش شب» داستاني اجتماعي و جنايي دارد. افراد بسياري حوادث و ماجراهاي شهر يا کشور خودشان را دنبال مي‌کنند. اما گاهي برخي حوادث آن قدر هولناک و فجيع هستند که در ياد همه ماندگار مي‌شوند. ماجراي واقعي خفاش شب نيز، وحشتي در دل‌ زنان و دختران ايجاد کرده بود. اما اين مورد فجيع سبب شد که زنان و دختران براي رفت و آمد‌ها به نکات بيشتري توجه کنند. آگاهي و دانستن درباره خود مراقبتي و مسائل مهم شهروندي متأسفانه پس از وقوع رويدادهاي تلخ به وجود مي‌آيند که بسيار ناراحت‌کننده است. اگر جامعه‌اي بتواند درباره موارد مهم آموزش دهد يا کنترل بيشتري در شهرها داشته باشد، قطعا از حوادث بسياري جلوگيري خواهد شد. تهران در دهه‌ي هفتاد شاهد حوادث تلخي بود. شخصي با نام غلامرضا خوشرو کوران‌کرديه معروف به خفاش شب از قاتلان زنجيره‌اي ايران شناخته شد. قتل‌هاي اين شخص، همراه با سرقت و تجاوز جنسي بود. با اينکه سال 1371 او را دستگير کردند در کمال تعجب از دست مأموران فرار کرد و بار ديگر سال 1376 او را به اتهام 9 فقره قتل دستگير و اعدام کردند. ماجراي دستگيري او هم از کشف جسد زني در نزديکي پارک چيتگر آغاز شد و چند روز بعد جسد زني ديگر و ... دادگاه خفاش شب يکي از دادگاه‌هاي جنجالي در ايران بود که مردم دنبال مي‌کردند و از اتفاقات و حوادث آن بسيار متأثر بودند.
درباره کتاب «خفاش شب»
رمان «خفاش شب» بيشتر به زندگي واقعي شخصيت غلامرضا يا همان خفاش شب پرداخته است. اتفاق هولناک و جنايتي واقعي ماجراي کتاب را شکل مي‌دهند. شبي تلخ و خشونت آميز در داستان تصوير مي‌شود. نويسنده تلاش کرده خواننده را شاهد اعمال و رفتار قاتل کند تا بتواند از نزديک رازهاي قاتل و ديگر احساس‌هاي ناخوشايند قربانيان را حس کند.

در قسمتي از داستان «خفاش شب» مي‌خوانيم:
«دو دختر رفتند کنار صندوق اتوبوس که درش باز بود و چند نفر از مسافرها مقابلش ايستاده بودند. شاگرد راننده خم شده بود توي صندوق. چند لحظه بعد چمدان بزرگِ چرخ‌داري را بيرون کشيد. نوار قرمز باريکِ دورِ دسته‌ي چمدان را جدا کرد. چمدان را گذاشت مقابل پيرمردي که ريش بلند داشت. پيرمرد گفت: "يکي ديگه هم هست." پسر توي صندوق را نگاه کرد. گفت: «سياهه؟» پيرمرد گفت: «همين رنگه. يه کم کوچکتره.» پسر باز خم شد، تا گردن توي صندوق فرو رفت و چمدان ديگري بيرون کشيد. وقتي شماره‌اش را باز مي‌کرد، تشکر کرد. هر دو چمدان را از روي زمين بلند کرد. به زني که دو قدمي‌اش ايستاده بود، گفت: «کجا رفت؟» زن گفت: «ماشينو مياره تو پارکينگ.» پيرمرد به پشت سرش نگاه کرد، سمت پارکينگ. از کنار قاسم که رد مي‌شدند گفت: «نبايد به‌ش مي‌گفتي بياد.» زن گفت: «من به‌ش نگفتم.»... راه افتاد طرف عقب ماشين، چشمش به زن لاغر اندام افتاد كه در طرف خودش را باز كرده بود، شنيد كه داشتند با هم حرف مي‌زدند. در صندوق عقب را باز كرد. كفپوش سياه رنگ را بالا زد. دستش را برد زير آن و كنار تاير زاپاس را دست كشيد. دستش به جسم سردي خورد. انگشت‌هايش را خيلي آهسته از تيغه پهن پايين آورد و دسته چوبي را گرفت. آن را خيلي آهسته بيرون كشيد و برد زير كاپشنش. به راست خم شد و چشمش به پاهاي زن لاغر اندام افتاد كه از ماشين بيرون بود.»

درباره نويسنده کتاب «خفاش شب»
سيامک گلشيري نويسنده معاصر ايراني است. او 22 مرداد سال 1347 در خانواده‌اي فرهنگي به دنيا آمد. دوران کودکي‌اش را در زادگاهش اصفهان گذراند و سپس در سن شش سالگي همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. اما گلشيري سال 1359 به اصفهان برگشت و در دوران دبيرستانش وارد فعاليت‌هاي نمايشي شد. او توانست چند نمايشنامه را به صحنه اجرا ببرد. گلشيري در رشته زبان آلماني تحصيل کرد و با نوشتن رساله‌اي با نام داستان کوتاه در آلمان پس از جنگ جهاني توانست فوق ليسانس زبان و ادبيات آلماني دريافت کند.
سال 1370 سيامک گلشيري داستان کوتاهي با نام «يک شب، ديروقت» در مجله آدينه به چاپ رسانيد و پس از آن در مجلات ديگري هم همکاري کرد. اغلب داستان‌هاي گلشيري در ايران معاصر و شهر تهران مي‌گذرد. او نويسنده‌اي است که سعي کرده با نگاهي واقعي به رابطه‌ها و مناسبات انساني در جامعه ايران بپردازد.
گلشيري تاکنون بيش از بيست رمان و چند داستان کوتاه و رمان‌هاي چندگانه‌اي هم براي نوجوانان منتشر کرده است. او تا کنون پنج بار موفق به دريافت جايزه شده است، همچنين چندين بار نامزد دريافت جايزه بوده است.
ديگر آثار گلشيري عبارتند از :«مجموعه داستان همسران»، «مهماني تلخ»، «چهره پنهان عشق»،«شب طولاني»، «نفرين شدگان»، «مجموعه داستان با لبان بسته»، «مجموعه خون آشام»، «مجموعه داستان رژ قرمز»، «دختران گمشده»، «آخرين روياي فروغ»، «تصوير دختري در آخرين لحظه»

درباره چاپ و نشر کتاب «خفاش شب»
کتاب «خفاش شب» از سوي نشر چشمه از مجموعه کتاب‌هاي قفسه آبي براي دوستداران داستان ايراني منتشر شده است.