خط هفتم کیمیانویس
سید علی صالحی
چشمه
دسته بندی: شعر-معاصر-فارسی
| کد آیتم: |
1521525 |
| بارکد: |
9786220107972 |
| سال انتشار: |
1400 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
172 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
مجموعه شعر «خط هفتم کيميانويس: هنگام عبور از کوچهي مُشرف به مزار فروغ» اثر سيدعلي صالحي
شعرهايي درباره شعر، انسان، زن، تاريخ، اقليمهاي جنوبي، آزادي، مرگ و فجايعِ جهانِ ويران. مجموعه شعر «خط هفتم کيميانويس: هنگام عبور از کوچهي مُشرف به مزار فروغ» دفتر شعري تازه از سيدعلي صالحي است. صالحي در کتاب «خط هفتم کيميانويس» هم خواننده را به قلب تاريکي، به قلبتاريکجاهاي تاريخ و به متن اجتماع امروز ميبرد و بيپرده از دردهاي مشترک آدميانِ گرفتارِ انواع فجايع و از جهاني که مرگ آن را فراگرفته ميگويد و هم از کورسوهاي اميد و زن و زندگي و زايايي و طبيعت و شعر و زيباييهايي که در همين جهان ويرانِ مرگآلود يافت ميشوند و شوق زيستن و ادام? زندگي و تسليمنشدن به نوميدي و تيرگي را در دل آدمي زنده نگه ميدارند. او در اين کتاب همچنين از رنجهاي جنوبي سخن گفته است.
صالحي در يادداشت سرآغاز کتاب «خط هفتم کيميانويس» مينويسد: «تا به خودم بيايم، ديدم سالهاي بيشمار بر من گذشته است، و ديدم از من فقط همين واژهها ميمانند... هم به سالهاي سخت، هم به سالهاي ستمگر. بيشادي نيز نبودهام در اين هجرتِ هزار و يکي فراز و يکي فرود. چه هجرتِ جليلي که در آن هرگز از کلمه و خوابزارِ شعر... خسته نخواهم شد. شعر براي من برابر است با اميد، علاقه، مقاومت، آدمي و آزادي! نيمي در بشارتِ بيدريغ و نيمي کرامتِ کلمات. چه بهرهي کمنظيري گرفتهام از گريباني که زندگي است، چندان که فکر ميکنم جهان... بيحضورِ شعر، خوابي خنثي و سلوکي خسته است. پس پناه بر تو اي کلمه، اي شفا، اي کلمهي شفا... که مرا در هزارهي گرگِ بيآهو... به منزلِ ممکنات رساندهاي. شادا... رؤيايي اينهمه روشن: هم از اينروست که من بايد اين دفترِ خوانا را تقديم کنم به هر انساني که براي خود رؤياي شريفي دارد.»
مروري بر مجموعه شعر «خط هفتم کيميانويس»
سيدعلي صالحي در مجموعه شعر «خط هفتم کيميانويس» ما را در اقليمهايي از درد و رنج و شعر و تاريخ ميگرداند و نيز در مناظري از طبيعت که روشناييهايي به جهان تاريک ميدهند. در کتاب «خط هفتم کيميانويس» با شبانههاي مکانها و جغرافياي شب مواجهيم و با خيابانها و اقليمهايي که آبستن فاجعه و مرگاند و با دردهايي آشنا براي انسانِ اين عصر و زمانه. شعرهاي «خط هفتم کيميانويس» شعرهايي اجتماعياند که امروز را در چشماندازي تاريخي ميبينند و به تماشا ميگذارند. از همين روست که هم پاي گذشت? تاريخي در اين شعرها به ميان ميآيد و هم پاي دردهاي انسان امروز، از کرونا و زلزلههاي مهيب گرفته تا رنجهاي اجتماعي و هرآنچه انسان را گرفتار اندوه و مصيبت کرده و ميکند.
کتاب «خط هفتم کيميانويس» اما، در عين شرح تيرگيها به زبان شعر، رو به روشنايي دارد و رو به زنان و شاعران و اهل قلم و فرهنگسازان که در اين کتاب گويي تجسم زايايي و روشنايي و آزادياند، همچنانکه طبيعت نيز در اين کتاب تجسمي از زايايي و شور زندگي است. اين کتاب همچنين اداي ديني است به جنوب.
ارجاع به تاريخ و اسطوره و تأکيد بر آهنگ کلمات و طنين حاصل از همنشيني آنها، در عين حفظ سادگي زبان و نزديکي آن به گفتار، از جمله ويژگيهاي شعرهاي کتاب «خط هفتم کيميانويس»اند.
کتاب از دو بخش به نامهاي «عطر انار، کوچهي مزامير زن، پياله، انگور» و «به سال گرگ بيآهو» تشکيل شده است.
در بخشي از کتاب «خط هفتم کيميانويس» ميخوانيد:
«نه يک نفر، همراه
نه يک سقف، مطمئن
نه يک حرف، روشن
همهي ما از اَزَل
در وحشتِ واژهها
به دنيا آمدهايم.
همين است که ما شاعران
سعي ميکنيم شما را
به آرامشِ آب و انار و گندم
دعوت کنيم.
پيش پاي خود را بپاييد
ما
يک راه بيشتر نداريم؛
همراه
مطمئن
روشن.
چهار پنج حرفِ ساده، درست، بيدريغ،
من حتي به اميدِ واهي نيز قانعم!»
مجموعه شعر «خط هفتم کيميانويس: هنگام عبور از کوچهي مُشرف به مزار فروغ» در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره سيدعلي صالحي، نويسنده کتاب «خط هفتم کيميانويس»
سيدعلي صالحي، متولد 1334 در روستاي مَرغاب از توابع ايذه بختياري استان خوزستان، شاعر و رماننويس ايراني است. پدرش کشاورز بود و شاعر و شاهنامهخوان. صالحي ششساله بود که به دليل شيوع بيماري حصبه در مرغاب با خانوادهاش به مسجد سليمان کوچ کرد و آنجا مقيم شد. اولين شعرهايش را ابوالقاسم حالت در مجل? محلي شرکت نفت مسجد سليمان چاپ کرد. در ارديبهشت 1358 به تهران رفت و در پاييز همان سال وارد دانشکده هنرهاي دراماتيک شد و آنجا در رشت? ادبيات به تحصيل پرداخت و همچنين عضو کانون نويسندگان ايران شد. در سال 1360 در مهد کودک ليلي که آن را پرويز رجبي و همسرش اداره ميکردند مشغول به کار شد. آنجا براي کودکان قصه ميگفت و اين دوره براي او دوره آرامش بعد از حوادثي بود که برايش رخ داده بود، چنانکه او خود و سرنوشتاش را مديون پرويز رجبي و همسرش ميداند که از پس اضطرابها و دشواريهايي که از سر گذرانده بود مأمني برايش فراهم آورده بودند. سيدعلي صالحي از جمله شاعراني است که در ده? 50 خورشيدي شعر موسوم به «موج ناب» را در شعر معاصر ايران پايه گذاشتند. او بعدها شعر گفتار و فراگفتار را بنيان گذاشت. او از سال 1369 تا 1379 دبير سرويس ادبي و صفح? شعر مجل? «دنياي سخن» بود و در دفتر همان مجله کارگاه شعري داير کرد. همچنين در سال 1382 سردبير مجل? «معيار ادبي» شد که البته اين مجله يک شماره بيشتر درنيامد. صالحي مدتي هم دبير کانون نويسندگان ايران بود. او به خاطر اشعارش در سال 1356 برنده جايزه فروغ فرخزاد، در سال 1389 برنده جايزه شعر نيما و در سال 1397 برنده جايزه ادبي گلاويژ (جايزه طلايي اقليم کردستان) شد و البته از دريافت جايزه شعر نيما امتناع کرد.
از دفتر شعرهاي سيدعلي صالحي ميتوان به «نامهها»، «نشانيها»، «عاشق شدن در دي ماه، مُردن به وقت شهريور»، «دعاي زني در راه که تنها ميرفت»، «سمفوني سپيدهدم»، «عاشقانههاي بعد از گرگ»، «ما نبايد بميريم، روياها بيمادر ميشوند»، «شبانهها در غياب احمد شاملو»، «نثار نام کوچک تو»، «شازده کوچولو فالفروش ميدان راه آهن»، «گل رز در سفر به ستارهي شمالي»، «کتاب کوچک معصوميت و اميد» و «پرده را کنار بزن در پايان عشق پيروز است» اشاره کرد.
دکلمهاي از اشعار او نيز با صداي خسرو شکيبايي منتشر شده است.
از سيدعلي صالحي سه رمان هم به نامهاي «عَلو»، «چشم به راه بانو» و «مرگ پلنگ» منتشر شده است.
از ديگر آثار او ميتوان به کتاب «ققنوس در شب خاکستر» اشاره کرد که تصحيحي از مجموعه اشعار سيدعمادالدين نسيمي به همراه هفت گفتار پيرامون احوال و آثار اوست.