آیا قیام کردن بی فایده است؟
گزیده ای از کوته نوشت ها، درس گفتارها و گفت و گوها
نویسنده: میشل فوکو
مترجم: نیکو سرخوش ، افشین جهاندیده
ناشر: نشر نی
دسته بندی: عمومی
768,000 ریال
کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟ (گزیدهای از کوتهنوشتها، درسگفتارها و گفتوگوها)» از میشل فوکو
گفتهها و نوشتههایی از میشل فوکو در باب انقلاب ایران و موضوعات دیگری نه چندان بیربط به این موضوع. کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟»، چنانکه در عنوان فرعی کتاب ذکر شده، «گزیدهای از کوتهنوشتها، درسگفتارها و گفتوگوها»ی میشل فوکو است. آنچه در کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» گردآوری و ترجمه شده عمدتاً به انقلاب ایران و دیدگاههای میشل فوکو درباره این انقلاب مربوط است، اما در پیوستهای کتاب مباحثی تئوریک مطرح شده که آنها نیز به نحوی به آراء فوکو درباره انقلاب ایران مرتبطاند و از همین رو آمدن آن متون در کنار مباحث فوکو درباره انقلاب ایران میتواند مکملی باشد برای این بحثها و به درک روشنتر آنها کمک کند.
گفتنی است که، چنانکه در آغاز ترجمۀ فارسی مطالب کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» اشاره شده، بعضی مطالب ترجمه و گردآوریشده در این کتاب در سالهای اخیر برای اولین بار به زبان فرانسه منتشر شدهاند که از آن میان میتوان به گفتوگوی فارس ساسین با فوکو اشاره کرد که اولین بار در سال 2013 به چاپ رسیده و همچنین گفتوگوی نشریۀ «نوول ابسرواتور» با او که اولین بار در سال 2018 چاپ شده است. کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» دربردارنده آن چیزی است که فوکو در بحبوحۀ انقلاب ایران و همچنین کمی پس از پیروزی این انقلاب از این رویداد مهم تاریخ معاصر ایران مشاهده و درک کرده است. آنچه در این کتاب درباره انقلاب ایران میخوانید در دوران وقوع این انقلاب و پیروزی آن، یعنی در سالهای 57 و 58، گفته و نوشته شده است.
مروری بر کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟»
کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول این کتاب شامل گفتوگوها و کوتهنوشتهایی از میشل فوکو در رابطه با انقلاب ایران است. تاریخ این گفتوگوها و کوتهنوشتها همه مربوط به سالهای 57 و 58 خورشیدی است. فوکو، که در روزهای انقلاب ایران به این کشور سفر کرده بود و آنچه را در ایران روی میداد از نزدیک میدید، در گفتوگوهای ترجمه و گردآوریشده در کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» نظرش را درباره انقلاب ایران و آنچه از این انقلاب دریافته بیان کرده است. دیدگاههای فوکو درباره انقلاب ایران البته منتقدانی هم داشت و بعضی کوتهنوشتهای کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» در پاسخ به نقدهای همین منتقدان نوشته شده است.
آنچه در بخش نخست کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» میخوانید عبارت است از: «گفتوگوی باقر پرهام با میشل فوکو (1978، مهر 1357)»، «پاسخ به یک خوانندهی زن ایرانی (1978، آبان 1357)»، «ایران و قدرت امر معنوی: گفتوگوی نوول ابسرواتور با میشل فوکو (1979، دی 1357)»، «ایران: روحِ یک جهان بیروح (1979، دی ـ بهمن 1357)»، «نقد با بلندنظری (1979، فروردین 1358)»، «نامهی سرگشاده به مهدی بازرگان (1979، فروردین 1358)»، «آیا قیام کردن بیفایده است؟ (1979، اردیبهشت 1358)» و «پس از رویداد: گفتوگوی فارس ساسین با میشل فوکو (1979، مرداد ـ شهریور 1358)».
بخش دوم کتاب شامل سه پیوست است که دو نوشته و یک درسگفتار از فوکو را شامل میشود. مطالب این بخش عبارتند از: «در باب نوعی اخلاق ناخرسندی (1979)»، «روشننگری چیست؟ (1983)» و «انقلاب چیست؟ (1983)».
در یکی از گفتوگوهای کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» از قول فوکو درباره انقلاب ایران میخوانید: «آنچه در ایران مرا شگفتزده کرده است این است که مبارزهای میان عناصر مختلف وجود ندارد. آنچه به همهی اینها زیبایی و درعینحال اهمیت میبخشد این است که فقط یک رویارویی وجود دارد: رویاروییِ تمام مردم و قدرتی که با سلاحها و پلیس خود مردم را تهدید میکند. لازم نیست خیلی دور برویم، این نکته را میتوان بیدرنگ دریافت؛ در یکسو کلِ ارادهی مردم و در سوی دیگر مسلسلها. مردم تظاهرات میکنند و تانکها از راه میرسند. تظاهرات تکرار میشود و مسلسلها بار دیگر شلیک میکنند. و همهی اینها تقریباً به گونهای یکسان تکرار میشود، البته هر بار بدون هیچ تغییری در شکل یا ماهیتش تشدید میشود. این تکرار تظاهرات است. خوانندگان روزنامههای غربی بیشک باید کموبیش زود خسته شده و گفته باشند: بیا باز هم تظاهراتی دیگر در ایران. اما فکر میکنم که نفسِ تکرارِ تظاهرات معنایی شدیداً سیاسی دارد. باید این واژهی تظاهرات را در معنای دقیق کلمه در نظر گرفت: یک ملت بهطور خستگیناپذیر ارادهی خود را ظاهر میکند. فقط به دلیل تظاهرات نبود که شاه سرانجام رفت. اما نمیتوان انکار کرد که شاه با امتناعی مواجه بود که بهطور بیپایان ظاهر میشد. رابطهای میان کنشهای جمعی، آیین دینی و بیان حقوق عمومی در این تظاهرات وجود داشت. تقریباً به مانند تراژدی یونانی که آیینهای جمعی و تحققبخشیدن دوباره به اصول حقوقی با یکدیگر همراه بودند. کنشی سیاسی و حقوقی در خیابانهای تهران جریان داشت که در آیینهای دینی بهطور جمعی اجرا میشد ـ کنش سلبِ حق از پادشاه.»
درباره میشل فوکو
پُل میشل فوکو (Paul-Michel Foucault)، متولد 1926 و درگذشته به سال 1984، فیلسوف، باستانشناسِ اندیشه و تاریخدانِ فرانسوی بود که بعدها نامش را به میشل فوکو تغییر داد. فوکو از نظریهپردازان مطرح در زمینۀ مفهوم قدرت و ارتباط آن با دانش و نهادهای مدرن و از سردمداران نظریۀ پساساختارگرایی است. زندگی شخصی او غریب و نامتعارف بود. در جوانی یکبار دست به خودکشی زد و در آسایشگاه روانی بستری شد. از همین طریق بود که با لویی آلتوسر، فیلسوف مارکسیست مشهور، آشنا شد و آلتوسر او را به مارکسیسم ترغیب کرد و فوکو تحت تأثیر آلتوسر به حزب کمونیست فرانسه پیوست. در سال 1951 برای معافی از خدمت نظام وظیفه خودش را به افسردگی زد. در او هم وجهی آکادمیک و محققانه وجود داشت و هم وجهی شورشی و عصیانگر علیه نهادها. در عین اینکه کرسی «تاریخ نظامهای فکری» در کالج دو فرانس را داشت و در دانشگاههای مختلفی هم تدریس میکرد در نظریاتش دانش را به عنوان نهادی از نهادهای وابسته به قدرت نقد میکرد. او همچنین در اعتراضات دانشجویی حضور داشت و یکبار در سال 1972 در جریان این اعتراضات به همراه فرانسوا موریاک دستگیر شد. در دهۀ 70 میلادی به همراه ایو مونتان، بازیگر سرشناس فرانسوی، و چند نفر دیگر سفری به اسپانیای تحت حاکمیت فرانکو کرد. هدف از این سفر جلوگیری از اعدام گروهی از شورشیان به دست حکومت استبدادی فرانکو بود، اما اجازه گفتوگوی مطبوعاتی به فوکو داده نشد.
میشل فوکو در جریان انقلاب ایران دو بار در سال 1357 به این کشور سفر کرد. در این سفرها به تهران و قم و آبادان رفت و با افراد و گروههای مختلفی که در انقلاب نقشی داشتند دیدار و گفتوگو کرد و حاصل مشاهدات خود از انقلاب ایران را در قالب گزارشها و مقالاتی که برای روزنامۀ ایتالیایی «کوریه دلا سرا» مینوشت منتشر کرد. این گزارشها و مقالات در کتابی با عنوان «ایرانیها چه رؤیایی در سر دارند؟» و به ترجمۀ حسین معصومی همدانی در ایران و به فارسی منتشر شدهاند.
از دیگر آثار فوکو میتوان به «مراقبت و تنبیه (تولد زندان)» و «تاریخ جنون» اشاره کرد.
درباره ترجمۀ فارسی کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟»
کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟ (گزیدهای از کوتهنوشتها، درسگفتارها و گفتوگوها)» با ترجمۀ نیکو سرخوش و افشین جهاندیده در نشر نی منتشر شده است.
نیکو سرخوش، متولد 1346 در تهران، تحصیلکرده مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی و نیز دارای فوق لیسانس جامعهشناسی و دکتری علوم سیاسی از دانشگاه «پونا»ی هندوستان است.
افشین جهاندیده، متولد 1342 در تهران، تحصیلکرده مترجمی زبان فرانسه در دانشگاه آزاد اسلامی است. جهاندیده مدتی به عنوان مترجم با مجلۀ «پیام یونسکو» و مدتی نیز به عنوان سرویراستار با نشر نی همکاری کرده است.
از ترجمههای مشترک نیکو سرخوش و افشین جهاندیده میتوان به کتابهای «مراقبت و تنبیه (تولد زندان)»، «دیرینهشناسی دانش» و «خاستگاه هرمنوتیک خود» اشاره کرد.
رتبۀ کتاب «آیا قیام کردن بیفایده است؟» در گودریدز: 5 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | علوم سیاسی |
موضوع فرعی: | عمومی |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 160 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک