معرفت شناسی - مکتب اتریش و کار آمدی نظام بازار
سید امیرحسین شکرآبی
دنیای اقتصاد
دسته بندی: جامعه-شناسی-اقتصادی
| کد آیتم: |
1523311 |
| بارکد: |
9786004971379 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
316 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «معرفتشناسيِ مکتب اتريش و کارآمدي نظام بازار»
نوشتهي سيد اميرحسين شکرآبي
مشي کلي کتاب «معرفتشناسي مکتب اتريش و کارآمدي نظام بازار» نوشتهي سيد اميرحسين شکرآبي، بررسي ريشههاي معرفتشناسانهي بازار آزاد است که در آن بنيان تفکرات اتريشي از دريچههاي جديدي نظير جايگاه نوميناليسم در نگاه آزاديخواهانه، تمايز تجربهگرايي و پوزيتيويسم منطقي و ريشههاي کانتي انديشهي ميزس و هايک نگريسته شده، و تا نقد همزمان سوسياليسم و آنارشيسمِ فردگرا پيش آمده است. همچنين ابهاماتي که درخصوص کارکرد نظام بازار وجود داشته، مانند بروز ادوار تجاري، عدالتگريزي و شکست بازار، از منظر مکتب اتريش واکاوي شده است.
مروري بر کتاب «معرفتشناسيِ مکتب اتريش و کارآمدي نظام بازار»
نوشتهي سيد اميرحسين شکرآبي
کتاب «معرفتشناسيِ مکتب اتريش و کارآمدي نظام بازار» نوشتهي سيد اميرحسين شکرآبي شامل چهار بخش مختلف است که هر يک به فصلها و بخشهاي گوناگون ديگري تقسيم ميشوند:
بخش اول) اصول بازارگرايي اتريشي
فصل اول: بازار آزاد از نگاه مکتب اتريش/ فصل دوم: نوميناليسم، بنيان آزادي بازار، عبارت از: ظهور نوميناليسم در مکتب اتريش _ ثمرهي کليتگرايي در اقتصاد _ «کلگرايي» کواين/ فصل سوم: پوزيتيويسمزدايي از تجربهگرايي، عبارت از: هستيشناسي مونيستي هايک و دوآليستي ميزس _ ماترياليسم درست و ماترياليسم انحرافي/ فصل چهارم: ريشههاي کانتي معرفتشناسي هايک/ فصل پنجم: ريشههاي کانتي معرفتشناسي ميزس، عبارت از: منطق، مايهي توافق يا تفرقه؟!/ فصل ششم: امکانناپذيري سوسياليسم و فريب جمعگرايي، عبارت از: سوسياليسم از دريچهي نفع جمعي _ اعمال سوسياليسم از طريق قيمتگذاري _ مارکس و استثمار کارگران.
بخش دوم) پاسخ اتريشي به انتقادات از نظام بازار
فصل اول: بازار؛ نابرابري و عدالت/ فصل دوم: بحرانهاي اقتصادي (ادوار تجاري)، عبارت از: تفاوت ادوار تجاري از منظر جريان اصلي و اتريشي _ بحرانهاي جهاني/ فصل سوم: شکست بازار، عبارت از: وضعيت کالاهاي عمومي درصورت عدم مداخلهي دولت.
بخش سوم) تحليل اتريشي از سير اقتصاد ايران
فصل اول: سوسياليسم اقتصادي در ايران که عبارت از پنج قسمت مجزاست. قسمت اول: رضاشاه و انحصار تجارت خارجي/ قسمت دوم: مصدق، دولتيسازي نفت و تحميل تورم/ قسمت سوم: شاه، اوامر ملوکانه و کنترل تورم/ قسمت چهارم: بازرگان، موسوي و قبضهي دولت/ قسمت پنجم: دههي 1390: فشار تورمي از ناحيهي پول دستوري
فصل دوم: توهم بازارگرايي در مدافعان خصوصيسازي و افسانهي اقتصاد نئوليبراليستي.
بخش چهارم) جنبههاي بازارگرايانهي آموزههاي ديني
بخش چهارم به سه قسمت تقسيم ميشود: يک) رسميت يافتن مالکيت فردي/ دو) آزادي قيمتها/ سه) آزادي تجارت.
کتاب «معرفتشناسيِ مکتب اتريش و کارآمدي نظام بازار» بهطورکلي با مطرح کردن و تشريح کلي و جزيي «مکتب اتريشي» يا «اقتصاد اتريشي» جلو ميرود. اقتصاد اتريشي يا مکتب اتريشي (به آلماني: ?sterreichische Schule) که به «مکتب وين» نيز مشهور است، يکي از مکتبهاي انديشهي اقتصادي خارج از جريان اصلي است که بر سازمانيابي خودبهخودي بر اساس ساز و کار قيمتها تأکيد دارد. فردگرايي روششناختي و خنثي نبودن پول از ديگر مشخصههاي فکري آن است.
نام اين مکتب از بنيانگذاران و هواداران نخستين خود، که شهروندان امپراتوري هابزبورگ اتريش بودند، از جمله کارل منگر، اويگن فن بوم-باورک، لودويگ فن ميزس، و برندهي جايزهي نوبل، فردريش هايک مشتق شده است. امروزه، پيروان مکتب اتريش از سراسر جهان هستند، اما بيشتر با عنوان اقصاددانان اتريش و آثار آنان با عنوان اقتصاد اتريشي ناميده ميشود.
سيد اميرحسين شکرآبي نويسندهي کتاب «معرفتشناسيِ مکتب اتريش و کارآمدي نظام بازار» در اين ميان توجه ويژهتري به هايک و ميزس داشته است و در فصلها و بخشهاي مختلف کتاب دربارهي ديدگاه اقتصادي اين دو بنيانگذار مکتب اتريشي مينويسد.
زايش مکتب اتريشي در علم اقتصاد به چاپ کتاب «اصول علم اقتصاد» نوشتهي کارل منگر در سال 1871 برميگردد. شايستگي و سهم اصلي نويسنده، در توانايي او در پذيرفتن و ترغيب نوعي سنت فکري است که در کاتوليگگرايي اروپا ريشه دارد و مناديان به دورهي ظهور فلسفه يوناني و حتي بهطور دقيقتر، به افکار ديرپاي حقوقي، فلسفي و سياسي رم قديم بازميگردد. هستهي اين ايدهي بنيادين اساس استدلال ميزس را در امکانناپذيري نظريهي برنامهريزي اجتماعي تشکيل ميدهد. در طول قرون وسطي اين ايده از طريق انسانگرايي (اومانيسم) مسيحي و فلسفهي آکويناسي حقوق طبيعي حفظ و تقويت شده که به عنوان مجموعهاي از اصول اخلاقي مافوق قدرت هر دولت زميني تصور ميشدند. اين خط فکري بهتر از همه توسط نظريهپردازان بزرگ مکتب سالامانکبادر در عصر طلايي اسپانيا تکميل شد که بايد بدون شک به عنوان پيشتازان اصلي مکتب اتريش اقتصاد محسوب شوند.
مکتب اتريش در اواخر سدهي نوزدهم و اوايل سدهي بيستم گسترش يافت. اقتصاددانان اتريشي نظريهي ارزش نئوکلاسيک و نظريهي ارزش ذهني (سوبژکتيويسم) را که جريانهاي اصلي انديشهي اقتصادي معاصر بر آنها متکي است، توسعه دادند و مسئلهي محاسبات اقتصادي که از اقتصاد نامتمرکز بازار آزاد در مقابل تخصيص منابع يک اقتصاد برنامهريزي متمرکز دفاع ميکند، مطرح کردند.
اقتصاددانان ليبرتارين مجتمع در مکتب اتريش تحتتأثير قهرمان فکريشان، جان لاک، معتقدند که اين قيود حداقلي، بايد مبتني بر آزاديهاي فردي، حقوق برابر باشند.
البته به غير از اتحاديههاي موقتي که در زمان مجادله بر سر روششناسي بين اتريشيها و نئوکلاسيکها صورت پذيرفته بود، در سالهاي آخر سدهي 19 و اوايل سدهي 20 همزمان مجموعه مجادلاتي نيز بين آنها درگرفته بود که باورک در آن شرکت داشت. بوم باورک، مارشال را براي جلوگيري از ترويج انقلاب ذهنگرايي منگر در دنيايي انگليسيزبان و خصوصاً براي تلاش وي جهت بازسازي افکار قديمي عينيگرايانهي ريکاردو انتقاد کرد. در واقع مارشال از استعارهي قيچي دولبه (عرضه و تقاضا) استفاده کرد، که با هم قيمت تعادلي را در بازار تعيين ميکنند، که شامل هزينههاي توليد در طول زمان است؛ و بوم باورک واکنش شديدي به مارشال نشان داد و بيان کرد که اقتصاددانان انگليسي اين واقعيت را ناديده ميگيرند که هزينه نيز ارزش ذهني است.
علاوه بر توسعهي نظريهي سرمايه، بوم باورک نقدهاي سهمگيني بر همهي نظريههاي پيشين در خصوص ظهور پديدهي بهره وارد کرد، و تحليل نقادانهي وي به ويژه در ارتباط با نظريهي مارکسيستي استثمار و نظريههايي بود که ريشهي ظهور بهره را در بهرهوري نهايي سرمايه معرفي کرد. بهعلاوه او يک نظريهي کاملاً جديد دربارهي ظهور عرضه کرد که بر واقعيت ذهني ترجيح زماني مبتني بود.
سيد اميرحسين شکرآبي نويسندهي کتاب «معرفتشناسيِ مکتب اتريش و کارآمدي نظام بازار» (متولد 1374) است که علاقهمند به حوزهي اقتصاد است و پيشتر نيز مقالاتي در اين باره نوشته و منتشر کرده است. «معرفتشناسيِ مکتب اتريش و کارآمدي نظام بازار» در 316 صفحه و از سوي انتشارات دنياي اقتصاد به چاپ رسيده است.