بی بی پیک
نویسنده: لودمیلا اولیتسکایا
مترجم: الهام کامرانی
ناشر: چشمه
دسته بندی: ادبیات روسیه
493,000 ریال
کتاب «بیبی پیک» نوشتۀ لودمیلا اولیتسکایا
یک قصۀ بلندِ خانوادگی درباره سه نسل از زنان یک خانواده. کتاب «بیبی پیک» یک قصۀ بلندِ روسیِ معاصر است که در عین معاصر بودن، بهلحاظ سبکی حالوهوای شاهکارهای قرن نوزدهمی ادبیات روسیه را تداعی میکند.
لودمیلا اولیتسکایا در کتاب «بیبی پیک» ما را با خود به عوالمی زنانه میبرد و مسائل و بحرانها و روابط زنان یک خانواده روس را با ریزبینی و ژرفکاوی و طنزی تلخ تجسم میبخشد.
کتاب «بیبی پیک» قصهای بلند است که بر شانۀ غولهای کلاسیک ادبیات روسیه ایستاده، بیآنکه تقلیدی صِرف از آثار آن غولها باشد و بی هیچ خلاقیتی از روی دست آنها نوشته شده باشد.
در کتاب «بیبی پیک»، از خلال مسائلی که زنانِ این قصۀ بلند با آنها دستبهگریباناند، با مسائل عام بشری که هر انسانی با هر جنسیتی و در هر کجا از دنیا میتواند با آنها درگیر باشد مواجه میشویم.
مروری بر کتاب «بیبی پیک»
لودمیلا اولیتسکایا در کتاب «بیبی پیک» زندگی زنانی متعلق به سه نسل از یک خانواده را روایت میکند که کنار هم زندگی میکنند. بزرگترین زن این خانواده، پیرزنی بهانهگیر و افادهای است به نام مور که دخترش، آنا فیودورونا، با اینکه دیگر سنوسالی ازش گذشته و نوه دارد، همچنان گویی از او میترسد و خود را تحت فشار سلطۀ مادر پیرش احساس میکند. مور، زنی است سلطهگر و متکبر و مستبد با مدار جاذبهای نیرومند و رازآلود و با انبوهی از خاطراتی از مردانی که در مدار جاذبهاش قرار میگرفتهاند. او مدام در حال نقل خاطراتی از این دست و تحقیر آنا و ایراد گرفتن از اوست و این موضوع، سالهاست که آنا را میآزارد و آنا همواره رویارویی با مادرش را کاری شاق و مصیبتبار و طاقتفرسا میبیند؛ گویی رویارویی و بگومگو با مادرش جنگی است که آنا همیشه خود را در آن بازنده مییابد و فقط سعی میکند آبرومند ببازد. آنا مدام در معرض رگبار خردهفرمایشهای فرساینده و کلافهکننده و ایرادهای مکرر مادرش قرار دارد و برای همین همیشه گویی هنگام رویارویی و گفتوگو با مادرش دچار استرس و تشویش است.
دختر دیگری که با آنا و مور زندگی میکند، کاتیا، دختر آنا و نوهی مور، است. او با بچههایش در کنار مادر و مادربزرگش زندگی میکند. در این میان، سروکلۀ مارِک، شوهر آنا که از او جدا شده، پیدا میشود و آمدن این مرد، اتفاقات و احساسات تازهای را در کتاب «بیبی پیک» رقم میزند.
کتاب «بیبی پیک» رفتارهای زنانی از نسلهای مختلف و روابط این زنان با یکدیگر و با دیگران را با ریزبینی روایت میکند و تشویشها و اضطرابها و رنجها و مشکلات و دلمشغولیهای این زنان را با مهارت و باریکبینی و ظرافت و نکتهسنجی به تصویر میکشد.
در بخشی از کتاب «بیبی پیک» میخوانید: «آنا فیودورونا برای خودش قهوه دم کرد، کتاب علوم ادبی هدیهی بیمار نامدارش را باز کرد، برگهی کاغذی برای نامه نوشتن آماده کرد، ظرف شکلاتخوریِ آبی را، که معمولاً به خودش اجازهی خوردن شکلاتهایش را نمیداد، دمدستش گذاشت. عطر قهوه را با لذت فرو برد اما قبل از آنکه جرعهای از آن بنوشد، مور با کمری مثل خطکش صاف و واکری که چرخهایش هر از گاهی غژغژ میکردند در آشپزخانه ظاهر شد.
آنا فیودورونا با حالتی عصبی دکمههای پیراهنش را وارسی کرد تا مطمئن شود درست و مرتب بسته شدهاند. هر چند بههرحال هیچوقت نمیتوانست پیشبینی کند که مور این دفعه باز میخواهد چه بهانهای بگیرد تا او زودتر بفهمد چه چیزی را آنطور که باید انجام نداده است. اگر دکمههای بلوز درست بسته شده بودند، پس قطعاً جورابهای ساقبلند را زشت و نامرتب پوشیده یا آنطور که باید موهایش را درست شانه نکرده است. هر چند محال ممکن بود که متوجه شود چون تمام عمر گیسوانش را به یک حالت ثابت میبافت، گیسی که مثل رشتهسوسیس درهمپیچیدهای همیشه روی گردنش بود. گذشته از این، تذکرهای صبحگاهی میتوانست هر چیزی باشد: مثلاً پردهها کثیفاند، قهوه حالبههمزن است و بوی کلم آبپز میدهد. تنها چیز شگفتآور این بود که آنا فیودورونا همیشه با عذرخواهی کردن و عذر و بهانه آوردن به غرولوندهای مور واکنش نشان میداد. گاهی حتی سعی میکرد سرزنشهای مور را توجیه و انکار کند، اما بعد همیشه خودش را به فحش و ناسزا میکشید چون این قضیه هیچوقت ختم به خیر نمیشد و اوضاع از آنچه بود بدتر میشد. مور فقط ابروهایی را که به طور طبیعی بالا نقاشی شده بودند بالاتر میبرد، آنقدر که زیر چتریهای بور مایل به صورتیاش مخفی میشدند. پلکهای بلندش آهسته تکان میخوردند و با چشمانی مانند آینهای تهی با غیظ به آنا فیودورونا نگاه میکرد.
اینبار مور خودش را کشانکشان با واکرش تا وسط آشپزخانه کشانده بود، چیزی نمیگفت، ساکت بود. کیمونوِ مشکی پُر از چینش بر تنش زار میزد طوری که انگار زیر آن کیمونو هیچ بدنی نبود. فقط دو پنجهی استخوانی زردنبو با انگشترهایی که هرگز درشان نیاورده بود و گردن کشیده با کلهی کوچکی که مثل سر عروسکهای خیمهشببازی بیرون جسته بود.»
درباره لودمیلا اولیتسکایا، نویسنده کتاب «بیبی پیک»
لودمیلا اوگنیونا اولیتسکایا ( Людмила Евгеньевна Улицкая)، متولد 1943، داستاننویس، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و فعال اجتماعی و سیاسی اهل روسیه است. اولیتسکایا فارغالتحصیل رشتۀ ژنتیک از دانشگاه دولتی مسکو است. او بعد از دانشگاه و در دوره حکومت شوروی، دو سال در مؤسسۀ ژنتیک عمومی کار کرد اما در سال 1970، به دلیل خواندن و پخش ادبیات زیرزمینی موسوم به سامیزدات، اخراج شد و حدود نُه سال بیکار بود.
اولیتسکایا در آثارش بیشتر به موضوعاتی چون تساهل مذهبی و نژادی، زندگی روزمره، مشکل روشنفکران در فرهنگ شوروی و نیز به این موضوع که زنان چگونه نقشهای جنسیتی جدید را در جامعه شکل میدهند، میپردازد. آثار او برنده جوایز مختلفی در عرصههای ملی و بینالمللی شده است.
اولیتسکایا همچنین یک مفسر و تحلیلگر اجتماعی است و فعالانه در پروژههای بشردوستانه برای افزایش دسترسی به ادبیات مشارکت دارد. او در مارس 2014 یکی از سخنرانان اصلی تظاهرات ضد جنگ در مسکو بود. اولیتسکایا از منتقدان سرسخت سیاستهای ولادیمیر پوتین در روسیه و از منتقدان و مخالفان جنگ روسیه با اوکراین است و از اوایل مارس 2022 روسیه را ترک کرده و ساکن برلین شده است.
از جمله آثار داستانی لودمیلا اولیتسکایا میتوان به «مدیا و فرزندانش» و «معمای کوکوتسکی» اشاره کرد.
درباره ترجمۀ فارسی کتاب «بیبی پیک»
کتاب «بیبی پیک» با ترجمۀ الهام کامرانی در نشر چشمه منتشر شده است. الهام کامرانی، متولد 1362، مترجم ایرانی است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «نیایش چرنوبیل: رویدادنامهی آینده» و «سفر شگفتانگیز آلیسا» اشاره کرد.
رتبۀ کتاب «بیبی پیک» در گودریدز: 3.80 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات روسیه |
زبان: | فارسی |
قطع: | پالتوئی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 70 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک