بدرود طولانی
The Long Goodbye
مگان ارورک
علیرضا مخاطب
طرح نقد
دسته بندی: ادبیات-آمریکا
| کد آیتم: |
1523961 |
| بارکد: |
9786008582526 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
304 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «بدرود طولانی» نوشت? مگان اُرورک
خاطراتی دربار? غم فقدان. مگان اُرورک در کتاب «بدرود طولانی» از عزیزی که از دست داده است، از مادرش، مینویسد و از مواجه? خود با غم مرگ مادر.
کتاب «بدرود طولانی»، با عنوان اصلی The Long Goodbye: A Memoir، کتابی خودزندگینامهای است که موضوع محوری آن مرگ مادر نویسنده است.
در کتاب «بدرود طولانی» همچنین، از خلال خواندن خاطرات تلخ مگان ارورک از بیماری و مرگ مادرش، با جامعهای مواجه میشویم که اندوه برآمده از فقدان و مرگ عزیزان را سرکوب میکند و نمیخواهد خود را، دستکم بهطور علنی، با این مقوله درگیر کند.
مگان اُرورک در کتاب «بدرود طولانی» تجربهای شخصی و عمیقاً تلخ را معنای عام میبخشد و آن را به تجربهای عمومی و اجتماعی پیوند میزند و اینگونه اثری شخصی و اتوبیوگرافیک را به عرصه و بستری برای تأمل در بعضی مسائل بنیادین انسانی که هر انسانی بهنحوی با آنها درگیر بوده و درگیر است و درگیر خواهد بود بدل میکند.
متن اصلی کتاب «بدرود طولانی» اولین بار در سال 2011 منتشر شده است.
مروری بر کتاب «بدرود طولانی»
مگان اُرورک مادرش، باربارا، را در سیودوسالگی براثر سرطان از دست داد و کتاب «بدرود طولانی» شرح این از دست دادن و مرور خاطراتی است که ارورک از مادرش دارد و نیز بیان احساسات ناشی از فقدان مادر و تأمل در این احساسات.
ارورک با نگاهی ظریف و حساس، که آمیزهای از شاعرانگی و شهود و تأمل و نگرش نقادانه و ریزبینانه است، خاطرت دوری را که از مادرش دارد مرور میکند و همچنین خاطرات دوران بیماری مادرش و لحظ? مرگ او را. او میگوید که چطور، بیماری مادرش وضعیتهای تازه و متفاوتی را در رابط? او و مادرش پدید آورده بوده و او حین مراقبت از مادرش در دوران بیماری چه حسی داشته و چه درک و برداشتی از آن دوران دارد.
اُرورک همچنین در کتاب «بدرود طولانی» از این موضوع میگوید که بیمادری چه تغییری در او وجود آورده بوده و دیگران در قبال مرگ مادر او و اندوه ناشی از این مرگ چه واکنشی از خود نشان دادهاند و این واکنش از دید او به چه معناست و چه احساسی به او میداده است. ارورک تعریف میکند که چطور تسلیهای معمولی و کلیشهای دوستان و آشنایان، بابت مرگ مادرش، او را خشمگین میکرده است؛ تسلیهایی بیشتر از سر ادب تا از سر درک آنچه او واقعاً در آن روزها احساس میکرده و خواستارش بوده است.
کتاب «بدرود طولانی» خاطراتی است که نویسنده از خلال آنها و بهواسط? تجربهای تلخ و تراژیک و اندوهزا، به تأمل در مفهوم اندوه و فقدان و مرگ میپردازد و گویی زندگی را از ورای مرگ از نو مرور میکند و میشناسد. او در این کتاب نقل میکند که خودش اندوه را مشخصاً چگونه تجربه کرده است و همچنین از فرهنگ سکوت دربرابر اندوه و تابو بودن آن حرف میزند و از اینکه در جامعهای که او در آن زندگی میکند مراسم سوگواری عمومی، که روزگاری التیامبخش بود و مرهمی بود بر اندوه افرادی که عزیزی را از دست داده بودند، امروزه از میان رفته و بسیاری از آمریکاییها دیگر از سر سوگواری «مشکی نمیپوشند و دست روی سینههایشان نمیگذارند و جلوی دیگران گریهزاری نمیکنند» و اگرچه از چیزهایی که زمانی بهشدت تابو بوده آزادانه حرف زده میشود اما غم و اندوه همچنان تابو است و غمگساری بابت مرگ عزیزان در سکوت و تنهایی انجام میشود و مراسمهای عزاداری دیگر مثل گذشته نیستند و قدرت لازم را برای حمایت فرد سوگوار دربرابر فقدان ندارند.
کتاب «بدرود طولانی» از پیشگفتار و هفده فصل که در سه بخش تنظیم شدهاند تشکیل شده است. فصلهای هفدهگان? کتاب «بدرود طولانی» عبارتند از: «عشق»، «افول»، «جزئیات»، «پیشبینی»، «مراقبت»، «پایان»، «اشتیاق»، «درک یک غم»، «بهار»، «مکافات»، «ارزیابی دوباره»، «وفور/ رهایی»، «بازگشت مُرده»، «سالگردها»، «سال نو»، «هیچچیز از بین نرفته بود و چیزی هرگز ناپدید نشده بود» و «آهسته و پیوسته».
در بخشی از کتاب «بدرود طولانی» میخوانید: «وقتی فهمیدم فردِ عزادار فردی تنهاست، خیلی غافلگیر نشدم. اما وقتی فهمیدم راهم را گم کردهام، شوکه شدم. روزهای بعد از فوت مادرم نمیدانستم باید چه کنم و بهنظر میرسید دوستان و همکارانم هم نمیدانستند، خصوصاً آنهایی که متحمل چنین واقع? تلخی نشده بودند. بعضیها گل میفرستادند ولی چند هفته تماسی نمیگرفتند. یکی از دوستانم وقتی مرا دید پانزده دقیقه با من حرف زد و تازه بعدش حالم را پرسید، گویی باید خودمان را آماده میکردیم تا درون دریای متلاطم و خطرناک اندوه شیرجه بزنیم. دیگران هم چند هفته بعد ایمیلهایی از سر دلنگرانی فرستادند و زیرش نوشتند: "امیدوارم حالت خوب باشه." رفتاری مهربان بود، ولی مرا خشمگین کرد. من "حالم خوب" نبود. و در آن تکرارهای خستهکننده که میگفتند حداقل الان مادرت "دیگه زجر نمیکشه،" احساس آسودگی و آرامش نمیکردم.
اساساً به یک چیز فکر میکردم: مادرم مُرده و میخوام برگرده. آنقدر دلم میخواست برگردد که اصلاً نمیخواستم رهایش کنم.
دستکم فعلاً.»
دربار? مگان اُرورک، نویسند? کتاب «بدرود طولانی»
مگان اُرورک (Meghan ORourke)، متولد 1976، نویسند? آثار غیرداستانی، شاعر، روزنامهنگار، ویراستار و منتقد امریکایی است.
اُرورک دارای لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه ییل و فوق لیسانس هنرهای زیبا در شعر از کالج وارن ویلسون است. او با نشریات مختلفی، بهعنوان سردبیر و ویراستار و نویسنده، همکاری کرده که از جمل? آنها میتوان به «نیویورکر» و «پاریس ریویو» اشاره کرد. ارورک مدتی سردبیر شعر نشری? «پاریس ریویو» بوده و گهگاهی هم با نشری? «نیویورک تایمز» همکاری میکند.
اشعار ارورک در مجلات ادبی مختلف، از جمله مجل? «نیویورکر»، منتشر شده است.
مسابق? اسبدوانی، تعصب جنسیتی در دنیای ادبی، سیاست ازدواج و طلاق، و محل غم و اندوه و سوگواری در جامع? مدرن از جمله موضوعاتی هستند که ارورک در نوشتههایش به آنها پرداخته است.
از آثار مگان اُرورک میتوان به دفتر شعر «نیم? زندگی» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسی کتاب «بدرود طولانی»
کتاب «بدرود طولانی» با ترجم? علیرضا مخاطب در انتشارات طرح نقد منتشر شده است.
علیرضا مخاطب، متولد 1370، مترجم ایرانی است. او کتاب «هنرمندان واقعی از گرسنگی تلف نمیشوند: استراتژیهای ماندگار برای شکوفایی در عصر جدید خلاقیت» را نیز به فارسی ترجمه کرده است.