داستان های جن و پری
نویسنده: جمعی از نویسندگان
مترجم: مصطفی رضوی
ناشر: چشمه
دسته بندی: ادبیات آسیا
1,105,000 ریال
کتاب «داستانهای جنوپری» بهقلم جمعی از نویسندگان
چهار قصۀ هولناک و وهمآلود از عالم پریان و هیولاها و اشباح و اجنّه، بهقلمِ چهار نویسندۀ مطرح ژاپنی. کتاب «داستانهای جنوپری» ترجمۀ فارسی چهار داستان از نویسندگان مختلف ژاپنیِ دورۀ شکلگیری و پیدایش ادبیات داستانی مدرن ژاپن است که همگی حول موضوعی مشترک میگردند و حالوهوایی بیشوکم مشترک دارند و بر همین اساس در این مجموعه گردآوری و ترجمه شدهاند.
با کتاب «داستانهای جنوپری» به عالم افسانهها و حکایتهای فانتزی و خیالانگیز و وهمناک و ترسناک کهن سفر میکنیم و بازتاب آن افسانهها و حکایتها را در طلیعۀ ادبیات داستانی مدرن و جدید ژاپن نظاره میکنیم.
کتاب «داستانهای جنوپری» نمونهای است از قصههایی که نشان میدهند ادبیات داستانی جدید چقدر و چگونه میتواند از سنتهای روایتگری و افسانههای کهن بهره بگیرد و از طریق آمیختن شیوههای مدرن قصهنویسی با آن سنتها غنیتر شود.
مروری بر کتاب «داستانهای جنوپری»
آنچه در کتاب «داستانهای جنوپری» میخوانید، چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، چهار قصه است از چهار نویسندۀ ژاپنی که همگی یادآور وهم و فانتزی و موجودات خیالی ترسناک افسانههای پریان هستند.
کتاب «داستانهای جنوپری» از مقدمهای بهقلم مصطفی رضوی، مترجم کتاب، توضیحی دربارۀ قصههایی که در این مجموعه آمده و نویسندگان آنها و این چهار قصه تشکیل شده است: «رکورکوبی» اثر لافکادیو هرن، «شب سوم» اثر ناتسومه سوسهکی، «آه پری دریایی» اثر تانیزاکی جونئیچیرو و «بیبی هیولا» اثر آکوتاگاوا ریونوسوکه.
کتاب «داستانهای جنوپری»، چنانکه در مقدمۀ مترجم بر ترجمۀ فارسی این کتاب اشاره شده، به مقطع خاصی از تاریخ ادبیات ژاپن نظر دارد که گذار از ادبیات کهن و سنتی این کشور به ادبیات غربی و جدید را نشان میدهد. داستانهای گردآوری و ترجمه شده در کتاب «داستانهای جنوپری» مربوط به این دوره از تاریخ ادبیات داستانی ژاپن هستند و تصویری از آغاز شکلگیری ادبیات تخیلی و ترسناک در ادبیات مدرن ژاپن به دست میدهند. به همین دلیل است که در کتاب «داستانهای جنوپری» قصهها براساس ترتیب تاریخی کنار هم آمدهاند.
در مقدمۀ مترجم بر ترجمۀ فارسی کتاب «داستانهای جنوپری» همچنین توضیحی دربارۀ ژانر تخیلی و ترسناک در ادبیات کهن ژاپن و جن و شبح در فرهنگ و فولکلور ژاپن آمده تا خوانندۀ فارسیزبان زمینهای مناسب برای درک بهتر قصههای این مجموعه به دست آورد.
همچنین توضیحات کتاب «داستانهای جنوپری» دربارۀ نویسندگان داستانهای گردآوری و ترجمه شده در این کتاب و توضیحات ارائه شده دربارۀ داستانهایی که در این مجموعه از آنها میخوانید، زمینهای تاریخی و اجتماعی و فرهنگی از این داستانها به دست میدهد.
آنچه میخوانید بخشی از قصۀ «بیبی هیولا» اثر آکوتاگاوا ریونوسوکه، از کتاب «داستانهای جنوپری» است: «شاید آنچه برایتان روایت میکنم باور نکنید. نه، حتماً با خودتان خواهید گفت که دروغ میگویم. حکایتی که میخواهم برایتان بگویم متعلق به گذشتهای دور نیست. ماجرایی است که در همین عصر تایشو رخ داده است. محل وقوع آن نیز همین شهری است که به زندگی در آن عادت کردهاید، همین توکیو. از خانه که بیرون میروید، قطار شهری و خودروها به هر سو در حرکتاند. در خانه مدام تلفن زنگ میزند. روزنامه را که باز میکنید، صفحات آن پوشیده از اخبار اعتصاب و جنبشهای مدنی برای حقوق زنان هستند... طبیعی است که هر قدر هم برایتان بگویم در چنین دورانی، در گوشهای از این پایتخت غولپیکر ماجراهایی مانند داستانهای پو و هوفمان واقعاً رخ داده است باور نمیکنید. اما صدها هزار چراغی که هنگام غروب در محلههای مختلف این شهر روشن میشوند تا تاریکی را از شهر برانند به معنی عقبنشینی شب و بازگشت روز نیست. همینطور امواج رادیو و طیارههایی که واقعاً بر طبیعت چیره شدهاند نقشهی جهان اسرارآمیزی را که در اعماق طبیعت پنهان است آشکار نکردهاند. بنابراین، چرا در این شهر توکیو که خورشید تمدن و پیشرفت بر آن تابیده، نیروهای اسرارآمیز اشباح که همواره وارد خواب ما میشوند باعث وقوع اتفاقات عجیبی مانند آنچه در میکدهی اوبرباخ رخ داد نشوند؟ اتفاقاتی که محدود به زمان و مکانی خاص نمیشوند. اگر از من بپرسید، میگویم که به میزان دقت و توجه شما بستگی دارد و اینگونه اتفاقات مانند گلهایی که در دل شب بشکفند دورواطراف ما به وقوع میپیوندند.
برای مثال شاید برایتان پیش آمده باشد که در زمستان، هنگامی که شبانه در خیابان گینزا راه میروید، کاغذهای ریخته بر آسفالت را ببینید که تقریباً هر بیست عددشان بدون استثنا یک جا جمع شده است و باد آنها را گرد یک نقطه میچرخاند. اگر مسئله فقط همین بود اتفاق مهمی به حساب نمیآمد که برایتان بازگو کنم، ولی میخواهم توجه شما را به محلی که این کاغذها جمع میشوند و به دور خود میچرخند جلب کنم. از محلهی شینباشی که به کیوباشی بروید، حتماً سه نقطه در سمت چپ مسیر و یک نقطه در سمت راست خواهید یافت که کاغذها حول آنها میچرخند. از آنجا که هر چهار نقطه در نزدیکی چهارراه قرار دارند، شاید میتوان گفت که این مسئله تنها به محیط و جریان هوا مربوط میشود، اما اگر با دقت بیشتری به آنها بنگرید خواهید دید که حتماً یک کاغذ قرمز در میان آن کاغذها قرار دارد... تراکت تبلیغاتی فیلم سینمایی، یک تکه دستمال و یا قوطی کبریت، و خلاصه با اینکه میتوانند اشیای گوناگونی باشند وجه اشتراک همهی آنها رنگ قرمز است که هرگز تغییر نمیکند. با اینکه آدم با خود فکر میکند باد همهی آنها را به یک شکل به حرکت درمیآورد، فقط کاغذ قرمز است که بلند میشود و به رقص درمیآید. و از میان گردوخاک اندکی که به هوا بلند میشود، زمزمهی خفیفی به گوش میرسد و کاغذهای سفید از روی آسفالت به آسمان بلند میشوند. ناپدید نمیشوند، دایرهای به وجود میآورند و همچون گردابی به دور آن پرواز میکنند. همچنین هنگامی که وزش باد قطع میشود، تا آنجا که من دیدهام، کاغذ قرمزرنگ زودتر از بقیه متوقف میشود و دیگر پرواز نمیکند. فکر میکنم که با همهی این جزئیات، این مسئله به نظر خود شما هم عجیب و اسرارآمیز بیاید. مسلماً برای من هم عجیب است. حتی دوسهباری هنگام رفتوآمد در خیابان توقف کرده و در شیشهی مغازهای در آن نزدیکی انعکاس تصویر رقص کاغذها را بهدقت تماشا کردهام. راستش را بخواهید علتش این بوده که در آن لحظه حس کردهام شاید اگر اینطور نگاه کنم، بتوانم سایهای از چیزی را که معمولاً چشم انسان نمیبیند و معمولاً مانند خفاشی که در تاریکی شب پرواز میکند ناآشکار و ناپیداست همچون تصویری در غبار ببینم.»
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «داستانهای جنوپری»
کتاب «داستانهای جنوپری» با ترجمه و مقدمۀ مصطفی رضوی در نشر چشمه منتشر شده است.
مصطفی رضوی، متولد 1362، مترجم ایرانی است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «تاوان» و «ساداکو» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات آسیا |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 120 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک