کتاب «شهامت واقعي» اثر چارلز پورتيس
يک رمان وسترن پرماجرا، مهيج و مفرح. کتاب «شهامت واقعي»، با عنوان اصلي True Grit، يکي از رمانهاي مشهور و محبوب و تحسين شد? ژانر وسترن است؛ رماني که آن را با آثار مارک تواين، کورمک مککارتي و جي. دي. سلينجر مقايسه کردهاند و نويسندگان مختلف، از جمله رولد دال، آن را ستودهاند.
چارلز پورتيس در کتاب «شهامت واقعي» هم? خصوصيات يک وسترن مهيج و جذاب کلاسيک را گرد آورده است؛ از هفتتيرکشي و انتقام و قهرمان شجاع و جسور و زيرک و شريف گرفته تا طنز و شوخطبعي و طراوت.
متن اصلي کتاب «شهامت واقعي» اولين بار در سال 1968، بهصورت پاورقي دنبالهدار در نشري? «ساتِردِي ايوينينگ پُست» و سپس بهصورت کتاب منتشر شد.
کتاب «شهامت واقعي» دستماي? اقتباسهاي سينمايي و تلويزيوني هم قرار گرفته است. از جمل? اين اقتباسها ميتوان به فيلمي بهکارگرداني هنري هاتاوِي و بازي جان وين اشاره کرد؛ فيلمي که اسکار بهترين بازيگر مرد را براي جان وين به ارمغان آورد.
ديگر اقتباس سينمايي از کتاب «شهامت واقعي» فيلمي است که برادران کوئن براساس اين رمان ساختهاند.
مروري بر کتاب «شهامت واقعي»
مضمون اصلي کتاب «شهامت واقعي» انتقام و شجاعت است. قهرمان اين رمان اما نه مردي جسور که براي انتقام به دل خطر ميزند، بلکه دختري چهاردهساله است که ميخواهد از قاتل پدرش انتقام بگيرد.
راوي و شخصيت اصلي کتاب «شهامت واقعي» زني مُسن و مجرد و جسور و باهوش به نام مَتي راس است که خاطرهاي را از دوران چهاردهسالگياش نقل ميکند. خاطره مربوط به کشته شدن پدرِ مَتي به دست مردي به نام تام چِيني است و عزم متي براي گرفتن انتقام از او.
متي عزمش را جزم ميکند که تام چِيني را بيابد. او اما براي اين کار نياز به کمک دارد. دو مرد، يکي مارشال کاگبرنِ بيرحمِ شادخوارِ يکچشم و ديگري مردي به نام لبيف، هر يک بهانگيزهاي، متي را در اين راهِ پُرمُخاطره همراهي ميکنند. رمان، علاوه بر شرح جستجوي قاتل، که به يک دست? خلافکار پيوسته است، شرح کشمکش کاگبرن و لبيف باهم و با متي نيز هست.
چارلز پورتيس در کتاب «شهامت واقعي»، از خلال روايت ماجراي انتقام متي، تصويري جزئينگرانه از مقطعي از تاريخ غرب وحشي ارائه ميدهد. در اين رمان، همراه متي زبر و زرنگ و باهوش و جسور و دو مردي که با او براي يافتن و گير انداختن قاتل همراه شدهاند، به غرب وحشي سفر ميکنيم و ضمن دنبال کردن ماجراي پرمخاطر? متي راس، مناظري را به تماشا مينشينيم که تداعيگر فيلمهاي وسترن هستند. در کتاب «شهامت واقعي» اشارههايي هم به جنگهاي داخلي امريکا شده است.
کتاب «شهامت واقعي» رماني است با شخصيتپردازي ماهرانه و شخصيتهاي جذاب؛ رماني که حادثه و تعليق و ماجرا و طنز و هزل و مطايبه را باهم دارد و هم خواننده را به هيجان ميآورد و هم خنده به لبهايش مينشاند.
در بخشي از کتاب «شهامت واقعي» ميخوانيد: «آن شب تام چِيني به بار رفت و با مشتي اوباش مثل خودش ورقبازي کرد و همهي پولش را باخت. بعد به اتاقش در پانسيون برگشت و مثل صاريغ گوشهاي کز کرد. يک بطري ويسکي داشت و همهاش را سر کشيد. بابا نشسته بود توي سالن پذيرايي و داشت با چند فروشندهي دورهگرد گپ ميزد. آخرسر تام چِيني با تفنگش تلوتلوخوران از اتاق بيرون آمد. گفت سرش را کلاه گذاشتهاند و ميخواهد برگردد به بار و پولش را پس بگيرد. بابا گفت اگر واقعاً تقلب کرده باشند بهترين راه اين است که از طريق قانون اقدام کنند. گوش چِيني بدهکار نبود. بابا دنبالش رفت تا اسلحه را از او بگيرد، چون در شرايطي نبود که تفنگبهدست با کسي وارد دعوا و مرافعه شود. آن موقع پدرم مسلح نبود.
تام چِيني تفنگش را بالا آورد و به پيشاني پدرم شليک کرد و او را درجا کُشت. هيچ اقدام تحريکآميز بيشتري در کار نبود و من ماجرا را همانطور برايتان تعريف کردم که سرکلانترِ سباستين کانتي برايم نقل کرد. بعضيها ممکن است بگويند خب، به فرانک راس چه ربطي داشت که در اين قضيه دخالت کند؟ جواب من اين است: پدرم سعي داشت آن کوتولهي مست را از خر شيطان پايين بياورد. تام چِيني مستأجر ما بود و بابا در قبال او احساس مسئوليت ميکرد. نگهبان برادرش بود. جوابتان را گرفتيد؟
دورهگردها به جاي اينکه يقهي چِيني را بگيرند يا بهاش شليک کنند، بزدلانه پا به فرار گذاشتند و تام چِيني کيف پول پدرم را از جنازهي گرمش درآورد و بند شلوارش را پاره کرد و آن دو تکه طلا را هم برداشت. نميدانم چهطور از جاي آنها خبر داشت. وقتي دزدياش تمام شد، به انتهاي خيابان دويد، با قنداق تفنگش ضربهي وحشيانهاي به دهان نگهبان شبِ اصطبل زد و بيهوشش کرد. بعد افسار جودي را بست و بدون زين سوارش شد. تاريکي شب او را در خود بلعيد. از آنجايي که انگار هيچکس توي آن شهر پاپياش نشد، احتمالاً ميرسيد اسب را زين کند يا سه جفت قاطر را به دليجاني ببندد و آخرش يک پيپ هم براي خودش چاق کند. تام چِيني آن دورهگردهاي نامرد را زيادي جدي گرفته بود. "تبهکار وقتي قسر درميرود که کسي دنبالش نيفتد."»
کتاب «شهامت واقعي» با ترجمه و مقدم? هادي مصطفوي در نشر چشمه منتشر شده است.
دربار? چارلز پورتيس، نويسند? کتاب «شهامت واقعي»
چارلز مککال پورتيس (Charles McColl Portis)، متولد 1933 و درگذشته به سال 2020، داستاننويس و روزنامهنگار امريکايي بود. او دانشآموخت? روزنامهنگاري در دانشگاه آرکانزاس در فيتويل بود و چهار سال با روزنام? «نيويورک هرالد تريبيون» همکاري داشت.
طنز و خلق شخصيتهاي بهيادماندني از شاخصههاي اصلي آثار پورتيس هستند. از او بهعنوان يکي از خلاقترين نويسندگان وسترن کُميک نام برده شده است.
رمانهاي «نوروود» و «شهامت واقعي» معروفترين آثار چارلز پورتيس هستند. از ديگر آثار او ميتوان به رمان «اربابان آتلانتيس» اشاره کرد.
