هیروشیما
Hiroshima
جان هرسی
محمود قلی پور
چشمه
دسته بندی: تاریخ-جهان
| کد آیتم: |
1525586 |
| بارکد: |
9786220110262 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
126 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «هيروشيما» اثر جان هِرسي
يک گزارش تکاندهنده از بمباران اتمي هيروشيما توسط امريکا. کتاب «هيروشيما» امروزه يک اثر غيرداستاني کلاسيک، در حوز? گزارش روزنامهاي، بهحساب ميآيد؛ اثري پيشگام در روزنامهنگاري جديد که در آن، براي اولين بار، از تکنيکهاي داستاننويسي براي نوشتن يک گزارش روزنامهاي استفاده شد.
جان هِرسي در کتاب «هيروشيما» يکي از مهيبترين و هولناکترين جنايتهاي جنگي قرن بيستم را بهصورتي زنده و با جزئياتي هراسانگيز به تصوير ميکشد و ما را با خود به قلب فاجعه ميبرد.
متن اصلي گزارشي که در کتاب «هيروشيما» ميخوانيد، اولين بار در سال 1946 در مجل? «نيويورکر» منتشر شد. اين گزارش، يک شمار? کاملِ «نيويورکر» را به خود اختصاص داد و بعد از چاپ، مثل بمب صدا کرد، چنانکه آلبرت اينشتين هزار نسخه از آن شمار? «نيويورکر» را سفارش داد.
گزارش هرسي دربار? بمباران اتمي هيروشيما، بعد از انتشار در «نيويورکر»، بهصورت کتاب هم منتشر شد. در سال 1999، يک هيئتِ سيوششنفر? مرتبط با بخش روزنامهنگاري دانشگاه نيويورک، اين گزارش را بهعنوان بهترين کارِ روزنامهنگاريِ امريکا در قرن بيستم انتخاب کرد.
نشري? «نيويورک تايمز» دربار? کتاب «هيروشيما» مينويسد: «هيچچيز نميشود دربارهاش گفت که با آنچه خودش ميگويد حتي ذرهاي همسنگ باشد؛ کتاب خود زبانِ گوياي خود است و به طريقي ازيادنرفتني زبانِ انسانيت.»
مروري بر کتاب «هيروشيما»
جان هِرسي در کتاب «هيروشيما» سرنوشت شش بازماند? بمباران اتمي هيروشيما در سال 1945 را موضوع گزارش خود دربار? اين بمباران فجيع قرار داده است. هرسي در اين کتاب، مشاهدات مستقيم خود از ابعاد هولناک بمباران هيروشيما و تأثيرات آن را روايت ميکند و تصويري مخوف و ريزبينانه از عمق فاجعه به دست ميدهد.
کتاب «هيروشيما» آميزهاي از گزارش روزنامهاي و شمّ قصهگويي است. جان هرسي در اين کتاب، حقايقي را که در هيروشيماي بمبارانشده مشاهده کرده است و ماجراي شش نفري را که از اين بمباران جان بهدر بردند، بهشيوهاي داستانوار روايت ميکند، بيآنکه در اين رَوَند، واقعيت و حقيقت را قرباني تخيل قصهپرداز کند. او در کتاب «هيروشيما» از ظرفيتهاي داستانگويي براي بيان هرچه دقيقتر، جزئينگرانهتر و تأثيرگذارتر حقيقت استفاده ميکند.
کتاب «هيروشيما» در فاصلهاي نزديک از بمباران اتمي هيروشيما نوشته شده و گزارشي زنده از تبعات اين بمباران است. اين کتاب، صداي انسانهايي را بازتاب ميدهد که از نزديک شاهد فاجعه بودهاند. در کتاب «هيروشيما» از احساس زندگانِ شاهد فاجعه و درد و رنج و هول و وحشت آنها و زندگي آنها، بعد از انفجار بمب، سخن رفته است و نشان داده شده که آنها چقدر، نسبت به قبل از اين فاجعه، تغيير کردهاند و اين فاجعه چه تأثيري بر زندگي و روابطشان گذاشته است.
از شش نفري که هرسي در کتاب «هيروشيما» سراغشان رفته است، يکي کشيش کاتوليک آلماني بوده و باقي، همه ژاپني بودهاند. يک پزشک بيمارستان صليب سرخ، پزشکي که درمانگاهي خصوصي داشته، يک دخترِ کارمند، يک روحاني پروتستان و بيو? يک خياط، پنج ژاپنياي بودهاند که از بمباران اتمي جان سالم بهدر بردند و هرسي در کتاب «هيروشيما»، روايتشان را از فاجعه و تبعات آن و تأثيراتش بر زندگيشان ثبت کرده است.
کتاب «هيروشيما» از چهار فصل تشکيل شده است.
فصلهاي چهارگان? کتاب «هيروشيما» عبارتند از: «نور شديد بيصدا»، «آتش»، «جزئيات در دست بررسي است» و «ارزن و گل مينا».
در بخشي از کتاب «هيروشيما» ميخوانيد: «دقيقاً در ساعت هشت و پانزده دقيقهي صبح روز ششم اوت 1945 به وقت ژاپن، لحظهاي که نور بمب اتم بر فراز هيروشيما درخشيد، دوشيزه توشيکو ساساکي، کارمند بخش اداري کارخانهي قلع آسياي شرقي، تازه در دفتر کار خود روي صندلياش آرام گرفته بود و داشت سر بر ميگرداند تا با دخترِ ميز بغلي صحبت کند. دقيقاً در همان لحظه، دکتر ماساکازو فوجي پا روي پا انداخت تا در ايوان درمانگاه خصوصياش که به يکي از هفت رودخانهي دلتازاي هيروشيما مشرف بود روزنامهي آساهي اوساکا را بخواند. اين رودخانهها شهر را به مناطق متعددي تقسيم ميکرد. خانم هاتسويو ناکامورا، بيوهي يک خياط، کنار پنجرهي آشپزخانه ايستاده بود و به همسايهاي نگاه ميکرد که خانهاش ويران شده بود چون در مسير خطوط دفاعي در برابر حملات هوايي قرار گرفته بود؛ پدر ويلهلم کلاينزورگه، کشيش آلماني عضو جامعهي يسوعيان، با لباسزير لم داده بود روي تخت سادهي خود در طبقهي سوم ساختماني که براي مأموريتش اجاره شده بود و داشت مجلهي يسوعي و آلمانيزبانِ صداهاي زمانه را ميخواند؛ دکتر تروفومي ساساکي، جراح جوان بيمارستان مدرن و بزرگ صليب سرخ شهر، با يک نمونهي خون براي آزمايش واسرمان در راهروِ بيمارستان گام برميداشت و پدر روحاني کيوشي تانيموتو، کشيش کليساي متديست هيروشيما، دم درِ خانهي مردي ثروتمند در محلهي کوي در حومهي غربي شهر پا سست کرد و آمادهي تخليهي گاري پُر از خرتوپرتي شد که از ترس از اينطرف و آنطرف شهر جمع کرده بود؛ ترس از حملهي هواپيماهاي غولپيکر ب – 29 که همه انتظار داشتند دمار از روزگار هيروشيما دربياورد. صدهزار نفر بر اثر اين بمباران اتمي کُشته شدند و اين شش نفر در ميان بازماندگان بودند. آنها هنوز هم فکر ميکنند که چرا بسياري از آدمها جان خود را از دست دادند اما اينها زنده ماندند. هر کدامشان به چندين خوشبياري و يا انتخاب پيشپاافتاده اشاره ميکنند که باعث نجاتشان شد؛ مثلاً بهموقع قدمي برداشتند، تصميم گرفتند وارد فضاي سرپوشيدهاي بشوند يا عوض تاکسي سوار تراموا شوند. حالا هر يکشان ميداند براي اينکه در چرخهي بقا بماند تلاش بسيار کرده و در اين بين بهدفعات مرگ را پيرامون خود ديده است، حتي بيشتر از حد تصورش. اما آن زمان هيچکدام به اين موضوعات فکر نميکردند.»
دربار? جان هِرسي، نويسند? کتاب «هيروشيما»
جان ريچارد هِرسي (John Richard Hersey)، متولد 1914 و درگذشته به سال 1993، روزنامهنگار و داستاننويس امريکايي بود. از هرسي بهعنوان يکي از مبدعان و پيشگامان روزنامهنگاري جديد، که در آن از تکنيکهاي داستاني براي نگارش گزارشهاي روزنامهاي و غيرداستاني استفاده ميشود، ياد ميکنند.
کتاب «هيروشيما» مهمترين و مشهورترين اثر جان هرسي است. از او آثاري داستاني هم منتشر شده که از جمل? آنها ميتوان به رمانهاي «ناقوسي براي آدانو» و «نيلوفر سفيد» اشاره کرد.
جان هرسي در سال 1945، بهخاطر رمان «ناقوسي براي آدانو»، جايز? پوليتزر را دريافت کرد.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «هيروشيما»
کتاب «هيروشيما»، با ترجمه و مقدم? محمود قليپور، همراه با يادداشت ناشر، در نشر چشمه منتشر شده است.
محمود قليپور، متولد 1360، مترجم، داستاننويس، مدرس داستان، منتقد ادبي و روزنامهنگار ايراني است. او، در حوز? روزنامهنگاري، همکاري با روزنامهها و نشريات مختلفي، از جمله روزنامههاي «همشهري»، «فرهيختگان»، «اعتماد»، و در حوز? تدريس داستان، برگزاري کلاسهاي آموزش داستاننويسي «سيناپس» را در کارنام? کاري خود دارد.
از ترجمههاي محمود قليپور ميتوان به کتابهاي «قحطي سرخ: جنگ استالين در اوکراين»، «خوشيهاي پيش از مرگ»، «پاپ و موسوليني: تاريخ پنهان پاپ پيوس يازدهم و ظهور فاشيسم در اروپا» و «نقشه فقط بخشي از داستان است: نوزده جستار دربارهي مهاجرت، خانواده و مفهوم خانه» اشاره کرد.
از قليپور دو مجموعه داستان هم، به نامهاي «آن روزها، اين روزها و من» و «فوتبال وسط حمام»، منتشر شده است. او در تأليف کتاب «جريان چهارم: مروري بر آثار نويسندگان نسل چهارم» نيز با کاوه فولادينسب و مريم کهنسالنودهي همکاري داشته است.
کتاب «هيروشيما» در سالهاي دور نيز، با ترجم? چنگيز حياتداوودي و در انتشارات خوارزمي، به فارسي منتشر شده است.