پیرمرد و دریا
The Old Man and the Sea
ارنست همینگوی
نجف دریابندری
خوارزمی
دسته بندی: ادبیات-آمریکا
| کد آیتم: |
157591 |
| بارکد: |
9789644870729 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
14 |
| تعداد صفحات: |
224 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «پيرمرد و دريا» اثر ارنست همينگوي
داستاني حاصل سالهاي پختگي ارنست همينگوي که ميتوان آن را شاهکاري براي تمام زمانها دانست. همينگوي در رمان کوتاه «پيرمرد و دريا» چيرهدستياش در داستاننويسي را چنان عرضه کرده که نويسندهاي چون ويليام فاکنر را هم به ستايش واداشته است.
همينگوي سالها پيش از آنکه به سراغ نوشتن داستان «پيرمرد و دريا» برود طرحي کلي از آن در ذهن داشت. از اينرو بود که وقتي تصميم گرفت که داستان را بنويسد نوشتن اثر تنها شش هفته طول کشيد و در بهار سال 1951 رمان «پيردمرد و دريا» آماده انتشار بود.
کتاب «پيرمرد و دريا» پس از انتشار در سپتامبر 1952 با استقبالي فوري و کمنظير روبرو شد. کتاب در نسخههاي زياد به فروش رفت و بسياري از نويسندگان و منتقدان در ستايشش گفتند و نوشتند.
قهرمان رمان «پيرمرد و دريا»، سانتياگو، از مشهورترين شخصيتهاي داستاني ادبيات است.
مروري بر کتاب «پيرمرد و دريا»
ارنست همينگوي در آوريل 1936 در مقالهاي در مجله اسکواير طرحي کلي از يک داستان را شرح ميدهد: «پيرمردي که تنها در قايقي در نزديک کاناباس ماهي ميگيرد مارلين بزرگي به قلابش ميافتد و ماهي با ريسمان کلفت دستي قايق را به دريا ميبرد. دو روز بعد ماهيگيران صد کيلومتر به طرف شرق پيرمرد را پيدا ميکنند، در حااي که کله و قسمت جلو مارلين به پهلوي قايقش بسته است. آنچه از ماهي باقي است، که کمتر از نصف آن است، بيش از سيصد کيلو ميشود...» همينگوي در سالهاي ديگري نيز اين جا و آن جا اشارهاي به اين طرح داستاني ميکند و ميگويد ميخواهد روزي آن را بنويسد. اما سالها ميگذرند و همينگوي وعدهاش را عملي نميکند تا اينکه سرانجام در سال 1951 در مدتي کوتاه رمان «پيرمرد و دريا» را مينويسد و آماده انتشار ميکند.
رمان «پيرمرد و دريا» اثري به واقع رئاليستي است. همينگوي پس از گرفتن نوبل ادبي در 1954 به خبرنگار تايم گفته بود که «من کوشيدهام يک پيرمرد واقعي بسازم، و يک پسربچه واقعي، و يک درياي واقعي، و يک ماهي واقعي و بمبکهاي واقعي؛ اما اگر آنها را خوب از کار دربياورم، هر معنايي ميتوانند داشته باشند. سختترين کار اين است که چيزي را راست از کار دربياوريم، و گاهي هم راستتر از راست.»
همينگوي در رمان «پيرمرد و دريا» به همان نقطهاي بازميگردد که از آن آغاز کرده بود اما اينبار کار او اوجي ديگر دارد و در مرتبه بالاتري ميايستد. او اينبار داستاني مينويسد راستتر از راست.
«پيرمرد و دريا» داستاني است تراشيده شده که بيش از هرچيز درست طراحي شده است. همينگوي گفته بود که «پيرمرد و دريا» ميتوانست بيش از هزار صفحه باشد اگر که او به همان راهي ميرفت که نويسندگان ديگر بسيار عالي آن را انجام ميدهند. همينگوي اما در کتاب «پيرمرد و دريا» به قدري روايت را صيقل داده و تراشيده است که حاصل کار شاهکاري جاويدان شده است.
همينگوي در کتاب «پيرمرد و دريا» هر آنچه را که از لحاظ نقل تجربه به خواننده ضرورت ندارد حذف کرده و داستاني به دست داده که وقتي آن را ميخوانيم انگار بخشي از تجربهمان است که واقعا روزي در جايي رخ داده است.
رمان «پيرمرد و دريا» اثري است در اوج سادگي و پيراستگي و در اوج رئاليسم و شايد بيش از هر اثر ديگري هنر داستاننويسي همينگوي را نشان دهد.
ترجمه خواندني نجف دريابندري از کتاب «پيرمرد و دريا» همراه با مقدمهاي مفصل و پرنکته درباره همينگوي و جهان داستانياش به قلم خود اوست و اين نشان ميدهد که دريابندري تا چه حد نسبت به اثري که به سراغ ترجمهاش رفته اشراف داشته است.
درباره ارنست همينگوي نويسنده کتاب «پيرمرد و دريا»
ارنست همينگوي، از مهمترين و تاثيرگذارترين نويسندگان قرن بيستم، در سال 1898 در امريکا متولد شد. او شاهد و درگير جنگ جهاني اول بود و نيز وارث سرخوردگيها و نااميديهاي نسل بعد از جنگ. همينگوي هنگام جنگ براي صليب سرخ کار ميکرد و تجربههاي او در اين طول جنگ منبعي بزرگ براي نوشتن داستانها و رمانهايش بود. از همينگوي تعداد زيادي داستان کوتاه باقي مانده که به اندازه رمانهايش حايز اهميتاند. جنگ و تبعات آن در بسياري از داستانها و رمانهاي همينگوي مورد توجه قرار گرفتهاند و او از زوايهاي منحصر به خود و نيز با سبک خاص خود تجربهها و مشاهداتش از جنگ را به درون داستانهايش کشانده است. همينگوي در جنگ جهاني دوم هم به عنوان خبرنگار جنگي حضور داشت. حاصل فعاليت همينگوي به عنوان نويسنده رمان و داستان کوتاه، کتابهايي است که تعدادي از آنها بيترديد از شاهکارهاي هميشگي ادبيات جهاني خواهند بود. تاثير همينگوي در ادبيات معاصر غيرقابل چشمپوشي است و به جز تاثيرگذاري در زمينه سبک نويسندگي و شيوه نثرنويسي، نوع نگاه او به جهان و زيست مردم دورانش هم الگويي منحصربهفرد بوده است. «پيرمرد و دريا»، «داشتن و نداشتن»، «وداع با اسلحه»، «اين ناقوس مرگ کيست؟»، «برفهاي کليمانجاور» و «پاريس جشن بيکران» تعدادي از آثار مهم همينگوي است که به فارسي ترجمه شدهاند. همينگوي پس از يک زندگي پرماجرا سرانجام در سال 1961 درگذشت.
درباره ترجمه کتاب «پيرمرد و دريا»
کتاب «پيرمرد و دريا» با ترجمه نجف دريابندري در نشر خوارزمي منتشر شده است.
نجف دريابندري، مترجم برجسته ايراني است که در سال 1309 در آبادان متولد شد. گرچه دريابندري به عنوان نويسنده هم آثاري منتشر کرده اما آنچه نام او را در فرهنگ و ادبيات ايران ماندگار کرده ترجمههاي ارزندهاش از آثار ادبي و فلسفي است. دريابندري خيلي زود به سراغ نوشتن و ترجمه کردن رفت و نخستين کارهايش در روزنامههاي آبادان منتشر ميشد. دريابندري تحصيلات منظمي نداشت و تحصيلاتش را پيش از ديپلم رها کرد اما با تلاشي پيگيرانه به آموختن زبان انگليسي پرداخت. دريابندي بعد از آنکه در شرکت نفت استخدام شد به خاطر آشنايي با زبان انگليسي به اداره کشتيراني منتقل شد. دريابندي به نسلي از روشنفکران ايراني تعلق داشت که دوره بالندگيشان همراه با سالهاي اوج فعاليت حزب توده ايران بود و او نيز در سن بيست سالگي به اين حزب پيوست. حضور او در حزب توده ايران و همچنين شرکت در اعتصابات کارگران شرکت نفت به بازداشت او در سال 1333 منجر شد. او ابتدا حکم اعدام گرفت اما با تخفيف محکوميت چهار سال را در زندان گذراند. دوران زندان براي دريابندي فرصتي مغتنم براي مطالعه و ترجمه بود و برخي از آثار ارزنده او حاصل کار او در زندان است. دريابندري به عنوان مترجم و سرويراستار با موسسه فرانکلين هم همکاري داشت و فعاليتهاي او در آنجا نيز بسيار پربار بود. دريابندري که از اعضاي برجسته کانون نويسندگان ايران هم بود سرانجام در 15 ارديبهشت 1399 درگذشت. دريابندري به خاطر ترجمههاش از ادبيات امريکا جايزه تورنتون وايلدر را از دانشگاه کلمبيا دريافت کرده بود. «گور به گور»، «بيلي باتگيت»، «رگتايم»، «متفکران روس»، «پيرمرد و دريا»، «يک گل سرخ براي اميلي» و «بازمانده روز» عناوين برخي از ترجمههاي دريابندري هستند.