کتاب «کار عمیق» اثر کال نیوپورت، ترجمهی احسان قراخانی، نشر میلکان
کتابی درباره مهارتی که با گذر زمان حیاتیتر و ضروریتر به نظر میرسد: مهارت کار عمیق. عمیق کار کردن به قدری اهمیت دارد که به تعبیری میتوان آن را ابرنیروی قرن بیستویکم نامید.
در دورانی که به دلایل مختلف و از جمله به دلیل گسترش استفاده از اینترنت و ابزارهای ارتباط جمعی تمرکز کردن امری بسیار دشوار به نظر میرسد، کال نیوپورت در کتاب «کار عمیق» از ضرورت و اهمیت کار عمیق کردن نوشته است.
نویسنده کتاب «کار عمیق» میگوید برای اینکه بتوانیم از ظرفیت فکری موجود خود تا آخرین حد امکان استفاده کنیم باید بتواتیم کار عمیق کنیم.
اصطلاح کار عمیق را خود کال نیوپورت در کتاب «کار عمیق» ساخته است. او با مروری بر زندگی برخی از چهرههای مهم علمی و هنری در دوران معاصر میگوید بیتردید پایبندی به کار عمیق وجه مشترک زندگی همه آنها بوده است.
کتاب «کار عمیق» دو هدف دارد که در دو بخش آنها را دنبال میکند: هدف اول که در بخش نخست به آن پرداخته شده این است که خواننده را قانع کند که فرضیه کار عمیق کاملا واقعی است. هدف دوم این است که به ما آموزش دهد چگونه مغز خود را آموزش دهیم که عادات کاریمان عوض شوند تا از این طریق کار عمیق کردن به هسته زندگیمان تبدیل شود.
مروری بر کتاب «کار عمیق»
کال نیوپورت، نویسنده کتاب «کار عمیق» میگوید چندین دهه تحقیق و مطالعه در دو عرصه روانشناسی و علوم اعصاب، این نکته را به ما آموخته است که وضعیت قوه ذهنیای که با کار عمیق همراه است نیز برای افزایش و ارتقای مهارتها و تواناییهای ما ضروری است. به عبارت دیگر، کار عمیق درست همان نوع تلاشی بود که میبایست در اوالی قرن بیستم در رشتهای چون روانشناسی بالینی نظری برجستگی و اهمیت پیدا میکرد؛ رشتهای که به لحاظ شناختی رشتهای دشوار بود. او میگوید علت تاکید بر حضور غالب مقوله کار عمیق در میان اشخاص اثرگذار از این جهت اهمیت دارد که در تضاد کامل با رفتار اغلب دانشورزان امروزی قرار دارد؛ یعنی گروهی که خیلی زود ارزش و اهمیت مسئله کار عمیق کردن را فراموش میکنند.
علتی که دانشورزان را با مقوله کار عمیق بیگانه میکند در وسایل ارتباط جمعی ریشه دارد. به طور کلی افزایش استفاده از چنین وسایلی در کنار دسترسی وافر به آنها از طریق تلفنهای هوشمند و رایانههای شبکهای متصل به هم، توجه اغلب دانشورزان را به خردهکارهای بیارزش سوق داده است. بر اساس تحقیقی از شرکت مککینزی، در حالحاضر یک دانشورز معمولی بیش از 60 درصد از اوقات هفتهاش را سرگرم وسایل ارتباطی الکترونیکی و جستوجو در فضای اینترنت است که از این بین، فقط 30 درصد از آن صرف خواندن و پاسخ دادن به ایمیل میشود. این واقعیتی است که کتاب «کار عمیق» بر اساس آن شکل گرفته است.
کار عمیق نیازمند مدتهای مدید فکر بدون حواسپرتی است و توجه به مسایل خرد و بیارزش قادر به همسازی با کار عمیق نیست. اما وقتی به اغلب کسانی که کار عمیقی انجام نمیدهند نگاه کنیم میبینیم که به نظر آنها بسیار مشغول به نظر میرسند. اما کاری که آنها میکنند نقطه مقابل کار عمیق است که در کتاب «کار عمیق» از این کار با عنوان کار سطحی یاد شده است.
در کتاب «کار عمیق»، توضیح داده شده که کار عمیق شامل فعالیتهایی حرفهای است که با تمرکز کامل و به دور از حواسپرتی انجام میشوند و کاری میکنند که از تواناییهای شناختیمان بیشترین بهره را ببریم. این کوششها ارزشهای جدید به وجود میآورند و مهارتهای ما را ارتقا میدهند و تقلید کردن از آنها دشوار است.
در مقابل، نویسنده کتاب «کار عمیق» کار سطحی را شامل کارهایی دانسته که به لحاظ شناختی شاق و دشوار نیستند و بینیاز از برنامهریزیاند و غالبا زمانهایی انجام میشوند که حواسمان پرت است. این کارها ارزش چندانی در دنیا به وجود نمیآورند و به سادگی جایگزینشدنیاند.
نکته حایز اهمیتی که در کتاب «کار عمیق» بر آن تاکید شده این است که وقتی زمان زیادی را با شدت و قدرت در سطح سپری کنیم آنگاه تواناییمان برای انجام کار عمیق برای همیشه کم خواهد شد. در سالهای اخیر کتابهای بسیاری درباره تاثیر اینترنت بر عملکر مغز و عادتهای کاری ما نوشته شده که همگی معتقدند ابزار ارتباط جمعی حواس ما را از کاری که حواس کاملا جمع نیاز دارد پرت میکند و همزمان توانایی ما در متمرکز بودن را نیز به شدت کم میکند. با توجه به این موضوع کال نیوپورت در کتاب «کار عمیق» در پی اثبات دوباره تاثیرات مخرب اینترنت و ابزار ارتباط جمعی بر عملکرد مغزی ما نیست بلکه در پی اثبات این نکته است که ابزارهای ارتباط جمعی تاثیر نامطلوبی بر کار عمیق دارند.
در کتاب «کار عمیق» به بحثهایی نظری درباره ضرورت و فواید اینترنت یا مضرات آن پرداخته نشده بلکه بحثی عملیتر و شخصیتر پی گرفته شده است. کتاب در پی بیان این واقعیت است که چرخش فرهنگ کاری ما به سمتوسوی سطحی بودن فرصتهای بزرگ شخصی و اقتصادی را برای اندک کسانی که توانایی مقاومت در برابر این گرایش همگانی و در اولویت قرار دادن عمیق کار کردن کردن را دارند به خطر میاندازد.
در کتاب «کار عمیق» میآموزیم که کار عمیق اهمیتی روزافزون دارد. آنطور که نویسنده اثر توضیح داده، در اقتصاد صنعتی یک طبقه سختکوشِ کممهارت و یک طبقه حرفهای وجود داشت که برایشان کار عمیق کردن مسئلهای مبرم بود اما اکثر سختکوشها بدون پرورش دادن مهارت تمرکز کامل هم کارشان راه میافتاد و مشکلی برایشان پیش نمیآمد. آنها پول میگرفتند که فقط از برخی از ابزارکها استفاده کنند و طی دههها کارشان هیچ تغییر و تحولی به خود نمیدید. اما هرچه به سمت اقتصاد اطلاعاتی پیش برویم جمعیت ما بیش از پیش دانشورز میشود و کار عمیق هم نیز به اصلی اساسی بدل میشود حتی اگر اغلب افراد هنوز به این واقعیت پی نبرده باشند.
طبق استدلال نویسنده کتاب «کار عمیق»، تمرکز داشتن و مهارت کار عمیق امری پیشپاافتاده نیست که به ورطه زوال افتاده باشد. آموختن این مهارت امری حیاتی است و تفاوتها را رقم میزند. برای مثال، پاداش واقعی با کسی نیست که کار با فیسبوک را بلدند بلکه در انتظار افرد نوآوری است که سیستمهای رایانهای توزیع شده امثال فیسبوک را میسازند، کاری که آشکارا کاری عمیق است و جایگزینیاش دشوار.
درباره کال نیوپورت نویسنده کتاب «کار عمیق»
کالوین نیوپورت، نویسنده و مدرس دانشگاه، در سال 1982 به دنیا آمده است. او در دانشگاه جورج تاون شهر واشنگتن دانشیار رشته علوم کامپیوتر است. او علاوه بر تدریس در دانشگاه، نویسنده مقالهها و کتابهایی درباره تکنولوژی و جامعه است. نیوپورت تاکنون 6 کتاب منتشر کرده است. آخرین کتابش با نام «دیجیتال مینیمالیسم» یکی از پرفروشهای نیویورک تایمز معرفی شد. او بیش از ده سال است که نظریاتش را در وبلاگ شخصی خود بیان میکند تا دوستداران تکنولوژی از آن استفاده کنند. دیگر کتابهای کالوین نیوپورت عبارتند از : «چگونه در کالج برنده شویم؟»، «چگونه به دانشآموزی درجه یک تبدیل شویم؟»، «چگونه به ستاره دبیرستان تبدیل شویم؟» و «چه خوب آنها نمیتوانند تو را نادیده بگیرند».
درباره ترجمه کتاب «کار عمیق»
کتاب «کار عمیق» با ترجمه احسان قراخانی در نشر ملیکان منتشر شده است.
احسان قراخانی، متولد 1371، مترجم ایرانی است. «کار عمیق» و «قصه زندگی من» از جمله ترجمههای او هستند.
