مدار راس السرطان
نویسنده: هنری میلر
مترجم: سهیل سمی
ناشر: ققنوس
دسته بندی: ادبیات آمریکا
2,465,000 ریال
رمان «مدار رأسالسرطان» اثر هنری میلر
مشهورترین رمان هنری میلر و یکی از جنجالیترین و مهمترین آثار ادبی قرن بیستم. رمان «مدار رأسالسرطان»، با عنوان اصلی Tropic of Cancer، که اولین رمان منتشرشدۀ هنری میلر است، یک رمان نیمهاتوبیوگرافیک صریح و بیپرده است.
هنری میلر رمان «مدار رأسالسرطان» را در دورهای نوشت که در پاریس زندگیای کولیوار داشت. او در این رمان تجربههای شخصیاش را به احساسات و دغدغهها و مسائلی عام و جمعی پیوند میزند و رمانی میآفریند که هم بهلحاظ سبک و هم بهلحاظ مضمون در زمان خودش نامتعارف و جسورانه است.
بنا به آنچه منتقدان و نیز خود هنری میلر دربارۀ رمان «مدار رأسالسرطان» گفتهاند میلر در نگارش این رمان تحت تأثیر لویی فردینان سلین، خصوصاً رمان «سفر به انتهای شب» او، داستایفسکی، بهویژه رمان «یادداشتهای زیرزمینی» او، رمان «اولیس» جیمز جویس و نیز متأثر از فرانسوا رابله، والت ویتمن و هنری دیوید ثورو بوده است.
رمان «مدار رأسالسرطان» تأثیر فراوان و ماندگاری بر سنت ادبی و جامعۀ امریکا گذاشته است. از جمله نویسندگانی که از تأثیرشان از این رمان سخن رفته است میتوان به نویسندگان نسل بیت، نظیر جک کرواک و ویلیام اس. باروز، اشاره کرد.
متن اصلی رمان «مدار رأسالسرطان» اولین بار در سال 1934 منتشر شده است. این رمان در سال 1998 در فهرست «مدرن لایبرری» از صد رمان برتر انگلیسیزبان قرن بیستم رتبۀ پنجاه را به خود اختصاص داد. همچنین مجلۀ «تایم» این رمان را در فهرست صد رمان برتر انگلیسیزبان، از سال 1923 تا 2005، قرار داد و نیز در سال 2006 این رمان در فهرست هزار و یک کتابی که پیش از مرگ باید بخوانید قرار گرفت.
نشریۀ «گاردین» هم در سال 2009 از رمان «مدار رأسالسرطان» بهعنوان یکی از هزار رمانی که همه باید بخوانند نام برد.
رمان «مدار رأسالسرطان» دستمایۀ اقتباسی سینمایی هم قرار گرفته است.
مروری بر رمان «مدار رأسالسرطان»
هنری میلر در رمان «مدار رأسالسرطان» زندگی خود را دستمایۀ داستانپردازی قرار میدهد اما به خاطرهگوییِ سرراست و متعارف نمیپردازد و داستان خود را بهصورت غیرخطی و در رفتوآمد میان گذشته و حال و آمیزهای از خاطره و هذیان و روایت ذهنی نقل میکند.
راوی اولشخصِ رمان «مدار رأسالسرطان» در نقل داستان زندگی خود هیچ آداب و ترتیبی نمیجوید و روایتی سیال از گذران زندگی و هذیانها و خیالها و تجربهها و روابط و امیال و آدمهای پیرامون خود ارائه میدهد.
وقایع رمان «مدار رأسالسرطان» در فاصلۀ دهۀ 1920 و اوایل دهۀ 1930 در فرانسه و عمدتاً در پاریس اتفاق میافتد. هنری میلر در این رمان، از خلال نقل تجربیات و احساسات و ذهنیات و تأملات خود و ماجراهایی که در پاریس و در جریان زندگی کولیوار و پر از فقر و فلاکتش در این شهر برایش پیش آمده و با طنزی تلخ و گزنده، به تأمل در وضعیت بشری و سرنوشت انسان و جهان میپردازد و نیز تصویری از مردمی مطرود که قاچاقی در پاریس زندگی میکنند بهدست میدهد.
در رمان «مدار رأسالسرطان» راوی را درحالی میبینیم که تازه از همسر خود جدا شده و در پاریس دچار گرسنگی و آوارگی و بیجاومکانی و فقر و فلاکت و تنهایی و نومیدی است. موسیقی و رقص از عناصر تکرارشونده در رمان «مدار رأسالسرطان» هستند. میلر همچنین در این رمان به موضوع میل و تأملاتی درباب نقاشی و ادبیات میپردازد.
در بخشی از رمان «مدار رأسالسرطان» میخوانید: «در کوچۀ قشنگ و کوچک نزدیک کشتارگاهِ دِ ووژیرا (کشتارگاه هیپوفاژیک) که نامش رو دِ پریشوست، این گوشه و آن گوشه قطرات خون دیده بودم. درست مثل استریندبرگ که در حال جنون و دیوانگیاش متوجه آثار و نشانههای نحس در پرچمهای پانسیون اورفیلا میشد، من نیز حین ولگردی در کوچۀ گِلآلودی که جابهجایش آغشته به خون بود، میدیدم که پارههایی از گذشته از جایشان جاکن و در مقابل چشمان من شناور میشوند و با دلشورههای هولناکی که به جانم میانداختند از کوره به دَرَم میکنند. ریخته شدن خون خودم را میدیدم، میدیدم که خونم بر جادۀ گلآلود جاری میشود، تصویری که از گذشتههای دور، تا آن جا که به یاد داشتم، همیشه در ذهنم ثبت شده بود. آدم مثل مومیاییای کوچک و کثیف به این جهان پرت میشود؛ جادهها از خون لغزندهاند و هیچکس نمیداند که واقعاً چرا باید این طور باشد. هرکس راه خود را در پیش میگیرد، و هرچقدر هم که زمین پوشیده از چیزهای خوب باشد، هیچکس فرصت ندارد که لحظهای درنگ کند و میوهها را بچیند؛ گروه مردم به تابلوی خروجی نزدیک میشوند، و چنان ترس و هراسی بر آن جا سایه افکنده که افراد ضعیف و ناتوان روی گِل و لای لگدکوب میشوند و هیچکس صدای ضجّه و فریادشان را نمیشنود.
جهانی که من آن را جهان انسانها میدانستم نابود شده بود؛ حال در این عالم یکّه و تنها بودم و به جای دوست، خیابانها را داشتم و خیابانها با زبانی تلخ و مغمومانه، مرکب از فلاکت، حسرت، افسوس، ناکامی و تلاشِ به هرز رفتۀ انسانی، با من حرف میزدند.»
دربارۀ هنری میلر، نویسندۀ رمان «مدار رأسالسرطان»
هنری میلر (Henry Miller)، متولد 1891 و درگذشته به سال 1980، نویسندۀ امریکایی بود. میلر نویسندهای نامتعارف در زمان خود بود که در نگارش آثارش شکلهای متعارف ادبی را کنار گذاشت و به نوع جدیدی از رمان نیمهاتوبیوگرافیک رو آورد که آمیزهای بود از کندوکاو در شخصیت، تأمل فلسفی، نقد اجتماعی، جریان سیال ذهن، زبان صریح، جنسیت، عرفان و تداعی آزاد سوررئالیستی.
از هنری میلر، جدا از آثار داستانی، آثاری غیرداستانی هم، در حوزههایی چون سفرنامهنویسی و نقد ادبی، بهجا مانده است. او در نقاشی آبرنگ هم دستی داشت.
از آثار داستانی هنری میلر میتوان به رمانهای «مدار رأسالجدی»، «شیطان در بهشت» و «نکسوس» و از آثار غیرداستانیاش میتوان به کتاب «عصر آدمکشها» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «مدار رأسالسرطان»
رمان «مدار رأسالسرطان» با ترجمه و مقدمۀ سهیل سُمّی در انتشارات ققنوس منتشر شده است.
سهیل سُمّی، متولد 1349 در تهران، مترجم ایرانی است. سُمّی تحصیلکردۀ زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تهران است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «سرگذشت ندیمه»، «اپرای شناور»، «نوسترومو»، «طوفان دریا»، «غول مدفون»، «فرار کن خرگوش»، «مأمور مخفی»، «حقارت»، «چشم گربه»، «فقط یک داستان»، «شواهد»، «نامناپذیر»، «هرگز رهایم مکن»، «کلارا و خورشید»، «مطالعاتی درباب هیستری»، «تأویل رؤیا»، «جمهوری روم»، «اتاقی با یک چشمانداز»، «در باب طنز: خندیدن به خود یا به دیگری؟» و «بینالنهرین باستان» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات آمریکا |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 392 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک