سینه ریز
نویسنده: کاوه میرعباسی
ناشر: چشمه
دسته بندی: داستان ایرانی
833,000 ریال
رمان «سینهریز» نوشتۀ کاوه میرعباسی
یک رمان کوتاه خانوادگی با پایانی غیرمنتظره. رمان «سینهریز» رمانی کوتاه دربارۀ رازهای مدفون در گذشته و کشمکشهای پنهان در پس پشت روابط بهظاهر عادی و روزمره است.
کاوه میرعباسی در رمان «سینهریز» داستان فاتحان و شکستخوردگان و حقهبازان و فریبخوردگان را روایت میکند و داستان آدمهایی را که نقاب به چهره میزنند و بهقیمت لِهکردن دیگران خود را بالا میکشند.
رمان «سینهریز» رمانی است با داستانی سرراست و روایتی موجز و بدون حشو و زوائد که در پس پشت آن رازی نهفته است؛ رازی مربوط به گذشتۀ دوتا از آدمهای داستان که قرار است مخاطب را در پایان رمان غافلگیر کند.
مروری بر رمان «سینهریز»
داوود پورجمشید و ناصر دیلمی، شخصیتهای اصلی رمان «سینهریز»، سالها پیش در دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه تهران همکلاسی بودهاند. آنها پس از سالها همدیگر را در مطب دکتر ملاقات میکنند و رمان «سینهریز» با همین ملاقات آغاز میشود.
داوود ازدواج کرده و دو فرزند دارد و ثروت و مکنتی بههم زده است اما ناصر هنوز مجرد است و پولوپلۀ چندانی هم بههم نزده است. داوود و ناصر باهم از مطب دکتر به کافهای میروند و گپ میزنند و خاطرات گذشته و ایام دانشگاه را مرور میکنند. داوود به ناصر میگوید که یک شب برای شام به خانهاش برود. ناصر قبول میکند.
اما در پس مهمانی شامی که داوود میخواهد برای همکلاسی قدیمیاش تدارک ببیند نیت موذیانهای نهفته است. داوود میخواهد ثروت و مکنت و خانوادۀ خود را به رخ ناصر بکشد و پُز زندگیاش را به او بدهد.
در ادامۀ رمان «سینهریز» اطلاعات بیشتری دربارۀ زندگی داوود و ناصر ارائه میشود و بیشتر با خانوادۀ داوود و گذشتۀ ناصر آشنا میشویم. مثلاً میفهمیم که افشین، پسر دستوپاچلفتی و عزیزدردانۀ داوود که در انگلیس درس میخواند، مدتیست با دختری به نام پانیذ، که در ایران زندگی میکند، آشنا شده و سیما، همسر داوود و مادر افشین، سخت امیدوار است که رابطۀ پسرش و پانیذ به ازدواج بینجامد چون پانیذ را زنی مناسب برای پسرش یافته است. همچنین درمییابیم که ناصر مدتیست که دچار بحرانی عاطفیست چون رابطهاش با زنی به نام پرستو، بهخاطر هراس و طفره رفتن ناصر از ازدواج، بههم خورده است.
سپس موعد مهمانی شام فرامیرسد؛ مهمانیای که سرآغازِ رو شدن ماجرایی در گذشته است؛ ماجرایی بین ناصر و داوود که تصمیم افشین به ازدواج با پانیذ و هدیهای که او میخواهد به پانیذ بدهد در برملا شدن آن نقشی ایفا میکند. بین ناصر و داوود رازی هست که برملا شدنش ولولهای در مهمانی میاندازد و وجهی ناشناخته از دو شخصیت رمان و زندگیهای گذشتهشان را رو میکند. اینگونه است که رمان «سینهریز» از یک موقعیت و شیطنت عادی به سمت یک لحظۀ بحرانی کشیده میشود؛ لحظهای که نقاب از چهرۀ شخصیتی از شخصیتهای داستان میافتد و چیزی از او فاش میشود که خواننده را غافلگیر میکند. این راز چیست و در ایام قدیم بین ناصر و داوود چه گذشته است؟ این را با خواندن کامل رمان «سینهریز» در خواهید یافت.
رمان «سینهریز»، همراه با یادداشتی در معرفی کاوه میرعباسی، در نشر چشمه منتشر شده است.
دربارۀ کاوه میرعباسی، نویسندۀ رمان «سینهریز»
کاوه میرعباسی، متولد 1334، مترجم و داستاننویس ایرانی است. میرعباسی کار داستاننویسی و ترجمه را از دوازدهسالگی و با مجلۀ «کیهان بچهها» آغاز کرد. در چهاردهسالگی در ترجمۀ مجموعۀ افسانههای ملل با انتشارات امیرکبیر همکاری کرد و ترجمهاش، با عنوان «افسانههای مجارستانی»، در سال 1350 در این انتشارات منتشر شد. در هجدهسالگی به فرانسه رفت که حقوق بخواند اما این رشته را رها کرد و برای خواندن سینما به رومانی و سپس، برای ادامۀ تحصیل در این رشته و گرفتن دکترای سینما، به اسپانیا رفت اما مشکلات مالی نگذاشت که تز دکترای خود را، با عنوان «تعلیق در ادبیات و سینما»، به انجام برساند.
میرعباسی در سال 1360، بعد از نوزده سال زندگی در خارج از کشور، به ایران برگشت و کار ترجمه را ادامه داد. او به سه زبان اسپانیایی، فرانسه و انگلیسی مسلط است و آثار بسیاری را از ادبیات کلاسیک و مدرن جهان به فارسی برگردانده است.
ادبیات پلیسی یکی از تخصصها و حوزههای علاقهمندی کاوه میرعباسی است. او دبیری ترجمۀ دو مجموعۀ پلیسی، یکی «دایرۀ هفتم» برای انتشارات نیلوفر و دیگری «ادبیات پلیسی امروز جهان» برای نشر قطره، را بهعهده داشته است.
میرعباسی خود نیز رمانی پلیسی – معمایی با عنوان «سین مثل سودابه» نوشته و منتشر کرده است.
او همچنین آثاری از گابریل گارسیا مارکز، مثل رمانهای «صد سال تنهایی» و «عشق در روزگار وبا» و خاطرات او را، با عنوان «زندهام که روایت کنم»، از زبان اسپانیایی به فارسی ترجمه کرده است.
از دیگر ترجمههای کاوه میرعباسی میتوان به کتابهای «کمدی الهی»، «نازارین»، «پدرو پارامو»، «روباه»، «مزرعهی حیوانات»، «1984»، «بیگانه»، «طاعون»، «سقوط»، «شازده کوچولو»، «جاناتان مرغ دریایی»، «صلیب آبی و شش داستان دیگر»، «بچههای سبز»، «همهی اسبهای زیبا»، «بر استخوانهای مُردگان» و «قتل در کمیتۀ مرکزی» اشاره کرد.
میرعباسی همچنین، با همکاری اسماعیل عباسی، کتابی دربارۀ عکاسی، با عنوان «نقد عکس: درآمدی بر درک تصویر» ترجمه کرده است.
از کاوه میرعباسی، بهجز رمان پلیسی – معمایی «سین مثل سودابه» که به آن اشاره شد و رمان کوتاه «سینهریز»، دو اثر داستانی دیگر نیز به نامهای «هفت روز نحس» و «پایان خوش ناتمام»، که اولی مجموعهداستان و دومی رمان است، منتشر شده است. از او همچنین کتابی در حوزۀ طنز، با عنوان «چه کردند ناموران»، به چاپ رسیده است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
زبان: | فارسی |
قطع: | پالتوئی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 114 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک