این وصله ها به من می چسبد
احمد غلامی
نیلوفر
دسته بندی: داستان-ایرانی
| کد آیتم: |
8564 |
| بارکد: |
9789644485305 |
| سال انتشار: |
1396 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
144 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
اين وصلهها به من ميچسبد
سفرنامهاي که سفرنامه نيست. احمد غلامي در رمان کوتاه اين وصلهها ميچسبد در قالب يک داستانِ سفرنامهاي، اثري نامتعارف و غيرکليشهاي درباره سفر پديد آورده است؛ اثري که اگرچه داستان آن در سفر ميگذرد اما سفرنامه در معناي آشناي آن نيست، بلکه تأملات راوي است در خود و خاطرات خود و موضوعاتي که ذهن راوي رمان با آنها درگير است. داستان از زبان مردي روايت ميشود که با لندروي که اسمش را کيير کگور گذاشته به نقاط مختلف ايران سفر ميکند، اما سفر او نه به مناطق توريستي و چندان آشنا براي خواننده، بلکه سفري در حواشي است و راوي در شرح مکانها نيز، بيش از آنکه به جزئيات جغرافيايي و تاريخي و ... بپردازد، منظرهاي را شکار ميکند و ميگذرد و اين رويکرد متناسب است با سبک رمان که هم مبتني بر ايجاز است و هم سفر در آن به قصد گردشگري نيست، بلکه گويي به قصد القاي حس سرگشتگي است. اين وصلهها به من ميچسبد داستانِ سفري بيمقصد و انگار ابدي است. سفري توقفناپذير و هميشه در جريان. مرگ يکي از مفاهيم مرکزي اين رمان است؛ مفهومي که چنانکه در پي ميآيد از همان سطرهاي نخست رمان خود را نمايان ميکند: «من يکشبه صاحب سه جنازه شدم. مشروطه مادرم بود که زودتر از برادرم و زنش مُرد. ماشين آنها در اتوبان تهران – ساوه از پل پايين افتاد و اتاقکش له شد...»
رمان اين وصلهها به من ميچسبد در انتشارات نيلوفر منتشر شده است.
درباره نويسنده: احمد غلامي (- 1340)، داستاننويس، روزنامهنگار، منتقد ادبي و مقالهنويس ايراني.
رتبه گودريدز: 2/19 از 5.