من هم باستان شناس شدم!
نویسنده: تانیا گیرشمن
مترجم: فیروزه دیلمقانی
ناشر: بنیاد فرهنگ کاشان
دسته بندی: تاریخ ایران
1,725,000 ریال
کتاب من هم باستانشناس شدم! خاطرات تانیا گیرشمن
«رومن گیرشمن» باستانشناس اوکراینیالاصل فرانسوی و یکی از پیشگامان باستانشناسی در ایران، نزدیک به سیوپنج سال از عمر خود را صرف کاوش در محوطههای متعدد باستانی ایران کرده و البته کتابهای متعددی نیز در این خصوص نوشته که اغلب آنها تاکنون به فارسی ترجمه شده و به چاپ رسیدهاند. کتاب من هم باستانشناس شدم! اما کتاب خاطرات «تانیا»، همسر گیرشمن است که به همت بنیاد فرهنگ کاشان و با ترجمه فیروزه دیلمقانی در ایران منتشر شده است.
درباره کتاب من هم باستانشناس شدم!
«من هم باستانشناس شدم!» خاطرات خواندنی، جذاب و پر از اطلاعات تانیا گیرشمن، همسر رومن گیرشمن، باستانشناس سرشناس (1895-1979) و شرح رویدادهای زندگی روزمره و رخدادهای پشت صحنه و عرصه كاری كاوشهای 35 ساله رومن گیرشمن و همكارانش در ایران است. این خاطرات شامل آن بخش از زندگی گیرشمنها در ایران (نهاوند، همدان، كاشان، بیشاپور، شوش، جغازنبیل، بردنشانده، خارك، سرمسجد ...) و همچنین در افغانستان و ماجراهایی است كه در عراق، فلسطین، سوریه امروز، مصر، فرانسه، و ... برای آنها اتفاق افتاده است. این خاطرات در فاصله سالهای 1311 تا 1346 اتفاق افتادهاند. كتاب «من هم باستان شناس شدم!» از این نظر جالب توجه است که چشماندازی از جزئیات بعدی از زندگی انسانهاست آن هم در موقعیتی كه به ندرت در کتابهای مربوط به پژوهش و اكتشافات باستانشناختی به آنها پرداخته شده است. این خاطرات مملو از آگاهیهایی است كه خواندن آن برای شناخت بیشتر تاریخ اجتماعی معاصر ایران آن هم از نگاه یک خارجی ضرورت دارد. كتاب از آنجا آغاز میشود كه تانیا گیرشمن (1900-1984) در سال 1311 تصمیم میگیرد همراه همسرش، كه از سال 1310 كاوشهای باستانشناختیاش را آغاز كرده بود، راهی ایران شود. هرچه پول داشتند و تهمانده پساندازشان را جمع كردند تا بتوانند خرج سفر او را فراهم كنند. تانیا برای نخستینبار بود كه از فرانسه خارج میشد و بسیار مشتاق دیدن مکانهایی بود که هرگز آنها ندیده است. آنها در روزگاری كه هواپیمای مسافربری در كار نبود از راه مصر و بیتالمقدس و بیروت و دمشق و بغداد به ایران میرسند. تانیا گیرشمن با هیجان وارد ایران میشود و گمان میبرد كه عجایب زیادی انتظارش را میكشند، او در این باره نوشته است: «من وارد ایران شده بودم. ایران اسرارآمیز و دوردست، سرزمین شهرزاد، علاءالدین و چراغ جادو. آیا میتوانستم شاهزاده خانمهای پرنیانپوش و غرق در جواهر و سنگهای قیمتی و سواران با لباسهای زربفت مجهز به شمشیرهای جواهر نشان را، كه در كودكی خوابشان را دیده بودم، ببینم؟» این تصوری رویاییای بود که تانیا گیرشمن با آن وارد ایران شد، اما زمان چندانی طول نمیكشد كه این تصورات او خدشه دار میشود. سختی سفر و دیدن زندگی ابتدایی مردمی كه اغلبشان برای نخستینبار بود كه بیگانگان اروپایی را میدیدند، او را به تردید انداخت كه آیا تصمیم درستی بود كه راهی چنین سفری بشود؟ به هر روی تانیا، همسرش و همراهانشان به نهاوند رسیدند. سال 1311 وارد این شهر شدند. شگفتی او از آنچه میدید و آنچه در آغاز سفر تصور كرده بود، جای خود را به افسردگی می دهد و از خود میپرسد ایران هزار و یك شب كجاست؟ به هر حال نخستین كاوشها آغاز میشود و آنها با صندوقهایی مملو از اشیای باستانی راهی تهران میشوند و بخشی از یافتهها را، بر پایه قراردادی میان دولت ایران و موزه لوور پاریس، به نماینده دولت ایران میدهند و بخش دیگر از یافتهها را با خود به فرانسه میبرند. در سفر بعدی که یك سال آغاز میشود تپهای در دامنه كوه الوند در مغرب همدان، نظر آنان را جلب كرده بود راهی اسدآباد همدان شده بودند تا كار حفاری را آغاز كنند. اینبار اعضای گروه اكتشافی خوب با هم كنار آمده و یاد گرفته بودند با زندگی «بسیار بَدَوی» آنجا خو بگیرند. تانیا به شرح ماجراهای این سفرها ادامه میدهد اینکه رومن گیرشمن و همكارانش مجبورند چه دشواریهایی را تاب بیاورند، از بیماری گرفته تا بارشهای سیلآسا. تانیا در توصیف محیط اطراف و آدمهای دور و برش چیرهدستانه عمل میکند و هیچ چیز از نگاه او دور نمیماند. همچنین او در بخشی از خاطراتش شرح دیدار او با خانواده همسرش و خانواده خودش كه در 6 سالگی و 30 سال پیش آنان را ترك گفته و به فرانسه رفته را تعریف میکند که بسیار خواندنی است. تصویری از اوضاع اختناقآمیز و اوضاع اقتصادی ـ اجتماعی نابسامان آن سالهای شوروی که برای خواننده ایرانی نیز جذاب و گیراست. سرگذشت آنها از خرداد تا مرداد 1319 با آغاز جنگ جهانی دوم و تصمیم رومن گیرشمن برای رفتن به جبهههای جنگ تغییر میکند اما به او خبر میدهند كه به خاطر بالا بودن سنش لزومی ندارد كه به جبهه برود. در عوض، مأموریت او را در تهران و در نزد وابسته نظامی فرانسه تعیین میكنند. گیرشمن راهی محل مأموریتش میشود و تانیا در پاریس میماند و شاهد اشغال كشورش توسط ارتش آلمان است. تنهایی و دشواریها، او را وادار میكند كه به شوهرش بپیوندد. از مهمترین كاوشها كه شرح كامل آن را تانیا نوشته، بیرون آوردن زیگورات چغازنبیل از زیر خاك است، اما پیدا كردن گورهای سلطنتی عیلامیها، گیرشمنها را «به شدت ناامید» میكند. چون آنها انتظار داشتند كه به گنجینههایی همانند آنچه در گور توت عنخ آمون، فرعون مصر، یافته شده، دست پیدا كنند. در هر حال، كم و بیش گزارش مفصلی درباره این حفاری، در لابهلای خاطرات تانیا گیرشمن دیده میشود و البته در همه آن سالها «دردسرهای كوچك» همچنان ادامه مییابد و هر بار ماجرایی خواندنی پدید میآورد. سرانجام كاوشها در فروردین 1346 به پایان میرسد و گیریشمنها ایران را برای همیشه ترك میكنند. خاطرات او و كتاب من هم باستانشناس شدم! خواندنی، سرگرمكننده، آموزشدهنده و سرشار از نكتههای ریز و دریافتهای دقیقی از زندگی ایرانیان در دهههای گذشته است و آگاهی از محتوای كتاب او برای كسانی كه به تاریخ اجتماعی معاصر ایران دلبستگی دارند، ارزش بالایی دارد. بخش آخر كتاب (90 صفحه از كتاب) اختصاص به عكسهای دیدنی از حفاریها، اشیای به دست آمده، دیدار بازدیدكنندگان، بناهای تاریخی و ... دارد. بخشی از عكسها كه سیاه و سفید هستند از كتاب اصلی كه در سال 1970 در فرانسه منتشر شده برداشته شده است.
درباره نویسنده کتاب من هم باستانشناس شدم!
كتاب «من هم باستانشناس شدم!» خاطرات تانیا گیرشمن همسر رومن گیرشمن باستانشناس اوکراینیالاصل فرانسوی است که شرح خاطرات خود از سفر به ایران و کاوشهای باستانشناسی همسر و همکارانش را به رشته تحریر درآورده است.
درباره ترجمه فارسی من هم باستانشناس شدم!
ترجمه رسا، روان و خوشخوان فیروزه دیلمقانی از خاطرات تانیا گیرشمن، از مزایای این كتاب است. ویراستاری كتاب را علی میرزایی و همكارانش مهشید جعفری و آبتین گلكار برعهده داشتهاند. گرافیستهای كتاب وحید ثابتی (مدیر هنری) و حسن كریمزاده (طراح جلد) بودهاند. كتاب «من هم باستانشناس شدم!» خاطرات تانیا گیرشمن با ترجمه فیروزه دیلمقانی از سوی انتشارات مؤسسه بنیاد فرهنگ كاشان منتشر شده است. تورگنیف، بابای سیمون و نخستین روز مرگم از دیگر آثاری است که فیروزه دیلمقانی ترجمه کرده است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | تاریخ |
موضوع فرعی: | تاریخ ایران |
زبان: | فارسی |
قطع: | وزیری |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 596 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک