نیکولا کوچولو پیش به سوی تعطیلات

نیکولا کوچولو، مجموعه داستان‌های مصور اثر رنه گوسیوی است که در اصل به زبان فرانسه نوشته شد. ماجراهای نیکولا که دبستانی‌است جالب و هیجان‌انگیز است. نیکولا و دوستانش با خلق رویدادهای بامزه و گاهی وحشتناک حتی بزرگترها را هم می‌خنداند. چنانکه پشت جلد کتاب نوشته شد: برای کودکان هفت ساله تا پیرمردهای هفتاد ساله.
در داستان پیش به سوی تعطیلات می‌خوانیم:
پنج‌شنبه با مامان رفته بودم خرید. او برایم یک جفت کفش باحال زرد خرید، حیف که نمی‌توانم آ نها را بپوشم، چون پاهایم درد می‌گیرد، اما به‌خاطر اینکه مزاحم مامان نشوم و پسر خوبی باشم، به او هیچی نگفتم. موقع بیرون آمدن از مغازه بود که مامان یک ساختمان بزرگ را به من نشان داد و گفت: اداره‌ی بابات توی این ساختمان است؛ می‌خواهی برویم او را ببینیم؟ من گفتم که فکر خوبی است.
وقتی مامان درِ اداره‌ی بابا را باز کرد، سروصدای زیادی بلند شد. بعد وارد جایی شدیم که پر بود از آقاهایی که سخت مشغول کار بودند. بابا، که داشت کاغذی را می‌خواند، سرش را بلند کرد، و وقتی ما را دید، شاخ درآورد. بابا گفت: شماها هستید؟ اینجا چه کار می‌کنید؟ ما فکر کردیم که رئیس آمده. آقاهای دیگر، وقتی ما را دیدند کارشان کم تر شد.
بابا گفت: بچه ها، خانم و پسرم نیکولا را به شما معرفی می کنم.
آقا ها از پشت میزهای‌شان بلند شدند و آمدند با ما سلام و علیک کردند. بابا آن‌ها را به مامان معرفی کرد. آن چاقه، آن جا، بارلیه‌ است، خیلی شکموست. آقای بارلیه زد زیر خنده. او شبیه دوست من آلسست بود، به اضافه‌ی یک کراوات. آلسست یکی از بچه های مدرسه است که دائم دارد می‌خورد. بابا ادامه داد: این دوپارک است، سلطان هواپیماهای کاغذی. او که عینک دارد، بونگرن است.