من احمق

کتاب «من احمق» نوشتۀ شیما کاتوزیان (هیروشیما)
یک رمان کوتاه درباره شکست عشقی و جدایی و بازگشت به گذشته و خانواده و خودشناسی. کتاب «من احمق»، نوشتۀ شیما کاتوزیان، یک رمانِ روان و خوشخوان و باب طبع علاقمندان رمان‌های عاشقانه - ‌انگیزشی با محوریت زنان تنها و سخت‌کوش و بلندپرواز است.
شخصیت اصلی کتاب «من احمق» زنی‌ست سی‌ساله به نام بیتا که از نوجوانی، با بلندپروازی، آرزویی را دنبال کرده و به آن دست یافته است اما چیزی را هم از دست داده که اکنون غمگین آن است.
در کتاب «من احمق» با بیتا به درون احساسات ضدونقیض او سفر می‌کنید و او را با عشق و نفرت‌ و امید و دلواپسی‌اش می‌شناسید و با سرخوردگی‌ای که او را از درون می‌خورد و او می‌کوشد این سرخوردگی را پس بزند و به آینده امیدوار بماند اگرچه از گذشته خشمگین است.

مروری بر کتاب «من احمق»
بیتا، شخصیت اصلی کتاب «من احمق»، یک زن ایرانی سی‌سالۀ ساکن دبی است. بیتا مهماندار هواپیماست. او از نوجوانی به این شغل عشق می‌ورزیده است.
در ابتدای کتاب «من احمق» بیتا از خود شخصیتی ارائه می‌دهد که گویا علایق و سلایق‌اش با علایق و سلایق معمول در میان زن‌ها متفاوت است؛ او را همچنین زنی می‌یابیم خسته و بی‌حوصله و متنفر از جلوه‌فروشی و سلبریتی‌بازی و نمایش خود. به‌تدریج درمی‌یابیم که شکستی عشقی در زندگی بیتا اتفاق افتاده است. ماجرا از این قرار است که شوهر ایتالیایی بیتا به او خیانت کرده و او را گذاشته و رفته است.
یک ماه از رفتن شوهر بیتا می‌گذرد و بیتا اکنون عازم ایران است و دارد بعد از مدت‌ها نزد خانواده‌اش بازمی‌گردد، اگرچه هنوز مردد است که برگردد به ایران یا نه. حتا در آخرین لحظه و در فرودگاهِ ایران پشیمان می‌شود اما مواجهه با خواهرش، تینا، که زنی فمینیست و فعال و مدافع حقوق زنان است، همه‌چیز را تغییر می‌دهد.
بیتا نزد خانواده بازمی‌گردد و این بازگشت و دیدار دوباره با اعضای خانواده‌اش به مواجهه‌ای دیگر منجر می‌شود؛ مواجهه با مردی به نام بهنود که عشق دوران نوجوانی بیتا بوده است و هنوز هم بیتا را دوست دارد.
این اما همۀ ماجرای کتاب «من احمق» و شخصیت اصلیِ این کتاب نیست. بیتا هنوز با خاطره شوهر ایتالیایی‌اش درگیر است و احساس می‌کند هنوز عاشق اوست. در مکالمه‌ای که با بهنود دارد، بهنود می‌کوشد آنچه را حقیقت این عشق می‌داند با بیتا در میان بگذارد و به او حالی کند که احساس‌اش به آن مرد ایتالیایی عشق نیست. بیتا اما نمی‌تواند از فکر آن مرد بیرون بیاید، مخصوصاً که مرد به‌طور ناگهانی گذاشته و رفته و این برای بیتا گویی شوک‌آور بوده است.
در طول کتاب «من احمق» بیتا را از یک‌سو در مواجهه با افراد مختلف و از سوی دیگر در حال درون‌کاوی خود و مرور خاطرات و گذشته‌اش می‌یابیم. او انگار می‌کوشد خودش را بشناسد. بیتا دست آخر بر آن می‌شود که برای شوهر ایتالیایی‌اش، که دارند رسماً از هم طلاق می‌گیرند، نامه‌ای بنویسد.
کتاب «من احمق» اما حاوی راز دیگری هم هست که خود بیتا تا پایان کتاب از آن باخبر نمی‌شود و این‌گونه است که ماجرای بیتا در کتاب «من احمق» با پایانی غافلگیر کننده به آخر می‌رسد؛ پایانی که می‌تواند آغازی تازه برای بیتا باشد و او را بار دیگر به فکر بیندازد که در برابر این موقعیت و اتفاق تازه چه تصمیمی باید برای زندگی‌اش بگیرد.
در بخشی از کتاب «من احمق» می‌خوانید: «زمانیکه مهماندار پروازهای تجاری در ایران بودم، دختری در یک مهمانی از من پرسید: "چه کاره‌ای؟" گفتم: "مهماندار" پرسید: "مهماندار هتل؟" از آن روز فهمیدم باید بطور کامل برای بعضی احمق‌ها توضیح بدهم و بگویم مهماندار هواپیما هستم، اما نه همان لحظه. چون فقط گفتم: "نه". شاید حس کردم باید می‌فهمید وقتی مهماندار هتل نیستم، حتماً مهماندار هواپیما هستم، اما او در جواب گفت: "مهماندار قطاری؟" وای خدای من! بعضی‌ها خوب بلدند حرص در بیاورند. قطار را از یاد برده بودم. اوه بله. قطارها هم مهماندار دارند. آنقدر ساده بودم که آن لحظه در دل به دختر بیچاره حق می‌دادم گنگ باشد و این همه بپرسد. خواستم دوباره بگویم "نه" و از شغلم بگویم. از اینکه کار در ارتفاعات زیباست. از اینکه منظره‌ی محل کار من ابرها و گاهی ماه است. که در آنجا به خدا نزدیکترم...»
کتاب «من احمق» در نشر آراسبان منتشر شده است.

درباره شیما کاتوزیان، نویسنده کتاب «من احمق»
شیما کاتوزیان (هیروشیما)، متولد 1367 در تهران، بلاگر و اینفلوئنسر ایرانی ساکن امریکاست. کاتوزیان تحصیلکرده رشتۀ زبان انگلیسی است. او در مشاغل مختلفی کار کرده و خودش هم، مانند بیتا در کتاب «من احمق»، از نوجوانی به شغل مهمانداری هواپیما علاقه داشته و مدتی در ترکیه و روسیه مهماندار هواپیما بوده و بعد به امریکا مهاجرت کرده و در شرکت تِسلا مشغول به کار شده است.
پِیجِ اینستاگرام شیما کاتوزیان از پِیج‌های پرطرفدار است و فالوورهای زیادی دارد. او در اینستاگرام خود، به زبانی خودمانی، از خودش و زندگی‌اش می‌نویسد و ویدئو می‌گذارد و خاطرات و دغدغه‌هایش را نقل می‌کند و لحظاتی از زندگی روزمره‌اش را با فالوورهایش به اشتراک می‌گذارد.

رتبۀ کتاب «من احمق» در گودریدز: 1.75 از 5.