| کد آیتم: |
1521534 |
| بارکد: |
9786004902045 |
| سال انتشار: |
1400 |
| نوبت چاپ: |
3 |
| تعداد صفحات: |
366 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «يادها و ديدارها» نوشت? ايرج پارسينژاد
خاطرات ايرج پارسينژاد از بزرگان و مشاهير فرهنگ و هنر و ادبيات معاصر ايران. کتاب
«يادها و ديدارها» خاطرات ايرج پارسينژاد را از کودکي و نوجواني تا دوران تحصيل در دانشگاه و بعد از آن دربرميگيرد. آنچه در خاطرات پارسينژاد در کتاب «يادها و ديدارها» عمده است و ميتوان گفت کتاب حول محور آن شکل گرفته، روايتي است که پارسينژاد در اين کتاب از آن دسته از شخصيتهاي مطرح و مهم و برجست? فرهنگ و هنر و ادبيات ايران که آنها را در طول زندگي از نزديک شناخته به دست ميدهد. پارسينژاد در کتاب «يادها و ديدارها» از بسياري از شخصيتهاي سرشناس و نامآشناي عرص? فرهنگ و هنر و ادبيات ايران سخن ميگويد و مخاطبان علاقمند به اين عرصه را با خود به ديدار کساني از اهل فرهنگ و هنر و ادبيات ايران ميبرد که با آنها آشنايي و معاشرت داشته است. بنابراين، چنانکه در توضيح پشت جلد کتاب «يادها و ديدارها» تأکيد شده است، اين کتاب «نه صرفاً دفتر خاطرات ايرج پارسينژاد، بلکه سندي است موثق که گوشههايي از خلقيات و منش و رفتار جماعتي از کوشندگان عرص? ادبيات و فرهنگ و هنر ايران را در پنجاه سال اخير آشکار ميکند.»
کتاب «يادها و ديدارها» بخشهايي از تاريخ هنري و ادبي و فرهنگي ايران معاصر را، از ديد ايرج پارسينژاد و از خلال خاطرات او از عدهاي از سازندگان و افراد مؤثر اين تاريخ، روايت ميکند.
مروري بر کتاب «يادها و ديدارها»
کتاب «يادها و ديدارها»، بعد از يادداشتي کوتاه از ايرج پارسينژاد در توضيح چندوچونِ اين کتاب، با معرفي خانواده نويسنده آغاز ميشود. پارسينژاد آنگاه به نقل خاطراتي از دوستان پدرش و معرفي آنها ميپردازد و سپس خاطرات دوران مدرسهاش را روايت ميکند. وقتي خاطرات به دوران تحصيل پارسينژاد در دانشکده ادبيات دانشگاه تهران ميرسد پاي استادان ادبيات کهن و کلاسيک ايران نيز بهطور جدي به کتاب باز ميشود. پارسينژاد ابتدا از استادانش در دانشکده ادبيات دانشگاه تهران ميگويد و بعد يادي از همکلاسيهاي دوره دانشگاه ميکند. همچنين خاطرهاش از مجلس بزرگداشت نيما را نقل ميکند و نيز از اين ميگويد که چطور در مؤسس? فرانکلين مشغول به کار شده است. او در کتاب «يادها و ديدارها» از سفرهايش ميگويد و از خاطراتش از دوران کار در تلويزيون ملي ايران و از خلق و خو و رفتار و کردار هرآنکس از اهل هنر و فرهنگ و ادبيات که شناخته است.
پارسينژاد، چنانکه در يادداشت ابتداي کتاب «يادها و ديدارها» متذکر شده، ميکوشد در سخن از مشاهير و بزرگاني که شناخته است به جزئيات بپردازد و همچنين از قصهپردازي و خيالبافي پرهيز کند. او در کتاب «يادها و ديدارها»، ضمن اينکه از بزرگان به احترام سخن ميگويد، اگر نقدي هم به وجهي از شخصيت يا طرز فکر آنها دارد از ذکر آن نقد غافل نمانده و نگرش انتقادي خود را نيز بيان کرده و گاهي هم ديدگاههايش را درباره اشخاص به طنزي ملايم آميخته است. او در جاهايي از کتاب خاطراتي را هم که از زبان بزرگان و افراد سرشناس شنيده و در يادش مانده نقل کرده است. به عنوان مثال ميتوان به خاطراتي اشاره کرد که در اين کتاب از قول نجف دريابندري نقل شده است.
مهدي اخوان ثالث، صادق چوبک، عبدالحسين زرينکوب، ابراهيم پورداوود، شهريار، محمد معين، پرويز ناتل خانلري، بديعالزمان فروزانفر، مجتبي مينوي، عباس زرياب خويي، شاهرخ مسکوب، بيژن مفيد، محمدرضا شجريان، عباس کيارستمي، بهرام بيضايي، نجف دريابندري، فروغ فرخزاد، محمدرضا شفيعي کدکني، مهدي حميدي شيرازي، احمد تفضلي، يدالله رؤيايي، همايون صنعتيزاده، ابراهيم گلستان، احسان طبري، صفدر تقيزاده، اسماعيل سعادت، جلالالدين همايي، پرويز مشکاتيان، محمود صناعي، سيروس ابراهيمزاده، پرويز دوايي و علي دهباشي از جمله اهالي فرهنگ و هنر و ادبياتاند که در کتاب «يادها و ديدارها» خاطراتي از آنها نقل شده است.
کتاب «يادها و ديدارها»، همراه با تصاويري مرتبط با خاطرات نقلشده در اين کتاب، در نشر نو منتشر شده است.
درباره ايرج پارسينژاد، نويسنده کتاب «يادها و ديدارها»
ايرج پارسينژاد، متولد 1317 در آبادان، استاد ادبيات فارسي در خارج از ايران و پژوهشگر و مورخ نقد ادبي جديد در ايران است. پدر پارسينژاد تاجر بود و در مدت اقامت در هند براي کار تجارت، تحتتأثير پارسيان هند و مطالع? نشريات فارسيزباني که در آنجا درميآمد، به فرهنگ ايران علاقمند شد و اين علاقه به جايي رسيد که وقتي در ايران داشتن شناسنامه و نام خانوادگي الزامي شد او نام خانوادگي پارسينژاد را برگزيد. پارسينژاد تحصيلات ابتدايي تا متوسطه را در آبادان گذراند و براي ادام? تحصيل به تهران آمد و از دانشگاه تهران ليسانس ادبيات و فوق ليسانس زبانشناسي گرفت. در دوران تحصيلات دانشگاهي اين اقبال را داشت که محضر استادان بزرگ ادبيات کلاسيک، همچون بديعالزمان فروزانفر و جلالالدين همايي و نيز استادي چون پرويز ناتل خانلري را که علاوه بر ادبيات کلاسيک با ادبيات جديد ايران و جهان نيز اُخت بود، درک کند و همچنين محضر ديگراني از بزرگان ادبيات ايران را که در کتاب «يادها و ديدارها» از آنها ياد کرده است.
پارسينژاد، در همان دوران دانشجويي و تحصيل، در مؤسس? فرانکلين مشغول به کار شد. در آنجا با نجف دريابندري همکار بود و دفتر کارشان يکي بود که خاطراتي از آن روزگار نيز در کتاب «يادها و ديدارها» آمده است. بعدها براي ادام? تحصيل به انگلستان رفت و از دانشگاه آکسفورد دکتري ادبيات تطبيقي گرفت. هفده سال تدريس در دانشگاه مطالعات خارجي توکيو از جمله سوابق فرهنگي او به عنوان استاد دانشگاه است. در دوران تدريس در ژاپن از جمله کارهايي که انجام داد اين بود که اجراي نمايشنامههايي ايراني را توسط دانشجويان ژاپني تدارک ديد که از جمل? اين نمايشنامهها ميتوان به «شهر قصه» از بيژن مفيد و «واي بر مغلوب» از غلامحسين ساعدي اشاره کرد.
پارسينژاد بعد از بازنشستگي به امريکا رفت و در آنجا جلسات درس مروري بر ادبيات کلاسيک فارسي را در دانشگاه UCLA برگزار کرد. تاريخ نقد ادبي جديد در ايران و کوشندگان در اين عرصه يکي از دغدغههاي اصلي پارسينژاد در کار ادبي و پژوهشي اوست. کتابهاي «فاطمه سياح و نقد ادبي»، «نيمايوشيج و نقد ادبي»، «زرينکوب و نقد ادبي»، «محمدتقي بهار و نقد ادبي»، «خانلري و نقد ادبي»، «احسان طبري و نقد ادبي» و «علي دشتي و نقد ادبي» و نيز کتاب «روشنگران ايراني و نقد ادبي» از جمله کارهاي پارسينژاد در اين زمينهاند. از پارسينژاد مقالات بسياري نيز در زمين? ادبيات و زبانشناسي در نشريات منتشر شده است.