منظومه ای از پدیده های حیاتی
نویسنده: آنتونی مارا
مترجم: فرزانه قوجلو ، محمدرضا جعفری
ناشر: فرهنگ نشر نو
دسته بندی: ادبیات آمریکا
3,600,000 ریال
رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» اثر آنتونی مارا
«منظومهای از پدیدههای حیاتی» (A CONSTELLATION OF VITAL PHENOMENA) داستان هشت تن و یک ملت است که دو جنگ وحشیانه را پشت سر میگذارند و با تمام مصائب بهجامانده از آن چون تجاوز، اشغال و فقدان دستبهگریباناند. چچن معاصر و مشخصا سالهای 1994 تا 2004 بستر روایت جذاب و پر آب چشم آنتونی مارا است؛ سرزمین کوچکی در جنوب روسیه که در این دهه جنگها، اشغالها و شورشهای ویرانگری را سپری کرده است.
«منظومهای از پدیدههای حیاتی» رمانی است دربارهی فقدان و ازدستدادگی، زوال حافظه و درعین حال بازگشت سهمگین و مهیب خاطرات؛ دلخراش است، همچنان که زیبا و سرشار از امر انسانی حیات با جزئیاتی دربارهی تخریب فیزیکی و احساسی، اشغال و جنگزدگی.
رمان آنتونی مارا همچنین تلاشی است علیه فراموشی. نویسنده میکوشد با نقب زدن به دل گذشته، فرهنگ، زیست روزمرهی چچنیها و بازآفرینی رنجها و مصائب و روابط انسانیشان، هویت بهخطرافتادهی یک ملت را از تاریکی بیرون بکشد؛ با یادآوری گوشههایی از تاریخ، فرهنگ و هویت زخمی و سرکوبشدهشان و زندگیهایی تکهتکه در سرزمینی نادیده گرفته شده در بستر جنگی که اغلب به دست فراموشی سپرده شده است. مارا از ملت و جغرافیایی مینویسد که زیر ضربات جنگ، اشغال، تجاوز و شکنجه همچنان زنده مانده؛ او از انسانیت بلیغی میگوید که با از سر گذرانیدن سیاهترین لحظهها هنوز تاریک و تباه نشده، نفس میکشد و پابرجا ایستاده بهامید.
نویسنده میکوشد تا از طریق خلق شخصیتهایی چندبعدی در فضایی جنگزده و هراسناک که زندگیهایشان به هم گره خورده و از خلال فهم قربانیان فاجعهای معاصر، بخشی از زندگی مردان و زنانی را که در حصار جنگی وحشیانه و دهساله گرفتار شدهاند به تصویر بکشد. او میخواهد روایتی از بقا و «زندگی» بنویسد که خودِ «گرویدن به روشنایی است» و گذشته را از دستبرد فراموشی و زوال حفظ کند. او از امکان بقا میگوید؛ امکانی که حافظه میتواند نقش پررنگی در تحققش ایفا کند؛ همچنین از دوام آوردن در حصار جنگی وحشیانه مینویسد؛ آری، «ما در آغوش هم دوام می آوریم».
و خب اگر انصاف شرط نگاه ما باشد، بهنظر میرسد که دستکم حاصل کارش شده منظومهای ضدجنگ؛ منظومهای از پدیدههای حیاتی. آنتونی مارا در راه خلق این منظومه، شبکهی ظریفی از روابط بین شخصیتها را در تمام طول رمان درهم تنیده است تا رمان همچون عکسی که در مایع ظهور آرام آرام ظاهر میشود، ذره ذره جان بگیرد و نمایان شود. گویی او به قسمی روی صبوری خوانندگانش حساب کرده است. او شخصیتهایی شکنندهای خلق کرده که در غم فقدان و ازدستدادگی عزیزشان درد میکشند. (احمد، سونیا، حوا، و حسن) و درعینحال چنان زنده و ملموساند که مخاطب را عمیقا درگیر سرنوشت خودشان میکنند و هر یک گذشتهای دارند که بعضا مخاطب را غافلگیر میکنند.
همهی شخصیتها میکوشند قطعات از هم گسستهی زندگیشان را کنار هم قرار دهند، که در آشفتگی روایتهای شخصیتها از زندگیهای تکهتکه شدهشان تبلور یافته است. همچنان که هر شخصیت سعی دارد تا آنچه را از دست رفته نجات دهد، رمان نیز داستانهای فردی آنها را به کلیتی مشترک پیوند میزند. در آن بسیاری از قطعات شکسته در کنار هم قرار می گیرند تا یک کل جدید بسازند. شخصیتهای اصلی آنقدر بادقت و ماهرانه ترسیم شدهاند که خواننده احساس میکند آنها یک خانواده را تشکیل میدهند.
هرچند بازهی زمانی روایت مارا از 1994 تا 2004 را در بر میگیرد، اما داستان او بسیار عمیقتر و گستردهتر است. این رمان استفاده و سوءاستفاده از تاریخ را موشکافی میکند و جستوجویی است که دریابیم تا چه اندازه اَعمال حافظه میتوانند موجد (بهوجودآورندهی) عمل بقا باشند. در مسیر این کندوکاو است که احمد را میبینیم که چگونه درمانده و ناتوان از درمان تروماهای ناشی از جنگ روستائیان، پرترههایی از کشتهشدهها و ناپدیدشدهها و ربودهشدهها میکشد و حوالی خانهاش در جنگل میآویزد که به مثابهی اقدامی تاحدی سورئال علیه فراموشی عمل میکند.
رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» همچنین محوشدگی هولناکی را روایت میکند: انهدام «خود» زیر شکنجه. جایی که رمضان پس از شکنجه و قطع عضو، دیگر رمضان نیست. این رمان پستترین وجوه و پلیدترین استعدادهای انسان را بهوفور به نمایش میگذارد. سیاهچالهای بازجویی، جایی میان ولچانسک و اِلدار، که اعضای بدن (مثل انگشتان و بیضهها) را قطع میکنند، تنها آغاز ماجرا است. اما چگونه میتوان این حجم تیرگی و تباهی و درد را تاب آورد؟ شاید با آرامش غریب نویسنده، لحن خوشبینانهاش، طنزی که در سراسر رمان جاری است و البته امید و زندگی. به طوری که در زیر انبوهِ قساوتی که رمان به تصویر میکشد، این لحن امیدوار و خوشبینانهاش گاهی یکسره عجیب و غریب بهنظر میرسد. مارا در حالی که ما را به یاد یکی از فاجعهبارترین سرزمینهای جنگزدهی معاصرمان میاندازد، امیدواری پایداری را در بقای تعداد معدودی از افراد، در امکان حیاتبخش زندگی در شکل ذاتی آن، و در میل به بقا میبیند و بهخوبی ترسیمش میکند. درواقع شخصیتها علیرغم شرایط هولناک، انسانیتشان را با چنگ و دندان حفظ میکنند.
مروری بر رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی»
رمان در ِالدار، روستایی پوشیده از برف در دل چچن، آغاز میشود؛ جایی (نیمهشبی) که حوای هشتساله در پناه جنگل، شاهد یک آدمربایی است؛ او سربازان روس را میبیند که دوکا، پدرش، را به اتهام همدستی با شورشیان چچن به زور با خود میبرند. در همان نزدیکیْ احمد، همسایهی قدیمیشان هم شاهد ماجرا است که هراسان از به آتش کشیده شدن خانهی همسایهاش، حوا را با چمدان آبی عجیبی در جنگل نزدیک خانه مییابد. احمد پزشکی خوانده و با کمترین نمرات ممکن فارغالتحصیل شده و با اُلا، زن افلیجش، در انزوایی خودخواسته زندگی میکند و پرتره میکشد.
در همسایگی احمد مورخی با پسرش زندگی میکنند. حسن پیرمردی که بیشتر عمر خود را صرف نوشتن تاریخ جامع چچن کرده است؛ شش جلد کتاب با سههزار صفحه. رمضان، پسرش، که بعد از شکنجه و اخته شدن برای نظامیان روس خبرچینی میکند، همان کسی است که دوکا را لو داده و باعث شده ماموران روس در پی حوا باشند. او از کاری که انجام میدهد متنفر است اما خود را ناتوان از تغییر این وضع میبیند. حسن شرمگین از اعمال فرزند آرزو دارد کاش میتوانست او را بکشد، اما قادر نیست خود را به انجام این کار راضی کند. احمد که خوب میداند در روستایی که خبرچینها برای یک لقمه نان دست به هر کاری میزنند هیچ جای امنی برای پنهان کردن یک کودک وجود ندارد، تصمیمی میگیرد که زندگی خود و حوا را برای همیشه تغییر میدهد. او حوا را با خود به تنها جای امنی که میشناسد میبرد؛ بیمارستان متروکهای که بهدست سونیا، تنها پزشک و جراح آنجا مشغول مداوا و درمان مجروحان جنگ داخلی است اداره میشود. سونیا اما به آنها روی خوش نشان نمیدهد؛ او که نومیدانه بازگشت ناتاشا، خواهر گمشدهاش، را انتظار میکشد تمایلی به پذیرش ریسک و مسئولیت تازهای ندارد. اما به هر ترتیب احمد که خود نیز پزشک است او را متقاعد میکند که مراقبت از حوا را بپذیرد و این دو پزشک برای نجات حوا، همهچیزشان را به خطر میاندازند. طی پنج روز شگرف و پرماجرا، زندگی سونیا، احمد و حوا تغییر میکند. این سه همراهِ غریب با سفر به گذشتههایشان اسرار درهمتنیدهای از عشق، خیانت و بخشش را کشف میکنند که به طور غیرمنتظرهای زندگیشان را به هم پیوند میزند و سرنوشتشان را تعیین میکند.
در ادامه تکههای کوتاهی از رمان را از نظر میگذرانیم.
آنتونی مارا در صفحات آغازین رمان گوشهای از خشونتی که در جنگل، بغل گوش ساکنین روستا چنبره زده را چنین بیان میکند:
«تقریبا وسطهای راه بودند که به رانهای شقهشدهی یک گرگ رسیدند. کمی جلوتر در دشت، خون برف را به رنگ قهوهای تیره درآورده بود. هیچ چیز در سرما تجزیه نشده بود. سر و دستها ]بدون پوست[ روی زمین قرار داشت و با سه متر دل و روده به پشت گرگ متصل بود. آنچه از صورت مانده بود در همان حالت زمان مرگ منجمد شده بود. زبان از دهان بیرون زده بود.
احمد گفت: "حیوان بیمبالاتی بود." کوشید تا نگاهش را برگرداند، اما گرگ همه جا بود. "حواسش به مینهای زمینی نبود."»
در همان بدو ورود احمد و حوا به بیمارستان با صحنهای مواجه میشویم که نویسنده با سادهترین کلمات نشانمان میدهد چگونه روند تخریب فیزیکی یک انسان چچنی حتی پیش از تولدش آغاز میشود؛ مارا در وصف نوزادی نارس که در بیمارستان نگهداری میشود مینویسد: «بیشتر به پرندهی لهشده شبیه بود تا انسان.» و از قول سونیا میخوانیم که «در رحم اصلا غذا بهش نرسیده. از وقتی جنگ دوم شروع شد، فقط چند تایی مادر داشتیم که اونقدری سالم باشن که بچهی سالم دنیا بیارن.»
و مواجههی غریب، تلخ و زیبای حسن با پسرش که به این کلمهها ختم میشود:
«تو از آنِ منی. میشناسمت. ما روحهایمان را بهدور بدبختیهای یکدیگر میپیچیم. این همان چیزی است که از ما یک خانواده میسازند.»
دربارهی آنتونی مارا نویسندهی رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی»
آنتونی مارا در سال 1984 در واشنگتن دی.سی. به دنیا آمد. دبیرستان را در مدرسه لندون به پایان برد و با لیسانس نویسندگی خلاق از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی فارغالتحصیل شد و از کارگاه نویسندگان آیووا مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا دارد و هماکنون در کارگاه نگارش خلاق والاس استگنر دانشگاه استنفورد مشغول تدریس است.
مارا در عرصهی نویسندگی چند جایزه از آن خود کرده که از آن میان میتوان به جایزهی مسابقهی داستاننویسی دانشجویان ماهنامهی آتلانتیک، جایزهی داستاننویسی مجله نریتیو، جایزهی انتشارات پوشکارت و جایزهی بنیاد وایتینگ اشاره کرد.
او در سال 2013 «منظومهای از پدیدههای حیاتی» را منتشر کرد که اولین رمان اوست و در سال 2014 جوایز جان لئونارد و انیسفیلد ـ ولف را دریافت کرد. همچنین فینالیست جوایز صلح ادبی دیتون و مدیکس فرانسه بود. مارا در سال 2018 نیز برندهی جایزهی ادبی خاندان سیمپسون شد. او که در اروپای شرقی زندگی و تحصیل کرده است اکنون ساکن اوکلند است.
پیش از این، مجموعه داستان تزار عشق و تکنو از آنتونی مارا با ترجمهی مریم حسینزاده و به همت انتشارات فرهنگ نشر نو در سال 1398 منتشر شده بود.
در صفحات پایانی کتاب یادداشتی از نویسنده آمده که در آن به منابعی که برای نوشتن رمانش سراغشان رفته اشاره کرده است. او همانجا کتابهای رادیوی شهر گمشده اثر دانیل آلارکن و نیز شبح آنیل نوشتهی مانداچه را منبع الهام و سرچشمهی اصلی داستانش معرفی میکند.
به نوشتهی آنتونی مارا رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» «بر پایهی دو روایتی شکل میگیرد که بین مسیحیان و مسلمانان مشترک است ـ یعنی از پدری خواسته میشود تا فرزندی را قربانی کند، و دختر یتیمی به خانوادهای سپرده میشود که مسبب یتیم شدن اوست ـ». در انتهای کتاب نیز مصاحبهای خواندنی با نویسنده چاپ شده که در آن از کیفیت و چرایی علاقهاش به چچن میگوید؛ به گفتهی مارا: «تاریخ و فرهنگ آن (چچن) نویسندگانی نظیر تالستوی، لرمانتوف و پوشکین را مسحور خود کرده بود. گزارشهایی که من از مردم عادی چچن در موقعیتهای استثنایی خواندم، از آن نوع گزارشهایی بود که احساس کردم باید به کمک ادبیات داستانی حیات دوباره پیدا کنند.» او در پاسخ به این پرسش که «چرا وقایع رمان در چچن میگذرد» میگوید که «این منطقه کشمکشهای اخلاقی شخصیتها را به شیوههایی خارقالعاده بزرگ جلوه میدهد. مجموعهی این شخصیتها همان چیزی را میخواهند که ما میخواهیم ـ در صلح زندگی کنیم و صلح را برای دلبندانمان فراهم آوریم ـ اما شرایط وادارشان میکند تصمیماتی بگیرند که امیدوارم خواننده هرگز مجبور به گرفتن آنها نشود، اما با این وجود آنها را درک خواهد کرد.»
این رمان در عین اینکه لحظههای تیره و تاری را روایت میکند، سرشار از امید و طنز و زندگی است؛ نوعی تلفیق فقدان و مرگ است با شوخی و خنده. آنتونی مارا در این باره میگوید: «رمان به نتهای زیروبم نیاز دارد تا مصداق واقعیت عاطفی زندگی باشد. به چچن که سفر کردم، مکررا از لطیفههایی که از زبان مردم میشنیدم شگفتزده میشدم. طنزی سیاه و تقدیرگرا که مهر پوچی بر آن خورده در طی دو دههی گذشته در آنجا عادی شده است».
درباره مترجم رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی»
فرزانه قوجلو مترجم و روزنامهنگار متولد 1338 تهران است و مدرک کارشناسی زبان انگلیسی دارد. آثاری مانند جهان مدرن و ده نویسنده بزرگ از مالکوم برادبری، مجموعهی داستان بانو در آینه از ویرجینیا وولف و رمانهای عاشق آتشفشان از سوزان سانتاگ و آرتور و جورج از جولین بارنز را ترجمه کرده است. ترجمهی قوجلو از رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» با ویراستاری محمدرضا جعفری و از سوی انتشارات فرهنگ نشر نو در مرداد 1400 منتشر شده است.
پینوشت: و چه حسن ختامی بهتر از این چند سطر درخشان که وسوسهی خواندن رمان را به جان آدم میاندازد:
«سونیا صاف ایستاد و به طرف آپارتمان رفت. از آنچه ممکن بود بعدا بشنود میترسید. روی میز آشپزخانه لیوان یخ را نگاه کرد. دمای اتاق مکعبهای یخ را گرد کرده بود و در باقیماندههای خودشان آب میکرد؛ و سونیا چه دیر فهمید که عزیزان هم به همین ترتیب محو میشوند. باآنکه از ورود به آپارتمان خالی یکه میخوری، درک غیبت سریع نیست، بیشتر رنگ باختن در زمان حال است که تو در آن سهم داشتی، آب شدن در گذشته به معنای ستردن نیست بلکه تغییر شکل است، تبدیل است از لحظهی حاضر به خاطره، از جامد به مایع، و کسی که تو زمانی لمسش کرده بودی اکنون بر پوستت جاری میشود، اکنون سیلآسا بر پشتت فرو میریزد، و تو شاید در خاطره غوطهور شوی، شاید فرو بروی، شاید غرق شوی، اما انگشتهایت نمیتوانند نگهش دارند.»
نمرهی رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» در گودریدز: 4.1 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات آمریکا |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 464 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک