طوفان در مرداب
نویسنده: لئوناردو شاشا
مترجم: مهدی سحابی
ناشر: فرهنگ نشر نو
دسته بندی: ادبیات ایتالیا
1,980,000 ریال
کتاب «طوفان در مرداب» اثر لئوناردو شاشا، ترجمهی مهدی سحابی، فرهنگ نشر نو
روایتی داستانی از موج بزرگ تغییراتی که پس از انقلاب کبیر فرانسه اروپا و نظم کهن مسلط را درنوردیده و پایههای سخت و استوار فئودالیسم و کلیسا را همزمان تکان داده است. رمان «طوفان در مرداب»، داستانی مربوط به زمانهای سخت بحرانی و پرتلاطم است که در آن نظم کهنه در حال مرگ است و نظم نو در حال زاده شدن.
لئوناردو شاشا در کتاب «طوفان در مرداب» نشان میدهد که سیر تغییرات بزرگ عصر روشنایی و خرد چگونه جایی چون سیسیل را هم درمینوردد.
سیسیل «مرز میان آب شور و آب متبرک» است و شاشا که تقریبا تمام زندگیاش را آنجا گذرانده در رمان «طوفان در مرداب» تصویری از جوشش نوخواهی در سرزمینی به دست داده که سنتهای قدیمی سخت در آن ریشه دارند.
رمان «طوفان در مرداب» اولینبار در سال 1963 منتشر شد و یکی از آثار مهم لئوناردو شاشا به شمار میرود.
مروری بر کتاب «طوفان در مرداب»
کتاب «طوفان در مرداب» داستان زمانهای است که روند پرشتاب تغییر و تحولات میرود که تمام اروپا را درنوردد و ارادهای توان ایستادن در برابر موج نوخواهی را ندارد. گذشته و سنتهای حاکم بر آن البته در برابر این موج سختجانی میکنند خاصه در جایی چون سیسیل که تضاد امر نو و امر کهنه نمودی بارز در آن دارند.
رمان «طوفان در مرداب» روایتی است از لق شدن پایههای نظم سفت و سختی که از اتحاد کلسیا و فئودالیسم ساخته شده است. مترجم کتاب، مهدی سحابی، در بخشی از مقدمه کتاب «طوفان در مرداب» درباره وضعیتی که ماجراهای رمان به آن مربوطاند نوشته: «در قلب اروپا طوفانی برپاست که به برانداختن نظم کهن پیش میآید، نظمی که بر پیهای لرزانش کلیسای بزرگ زمینداران و بزرگمالکان کلیسا به پیشگیری فاجعه دست به دست یکدیگر میدهند، اما با همین دست یاری هر کدام دیگری را به کام طوفان میکشند. سرخی سپیده امیدی که از افق سر میکشد رنگ خون جوان زنجیریان زمین است که در پرچم انقلاب کبیر، در کنار آبی خون کهنه اشراف و سفیدی سترون کشیشان خواهد نشست.»
لئوناردو شاشا در رمان «طوفان در مرداب» تصویری از عصر روشنایی و پیدا شدن خرد در افق پیشروی قرون وسطی به دست داده است. دامنه تغییر و تحولات و به تعبیری اثرات طوفان به جزیره سیسیل هم رسیده است؛ به قول مترجم کتاب، به برهوتی که هرگونه نشانه کوشش و نوخواهی را در شنزار نابخردانهترین سنتها فرو میبرد و اینک مساله اصلی این است که در این نقطه تلاقی گذشته و آینده چه خواهد گذشت و اگر دری به روی نظم نوین وجود داشته باشد چه کسی آن را خواهد گشود؟
داستان «طوفان در مرداب» با شرح صحنهای آغاز میشود که نشانهای پررنگ از وضعیتی که داستان در آن میگذرد به تصویر درآمده است: «کشیش با گردگیر رنگارنگی غبار کتاب را پاک کرد. چهره درشت و فربهش شبیه تصویر خدای باد شد که روی نقشههای دریانوردی کشیده میشود، و کتاب را فوت کرد تا گرد و غبار آن را بتاراند. سپس با حالت چندشآمیزی آن را باز کرد، چندشی که در آن شرایط ویژه به نظر رسید حرکتی پر از ظرافت و آکنده از احترام باشد. در روشنایی که از پنجره افراشته کج میتابید، حروف شگرف کتاب به چشم میآمد که بر صفحه خاکیرنگ به فوجی از مورچه سیاه له شده و خشکیده میمانست.»
در کتاب «طوفان در مرداب» تلاش کسانی را میبنیم که میخواهند دوباره تاریخ را بسازند و همچنین کسانی که در پی جعل گذشتهاند و تضاد و رودررویی میان آنها سازنده بخشی از روایت کتاب است.
درباره لئوناردو شاشا نویسنده کتاب «طوفان در مرداب»
لئوناردو شاشا، از نویسندگان مشهور قرن بیستم است که در سال 1921 در سیسیل متولد شد و در سال 1989 درگذشت. تقریبا تمام عمر شاشا در سیسیل سپری شد و او در سالهای حیاتش به کارمندی و معلمی مشغول بود. «کلیساهای رگالپترا» اولین اثر لئوناردو شاشا بود که در سال 1956 چاپ شد. پس از این، شاشا به سراغ نوشتن سلسلهای از داستانهای کوتاه رفت اما بعدتر شیوه نوینی از داستاننویسی را پی گرفت که برخی از ستایشگرانش آن را افسانه پلیسی نام گذاشتهاند و منظورشان قصههای طنزآمیز نسبتا کوتاهی است که معمایی پلیسی در بطن آنها نفته است و معمولا با یک نتیجهگیری سیاسی به پایان میرسد. در پایان بسیاری از این داستانها مافیا که مساله همیشگی و پایهای جامعه سیسیلی است محکوم میشود. سیسیل با همین مافیاهایش مشهور است و جایی است که میان سنتهای قدیمی و فئودالی و جهانبینی اروپای پیشرفته صنعتی درمانده است. از دیگر آثار لئوناردو شاشا میتوان به اینها اشاره کرد: «عموهای سیسیلی»، «سهم هرکس»، «تودو مودو»، «دریایی به رنگ شراب»، «جنازههای خوش» و «روز جغد.»
درباره ترجمه کتاب «طوفان در مرداب»
کتاب «طوفان در مرداب» با ترجمه مهدی سحابی در نشر نو منتشر شده است.
مهدی سحابی، مترجم، نقاش، مجسمهساز، داستاننویس، روزنامهنگار و عکاس ایرانی بود که در سال 1322 در شهر قزوین متولد شد و در هجدهم آبان 1388 از دنیا رفت. سحابی چهرهای بهواقع چندوجهی بود و علایقی متعدد داشت و این به روشنی در کارنامه پربار به جا مانده از او قابل مشاهده است. در میان فعالیتهای مختلف سحابی، ترجمه ادبی مهمترین دغدغه و کار او بود و امروز هم او اغلب با ترجمههایش به خصوص از مارسل پروست و لویی فردینان سلین به یاد آورده میشود. سحابی به جز کار ترجمه به مجسمهسازی و نقاشی و داستاننویسی هم میپرداخت و خودش را نقاش روزهای تعطیل مینامید به این معنا که شش روز در هفته ترجمه میکند و مینویسد و یک روز نقاشی میکند. سحابی با سه زبان فرانسه و ایتالیایی و انگلیسی آشنا بود. او پس از تحصیلات متوسطه به تحصیل در رشته نقاشی در تهران مشغول میشود اما آن را نیمهکاره رها میکند و به ایتالیا میرود تا در آنجا در رشته کارگردانی سینما تحصیل کند. اما این را هم به پایان نمیرساند و مدتی در ایتالیا و فرانسه زندگی میکند و سپس در اوایل دهه پنجاه به ایران برمیگردد و چون نمیتواند با سینمای ایران ارتباطی برقرار کند روی به روزنامهنگاری میآورد و سپس نوشتن و ترجمه بدل به حرفه اصلیاش میشود. «در جستوجوی زمان از دست رفته»، «مرگ قسطی»، «مزدک»، «گارد جوان»، «بابا گوریو»، «سرخ و سیاه»، «مادام بوواری»، «بارون درختنشین» و «تربیت احساسات» عناوین برخی از مهمترین ترجمههای مهدی سحابی هستند.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات ایتالیا |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 208 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک