درخت خون
نویسنده: مهدی جواهریان
ناشر: چشمه
دسته بندی: داستان ایرانی
722,500 ریال
کتاب «درخت خون» نوشتۀ مهدی جواهریان
یک داستان بلند درباب هنر و تنهاییِ هنرمندی که هنرش درک نمیشود و سوءتفاهم برمیانگیزد. کتاب «درخت خون» یک نوولا یا داستان بلند است بهقلم مهدی جواهریان که در آن تخیل و تاریخ به هم گره خوردهاند.
کتاب «درخت خون» داستانیست با نثری قجری درباره یک نقاش که در دوره ناصرالدینشاه قاجار زندگی میکند. کتاب «درخت خون» را هم میتوان داستانی درباره خود هنر و ماهیت هنر و رابطۀ هنر و زیبایی انگاشت و هم داستانی درباره مواجهۀ هنر با قدرت و همچنین داستانی درباره تنهایی هنرمندی پیشرو در زمانهای ناساز.
در کتاب «درخت خون» صحبت از هنرمندیست که آثارش از زمانه و پسند زمانهاش پیشی گرفتهاند و او رستگاری را در انزوا جُسته است اما رویدادها و تصادفها او را به جانبی دیگر میکشاند.
کتاب «درخت خون» همچنین، با انتخاب یک نقاش تنها و نومید بهعنوان شخصیت اصلی داستان، جاهایی، بیشتر البته در بخش نخست داستان، گوشهچشمی و ارجاعاتی پوشیده هم به رمان «بوف کور» صادق هدایت دارد.
در کتاب «درخت خون» تصویری از تاریخ عصر قاجار و مناسبات هنرمندان با قدرت در دورههای مختلف تاریخی نیز، از منظر تخیلی قصهپرداز، ارائه میشود. این کتاب همچنین نقدیست بر جامعهای که اسیر خرافه و فرهنگ و باورهای خرافی است.
مروری بر کتاب «درخت خون»
کتاب «درخت خون» نوولاییست که داستان آن با نثری قاجاری و متناسب با روزگاری که داستان کتاب در آن اتفاق میافتد و از سه زاویۀ دید روایت میشود: زاویۀ دید اولشخص، سومشخص و زاویۀ دید دومشخصِ خطاب به خود.
راوی بخش اول کتاب «درخت خون» جمالالدینِ نقاش، یعنی شخصیت اصلی داستان، است. جمالالدین ساکن قزوین است. او خود را نقاشی منزوی و تنها معرفی میکند که انزوایش خودخواسته است، چراکه اینگونه خود را از اهل زمانه در امان میبیند.
جمالالدین در کتاب «درخت خون» نقاشیست که به راه و رسم پدر، یعنی کاسبی و دکانداری، پشت کرده و راه هنر را برگزیده اما در این راه جز ناکامی و رنج چیزی عایدش نشده است. هنر جمالالدین ربطی به هنر مورد پسند روزگارش ندارد و از همین رو او، که در آرزوی جاودانهشدن از راه خلق هنری اصیل و بیبدیل است، اکنون هنرمندیست گمنام و تنها و بیپول و نومید که قصد کرده به زندگیاش پایان دهد.
جمالالدین در صفحات ابتدایی کتاب «درخت خون» به ما میگوید که خواهد مرد؛ اما درست در آستانۀ مرگ، سرنوشتی دیگر برای جمالالدین رقم میخورد؛ سرنوشتی آکنده از عشق و سوءتفاهم که جمالالدین را مدتی در مرکز توجه قرار میدهد و باعث میشود انواع و اقسام داستانها و افسانهها دربارهاش بافته شود و سر زبانها بیفتد.
بخش دوم کتاب «درخت خون» از زبان راوی سومشخص و به سبک و سیاق افسانههای قدیمی روایت میشود و راویِ بخش سوم، راوی دومشخصِ خطاب به جمالالدین است و در این بخش پای جمالالدین به دستگاه قدرت کشیده میشود.
فرجام کار او اما چیست و آیا از دستگاه قدرت چیزی عاید او میشود یا این نیز تلخکامی دیگری برای نقاش نامتعارف رقم میزند؟ این را در پایان کتاب «درخت خون» در خواهید یافت.
گفتنیست که جایی از کتاب «درخت خون» نیز ارجاعی به نقاشی معروف و ماهرانۀ «استنساخ»، اثر محمودخان صبا، داده میشود که خود اثری نامتعارف در زمانهاش به حساب میآید و جمالالدینِ کتاب «درخت خون» با دیدن این نقاشی سخت تحت تأثیر آن قرار میگیرد و در خواب، خود را در آن نقاشی تصور میکند. اشاره به این نقاشی و مهجوری آن در زمانهاش تداعیگر سرنوشت هنر جمالالدینِ کتاب «درخت خون» است که او هم هنرش درک نمیشود.
در بخشی از کتاب «درخت خون» میخوانید: «همیشه از تمثیل بیزار بودهام؛ از اینکه کوزهای بکشم و معنایش پیکر آدمی باشد، زنی که مظهرِ عشق باشد و گلی که نمادِ گلشنِ ابدی. چرا هر چیز همانی نباشد که هست؟ این مقلدی برای چیست؟ چرا بر رخ و زلف و خطوخال باید نامونشان دیگر گذاشت؟ تشبیه را میفهمم تمثیل را نه. استعاره را میستایم مثلها را نه. اگر درختی نقش کنم بهعینه دیگر چه سود؟ مگر آدمی خود چشمی برای دیدنِ آن درخت نداشت؟ میبایست چیزهایی بیافرینم که تنها حاصلِ دیدهی من باشد نه دیگری. همانند یک زاهد نقاشی میکشیدم؛ با اقلّ رنگ؛ چون پیسهاش را نداشتم و نسیهاش را نمیپرداختم. رنگ بر رنگ میگذاشتم و نقش بر نقش میکشیدم؛ هر بوم من چنددَه تابلو بود. از اینرو بیانی شخصی ساختم در نگارههایم که انگار همهچیز در حالِ درآمیختگی است. این تبحرِ تازه را به کارِ رنگریزیِ کوزهها هم کشاندم و سُنبل و بلبلهایم آنچنان خاص بود که خریداری نداشت.»
کتاب «درخت خون» در نشر چشمه و در مجموعهای با عنوان «هزاردستان» که به نوولا اختصاص دارد منتشر شده است.
درباره مهدی جواهریان، نویسنده کتاب «درخت خون»
مهدی جواهریان، متولد 1357 در تهران، مترجم و داستاننویس ایرانی است. جواهریان تحصیلکرده سینماست. او مدتی هم در هند زندگی کرده و آثاری را از متون کهن هندی، با همکاری پیام یزدانجو، به فارسی ترجمه و بازسرایی کرده که از آن جمله میتوان به کتابهای «سیذارتا: چنین زیست بودا» و «اوپانیشادها: کتابهای حکمت» اشاره کرد.
کتاب «توان بردگان»، که ترجمهایست از اشعار لئونارد کوهن، از دیگر آثار مهدی جواهریان در حوزه ترجمه است. او آثاری از اُکتاویو پاز را هم به فارسی برگردانده است.
رتبۀ کتاب «درخت خون» در گودریدز: 3.63 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
زبان: | فارسی |
قطع: | پالتوئی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 100 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک