رد گردن بند بر گردن دوشیزگان
نویسنده: علیرضا شهبازین
ناشر: چشمه
دسته بندی: داستان ایرانی
697,000 ریال
کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» نوشتۀ علیرضا شهبازین
یک رمان معمایی - جناییِ نوآرِ ایرانی. کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان»، نوشتۀ علیرضا شهبازین، داستانیست از تاریکیهای شهر و آنچه در پشت زرق و برق عمارتهای مجلل و بلندمرتبه رخ میدهد.
در کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان»، همراه با وکیلی که راوی و شخصیت اصلی داستان است، به جهانی پُر از جُرم و جنایت و خشونت پا میگذاریم و به دنیای زیرزمینی تبهکاران سفر میکنیم و کابوسهایی را به تماشا مینشینیم که انعکاس واقعیتهایی تلخ و هراسآورند.
نویسنده در کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان»، از خلال داستانی جنایی – معمایی، به ترسیم معضلات اجتماعی، بهویژه مسائل زنان در دنیای مردسالار، پرداخته و با رویکردی انتقادی به جامعه نگاه کرده است.
مروری بر کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان»
وقایع کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» در شهر کرج اتفاق میافتد. راوی و شخصیت اصلی کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» وکیلیست به نام مهام بهاوند که حالا مدتیست کار وکالت را رها کرده و خسته و سرخورده از وکالت، در دفتر دوستش به کاری پیش پا افتاده مشغول است.
دلیل اینکه راوی کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» دورِ وکالت را خط کشیده این است که نتوانسته از اعدام زنی جلوگیری کند که جُرمش کشتن مردی بوده که میخواسته به او تجاوز کند. مدرکی نبوده که بشود بهکمک آن تجاوز را ثابت کرد و مهام در جلب رضایت اولیای دَم نیز توفیقی به دست نیاورده و دست آخر، موکلش اعدام شده است. شکست در این پرونده، مهام را از کار وکالت سرخورده کرده است، مخصوصاً که پای عشق نیز در میان بوده است و مهام، در جریان رسیدگی به پرونده موکلش، عاشق او شده و همین باعث شده که درهمشکستگیاش بابت اعدام آن زن صدچندان بشود. او بابت ابراز عشق بیموقع به موکلش، احساس عذاب وجدان دارد و فکر میکند همان ابراز عشق بیموقع، کار را خراب کرده و باعث شده پرونده موکلش به نتیجۀ مطلوب نرسد و او را اعدام کنند.
در کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» راوی را همچنین درگیر با کابوسی تکرارشونده میبینیم که موضوع آن اعدام یک پسربچه است. مهام هیچ نمیداند که این کابوس از کجا آمده و چرا مدام تکرار میشود. او با خاطرهای از گذشتۀ دور درگیر است که خودش آن را به یاد نمیآورَد. مهام در کودکی زندگی بهسامانی نداشته است. مادرش با تولد او مُرده و مهام بدون مادر بزرگ شده است. مرگ گویی از بدو تولد با زندگیاش عجین شده و او، بهقول خودش در دیالوگی از کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان»، با مرگ به دنیا آمده است. مهام، در عشق نیز ناکام مانده و عشقش هم با مرگ فنا شده است. این زخمها و کابوس تکرارشوندهی به جا مانده از گذشتۀ دور، او را بهلحاظ روحی آشفته کرده و روانش را به هم ریخته است.
حالا مهام، در ابتدای کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان»، سرخورده در دفتر وکالت دوستش، انگار جایی در تَهِ دنیا، نشسته است که زنی به نام نورا، که از آشنایان قدیمی مهام است، از در وارد میشود و فیلمی را نشان مهام میدهد.
فیلم مربوط به جشن عروسی زنی به نام گوهر است و حادثهای که در این جشن اتفاق افتاده است. گوهر حالا همسر مردی ثروتمند است و متهم است به قتل پدرش. نورا از مهام میخواهد که وکالت این زن را بهعهده بگیرد. پای مهام بار دیگر به وکالت کشیده میشود و این آغاز معمایی است که با پولشویی و زدوبندهای مالی و حراج آثار هنری و زنانی دیگر که پایشان به ماجرا باز میشود گره خورده است.
علیرضا شهبازین در کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» ما را با خود در جهانی تباه و غرق خشونت و جنایت و تبهکاری میگرداند. در این کتاب، معماری و سازههای شهری نیز جایگاهی ویژه دارد و راوی با نگاهی انتقادی سازههایی ناساز را در فضایی آشفته به تصویر میکشد. کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» همچنین روایتی است از ملغمههایی که ماحصل تازه به دوران رسیدگی هستند. در این رمان تصویری از زندگی تازه به دوران رسیدهها به دست داده میشود و همچنین روایتی از سرنوشت زنانی درگیر انواع بحرانهای اجتماعی و خانوادگی؛ زنانی که زندگیشان تباه و نابود میشود.
در بخشی از کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» میخوانید: «دفتر طاها مقدم در یک ساختمان بلند بود. ساختمانی با نمای یونانی با سنگ مرمر سفید: زیراکسی دستهزارم از عکس سیاهوسفید یک ساختمان کلاسیک یونانی در جزوهی تاریخ هنر؛ یک ساختمان کلاسیک آبگوشتی. گوهردشت شده بود یک متروپولیس مقوایی، پُر از اینجور ساختمانها. میگفتند پُرزرقوبرقهایش مال بعضی پاکستانیهاست که چندتاییشان هم نقشبرجستهی شاهین و عقاب را، انگار نشانِ تازهبهدورانرسیدگی، بر فراز مارکها و برندهای موردعلاقهشان، روی نمای خانه بر سنگ تراشیده بودند. از درهای زیادی رد شدیم تا رسیدیم به صندلی منشی شرکت که خالی بود. وقت اداری نبود. نورا درِ اتاقِ رئیس را زد. وارد نشده، از داخل اتاق مردی کتوشلواری نزدیک شد. معلوم بود کتوشلوار را شرکت براش خریده. دستش را آورد سمتم و گفت "عذر میخوام..."
دستش را در هوا گرفتم و پس زدم. گفت "حضرت آقا، گفتم که عذر میخوام. مگه نمیدونین؟ بعدِ این ماجراها آقا گفتهن همه رو بگردیم."
نورا سری تکان داد.
گفتم "تو رو هم این آقا میگرده؟"
نورا گفت "من جزء همه نیستم. من شریکم."
"شریک دزد یا قافله؟"
مرد شروع کرد به گشتن. اُورکتم را بالاوپایین رفت. روی جیبها متوقف شد. سرِ هفتتیر با حرکت دستهاش در جیبم تکان خورد. هفتتیر را بیرون آورد. نیشخند زد: لابد احساس مفید بودن کرده بود.»
کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره علیرضا شهبازین، نویسنده کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان»
علیرضا شهبازین، متولد 1367، داستاننویس و پژوهشگر ایرانی مقیم کانادا است. شهبازین تحصیلکرده رشتۀ معماری در دانشگاه آزاد قزوین است. او همچنین دارای فوق لیسانس از کالج هنرهای زیبای ساوانا در امریکاست. کار پژوهشی شهبازین بر شهر و ادبیات متمرکز است و رسالۀ دکتریاش در این زمینه، بورس دولتی بنیاد مطالعاتی علوم انسانی کبک را دریافت کرده است.
از علیرضا شهبازین، بهجز کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان»، رمان دیگری نیز با عنوان «شبِ شاهکشان» منتشر شده است.
رتبۀ کتاب «رد گردنبند بر گردن دوشیزگان» در گودریدز: 3 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 224 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک