همیشه آلیس
نویسنده: لیزا جنووا
مترجم: آرش طهماسبی
ناشر: گویا
دسته بندی: ادبیات آمریکا
600,000 ریال
کتاب «همیشه آلیس» نوشتۀ لیزا جنووا
رمانی تکاندهنده و تراژیک درباره بیماری آلزایمر. کتاب «همیشه آلیس»، با عنوان اصلی Still Alice، اولین رمان لیزا جنووا، عصبشناس و داستاننویس امریکایی، است. جنووا در کتاب «همیشه آلیس» هرآنچه را که بهواسطۀ تخصص پزشکی و علمی خود از دانش عصبشناسی و ساختمان و کارکرد مغز، اندوخته با قریحۀ روایتگری و قصهپردازیاش درآمیخته و از آمیزش این دو، رمانی پدید آورده که در آن، مراحل زوال عقل در یک زن مبتلا به آلزایمر زودرس با ریزبینی روایت میشود.
کتاب «همیشه آلیس» داستان تراژیک زوال یک مغز است و زوال انسانِ صاحب آن مغز. جنووا در کتاب «همیشه آلیس» ما را از درون ذهن یک بیمار مبتلا به آلزایمر با تجربۀ این بیماری مواجه میکند.
یو اس ای تودی کتاب «همیشه آلیس» را «تصویری تلخ از آلزایمر» توصیف کرده و بورلی بکهام درباره آن نوشته است: «بعد از این که همیشه آلیس را خواندم، میخواستم از جایم بلند شوم و به یک قطار پر از مسافر بگویم: "باید این کتاب را بخرید"... نمیتوانستم زمیناش بگذارم... همیشه آلیس داستانی با یک نگاه از بیرون به درون نیست، بلکه نگاهی از درون به بیرون دارد... داستانی صرفاً درباره زوال عقل نیست. داستانی درباره آلیس است، زنی محبوب خانواده و مورد احترام همکارانش، که در پایان، هنوز آلیس است نه بیماریاش.»
متن اصلی کتاب «همیشه آلیس» اولین بار در سال 2007 منتشر شده است. براساس این رمان اقتباسهای تئاتری و سینمایی هم ساخته شده است. در اقتباس سینمایی از این کتاب، جولیان مور نقش آلیس، شخصیت اصلی رمان، را ایفا کرد و بهخاطر بازی در این نقش جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را گرفت.
کتاب «همیشه آلیس» بیش از چهل هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار داشته است. این کتاب همچنین در سال 2013 بهعنوان یکی از سی عنوان کتابِ شب جهانی کتاب انتخاب شد.
مروری بر کتاب «همیشه آلیس»
کتاب «همیشه آلیس» ماجرای زنی است پنجاهساله به نام آلیس که استاد روانشناسی شناختی در دانشگاه هاروارد و نیز یک زبانشناس مشهور و موفق است. آلیس به آلزایمر زودرس دچار شده است و کتاب «همیشه آلیس» داستان بیماری او و ماهیت این بیماری و تجربهای است که آلیس در کشمکش با این بیماری از سر میگذراند.
داستان کتاب «همیشه آلیس» از نظرگاه سومشخص محدود به ذهن آلیس روایت میشود و خواننده از آغاز تا انتهای این رمان، سِیرِ تراژیک زوال عقل آلیس را دنبال میکند.
جنووا در کتاب «همیشه آلیس»، در قالب داستانی پرکشش و البته تلخ، سیرِ بیماری مغزی را با جزئیاتی علمی و در عین حال سبکی ساده و خوشخوان ترسیم میکند و خواننده را با خود به درون مغزی در حال زوال میبرد و جهان را از چشم انسانی که صاحب این مغز رو به زوال است به تماشا میگذارد.
کتاب «همیشه آلیس» خواننده را با احساسات و ترسها و اضطرابها و احوال درونی و ذهنی یک بیمار مبتلا به آلزایمر و نیز با نوع ارتباط این بیمار با دنیا و آدمهای اطرافش مواجه میکند.
در بخشی از کتاب «همیشه آلیس» میخوانید: «آلیس پشت میز کارش در اتاق خواب نشسته و سروصدای اینور و آنور رفتن جان در اتاقهای طبقهی همکف، تمرکزش را برهم زده بود. میبایست بررسی و بازبینی مقالهی یکی از همکارانش را تمام میکرد و قبل از پروازش آن را برای چاپ به دفتر نشریه روانشناسی شناختی میفرستاد و حالا سه دفعه بود که یک جمله را میخواند، بدون اینکه چیزی از آن سر درآورد. ساعت رومیزیاش 7:30 را نشان میداد، گرچه حدس میزد باید ده دقیقه جلو باشد. از روی زمان تقریبی و اوجگرفتن سروصداها فهمیده بود که الان دیگر وقت رفتن جان رسیده است، اما ظاهراً چیزی را گم کرده بود و نمیتوانست پیدایش کند. آلیس با خودکار قرمز روی لب پاییناش ضرب گرفته بود و به اعداد دیجیتالی ساعت رومیزی نگاه میکرد و نشسته گوش به زنگ آنچه که در راه بود.
"آلیس؟"
خودکار را روی میز پرت کرد و آهی کشید. در طبقهی پایین، جان را توی اتاق نشیمن دید که زانو زده است و زیر پشتیهای مبل را میگردد.
پرسید: "لابد دنبال کلید میگردی؟"
"عینک. لطفاً برام نطق نکن. دیرم شده."
نگاه آشفتهی جان به طاقِ شومینه را دنبال کرد؛ آنجا، ساعت عتیقهی والتهَم، که به خاطر دقتش ارزش داشت، ساعت هشت را نشان میداد. جان خودش بهتر میدانست که باید به این ساعت اعتماد کرد. ساعتهای خانهی آنها بهندرت وقت دقیق را نشان میدادند. آلیس قبلاً بارها گول ظاهر موجه آنها را خورده بود و حالا پس از مدتها یاد گرفته بود به ساعت مچیاش اعتماد کند. از این رو بود که وقتی وارد آشپزخانه شد ساعت دیجیتال مایکروفر را دید که 6:52 را نشان میدهد. یک دفعه در محور زمان به گذشته برگشت.
نگاهی به روی سطح صاف و صیقلی گرانیت پیشخوان آشپزخانه انداخت و عینک را آنجا یافت؛ کنار کاسهی مخصوص قارچ که از نامههای بازنشده انباشته شده بود. نه زیر چیزی بود، نه پشت چیزی و نه چیزی مانع از دیدن آن شده بود. چطور دانشمندی با این هوش و ذکاوت نتوانسته بود چیزی را که درست جلوی چشمش قرار داشت، پیدا کند؟»
درباره لیزا جنووا، نویسنده کتاب «همیشه آلیس»
لیزا جنووا (Lisa Genova)، متولد 1970، داستاننویس و عصبشناس امریکایی است. از آثار داستانی جنووا میتوان به کتابهای «عشق آنتونی» و «در درون اوبراین» اشاره کرد.
درباره ترجمۀ فارسی کتاب «همیشه آلیس»
کتاب «همیشه آلیس» با ترجمه و مقدمۀ آرش طهماسبی در نشر گویا منتشر شده است. آرش طهماسبی، متولد 1355، مترجم ایرانی است. از دیگر ترجمههای او میتوان به کتابهای «اسکیزوفرنی»، «زندهباد گلهای آپارتمانی»، «قصههای ماشینتحریر»، «سرچشمههای خلاقیت»، «خداحافظ برلین» و «جنگ خاموش من» اشاره کرد.
رتبۀ کتاب «همیشه آلیس» در گودریدز: 4.31 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات آمریکا |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 388 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک