ستاره ی شرق - زندگی و زمانه ی ام کلثوم حنجره ی عشق و انقلاب
محسن بوالحسنی
چشمه
دسته بندی: داستان-ایرانی
| کد آیتم: |
1524090 |
| بارکد: |
9786220110484 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
6 |
| تعداد صفحات: |
242 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «ستارهي شرق» نوشت? محسن بوالحسني
سفري در زندگي و زمان? خوانندهاي از جهان عرب که آوازهاش مرزهاي کشورش و سراسر دنياي عربزبان را درنورديد و جهاني شد. کتاب «ستارهي شرق: زندگي و زمانهي امکلثوم، حنجرهي عشق و انقلاب» قص? زندگي امکلثوم است؛ خوانندهاي که از مصر سربرآورد و شهرت و آوازهاي جهاني يافت و نام و صدايش تداعيگر چيزي فراتر از هنر و موسيقي شد و ستايش جمعي از مشاهير عالم فرهنگ و هنر را برانگيخت و چنان شهرت و محبوبيتي يافت که چهارمين هرم مصر لقب گرفت.
محسن بوالحسني در کتاب «ستارهي شرق»، با استناد به منابع مختلف موجود دربار? امکلثوم، به روايت زندگي او پرداخته و گزارشي از زندگي شخصي و هنري اين خوانند? زن مصري، در متن زمانهاي که او در آن زيست و کار کرد، ارائه داده است.
امکلثوم، چنانکه بوالحسني در مقدم? کتاب «ستارهي شرق» توضيح ميدهد، «براي همهي کساني که او را خوب ميشناسند نامي است بسيار فراتر از يک صداي پُراحساس و قدرتمند و براي آنها که فقط نام و صدايش را شنيدهاند زني است با صدايي عجيبوغريب و شهرتي عجيبتر از صداش.» او را هم محمدرضا شجريان ستوده است و هم سالوادور دالي، ژان پل سارتر، ماريا کالاس و باب ديلن زبان به ستايشاش گشودهاند و به اين فهرست ميتوان بازهم اضافه کرد.
در کتاب «ستارهي شرق» به جنبههاي گوناگون زندگي و کار هنري امکلثوم پرداخته شده است.
مروري بر کتاب «ستارهي شرق»
محسن بوالحسني روايت خود از زندگي و زمان? امکلثوم را در کتاب «ستارهي شرق»، بعد از مقدمهاي کوتاه، با تصويري از دوران سالخوردگي امکلثوم و سالهاي آخر زندگي او آغاز ميکند؛ تصويري که امکلثومِ خسته و مغرور و رنجور و همچنان باشکوه و پُر ابهت را، در کلنجار با ضعف و بيماري و خستگي، در استوديو در حال ضبط ترانهاي نشان ميدهد و اين تصويرِ ارائهشده در کتاب «ستارهي شرق» پيوند ميخورد به گذشته و کودکي امکلثوم و روستايي که او در آن متولد شد و از آن سربرآورد و سپس دنيا را با جادوي صدايش تسخير کرد.
نويسنده آنگاه بُرش ميزند به زمان و مکاني ديگر و ما را از متن زندگي امکلثوم به ايران و به شهر اهواز ميبرد: بيستوپنج سال از مرگ امکلثوم گذشته و پسري در اهواز، در حالي که در تاکسي نشسته است، صداي آواز زني را از ضبط صوت داخل تاکسي ميشنود و نام خواننده را از رانند? تاکسي ميپرسد و «رانندهي عربزبان بيمعطلي و با هيجان خاصي نام زن را تقريباً فرياد ميزند: "سيده، سيدهالغناء العربيه، الست، الست الکل، کوکب الشرق، هرم الرابع، ثوم، شمس الاصيل، امکلثوم..."»
اينگونه است که نويسنده، در مقام راوي زندگي امکلثوم در کتاب «ستارهي شرق»، در ميان روايت زندگي و زمان? او، گزارشي قصهوار هم از نخستين آشنايي خود با امکلثوم و نيز محبوبيت فراوان اين خوانند? پرآوازه در ميان خوزستانيهاي عربزبان به دست ميدهد و اشارهاي هم ميکند به شايعات و افسانههايي که زماني دربار? امکلثوم بر سر زبانها بوده است.
بوالحسني در کتاب «ستارهي شرق»، بعد از ارائ? پيشزمينهاي در معرفي امکلثوم و جايگاه و اهميت و شهرت و محبوبيت او در شرق و غرب، به گزارش زندگي او در متن زمانهاش و دوراني از تاريخ مصر که امکلثوم در آن متولد شد و باليد و به شهرت رسيد، ميپردازد و قص? زندگي امکلثوم را، از کودکي تا دوران طلايي زندگي حرفهاي او و رسيدنش به سالخوردگي و پايان عمر، روايت ميکند.
کتاب «ستارهي شرق» که عنوانش از يکي از القاب امکلثوم گرفته شده، از مقدمهاي با عنوان «ابتدانامه» و يازده فصل تشکيل شده است.
فصلهاي يازدهگان? کتاب «ستارهي شرق» عبارتند از: «از نيل تا کارون»، «در ميان مشايخ»، «زندگي در قاهره»، «و ناگهان عشق»، «صدايت را از جانم گرفتم»، «غربي بودن يا مصري بودن؟»، «ترسيم يک شمايل»، «دههي طلايي»، «ديدار ابرها»، «کنسرتهايي براي مصر» و «اهرام فروميريزند».
در بخشي از کتاب «ستارهي شرق» ميخوانيد: «کمکم از پرده بيرون ميآيد زن. زني ميشود با دستمالي به دست و عينکي دودي بر چشم که افسانههاي فراواني دربارهاش سر زبانهاست... يکي مثلاً اينکه حنجرهاش در موزهي لوور پاريس نگهداري ميشود. آن روزگار، اينترنت کالاي لوکس نهچندان در دسترسي بود و مثل امروز نميشد خيلي سريع و ساده صحتوسقم هر نکتهاي را در آن جستوجو کرد. رافد عطشِ رفيقِ عجمش را باور کرده بود. ديده بود وقتي پسر از امکلثوم حرف ميزند و سؤال ميکند، چشمهايش درست مثل وقتي است که از شجريان حرف ميزند و همينطور ميرود و ميرود تا برسد به آلبومي از امکلثوم: رباعيات الخيام؛ و اين پايان جستوجو نيست. چه ميخوانَد؟ چه ميگويد؟ از کجا ميآيد امکلثوم؟ به کجا ميرود و چرا اينقدر مهم و محبوب است؟»
کتاب «ستارهي شرق: زندگي و زمانهي امکلثوم، حنجرهي عشق و انقلاب» در نشر چشمه منتشر شده است.
دربار? محسن بوالحسني، نويسند? کتاب «ستارهي شرق»
محسن بوالحسني، متولد 1360 در اهواز، شاعر، روزنامهنگار، گويند? کتاب صوتي، مترجم و پژوهشگر ايراني است.
بوالحسني، بهعنوان روزنامهنگار، همکاري با نشريات مختلفي، از جمله روزنامههاي «فرهيختگان» و «شرق»، را در کارنام? کاري خود دارد. از آثار تأليفي او ميتوان به دفتر شعر «از من بعيد» اشاره کرد. مجموعهاي از اشعار محسن بوالحسني نيز، با عنوان «شرايط تبخير لب»، با صداي خود او و بهصورت کتاب صوتي منتشر شده است. نسخههاي صوتي آثاري از ادبيات ايران و جهان هم با صداي او منتشر شده که از جمل? آنها ميتوان به کتابهاي صوتي «زمستان 62» و «شراب خام» از اسماعيل فصيح اشاره کرد.
بوالحسني همچنين، بههمراه سينا کمالآبادي، گزيدهاي از اشعار آن سکستون را به فارسي ترجمه و در کتابي با عنوان «آنها مشغول مردناند!» منتشر کرده است.