گورهای بی سنگ
نه جستار درباره نازایی
نویسنده: بنفشه رحمانی
ناشر: چشمه
دسته بندی: جستار و مقاله
1,190,000 ریال
کتاب «گورهای بیسنگ» نوشتۀ بنفشه رحمانی
روایتهایی اتوبیوگرافیک درباب تجربۀ نازایی. کتاب «گورهای بیسنگ: نُه جستار دربارهی نازایی»، نوشتۀ بنفشه رحمانی، مجموعهای از مشاهدات، خاطرات، تأملات و تجربههای مختلف نویسندهای است که خود نازایی را تجربه کرده و با آن بهمثابۀ یک موقعیت رنجبار و بحرانی و پر از اضطراب و تشویش مواجه شده است.
بنفشه رحمانی در کتاب «گورهای بیسنگ» صریح و بیپرده از تجربۀ نازایی و احساسات و افکار زنی مینویسد که خود این تجربه را دارد و با نازایی درگیر است.
کتاب «گورهای بیسنگ» تأملاتی دربارۀ تفاوت مادر بودن و مادر نبودن و فرزند داشتن و فرزند نداشتن و احساسات و دیدگاههای متفاوت و متناقض دربارۀ زایایی و نازایی است؛ کتابی که در آن بیتعارف از تجربۀ نازایی سخن میرود و از آنچه یک زن نازا بهواسطۀ نازایی میبیند و میشنود و درک و حس میکند.
مروری بر کتاب «گورهای بیسنگ»
بنفشه رحمانی در مقدمۀ کتاب «گورهای بیسنگ» از انگیزۀ نوشتن این کتاب سخن میگوید و از اینکه نوشتن عملیست که هم از وحشتها و رنجها و شکستهای ما تغذیه میکند و بزرگ میشود و هم دردهای ما را درمان میکند. او در این مقدمه همچنین ما را دربرابر این پرسشها قرار میدهد که «اگر بچه نداشته باشیم چه کسی رؤیاهای ما را دنبال میکند؟ چه کسی زندگی ما را ادامه میدهد؟ در پایان، چه کسی سنگی بر گور ما میگذارد؟» نویسنده سپس از کتاب «سنگی بر گوری» جلال آلاحمد که کتابی اتوبیوگرافیک دربارۀ بچهدار نشدن آلاحمد و همسرش، سیمین دانشور، است و عنوان «گورهای بیسنگ» نیز ارجاعی به آن دارد سخن میگوید و از اینکه چهچیز آدم را به نوشتن از نقصها و ناکامیهایش وامیدارد و افشاگری و اعتراف چه تأثیری بر زندگی کسی که دست به چنین کاری میزند میگذارد؟
بعد از مقدمۀ کتاب «گورهای بیسنگ» جُستارهای نُهگانۀ کتاب آغاز میشود. عنوانهای این جستارها عبارتند از: «لیاقت»، «فقدان»، «رقابت»، «کار»، «درد»، «جاودانگی»، «خانه»، «طبیعت» و «امید».
در هر یک از جستارهای کتاب «گورهای بیسنگ» از منظری به موضوع نازایی نگریسته میشود و این موضوع مورد تأمل قرار میگیرد و نویسنده وجهی از تجربۀ خود از نازایی را بیپرده عیان میکند.
در کتاب «گورهای بیسنگ» همراه نویسنده به کلینیک و شیرخوارگاه و بیمارستان سرک میکشیم؛ به مکانهایی که هر یک بهنحوی ربط با زایش و نازایی دارند. در این کتاب هم سخن از تلاش برای بچهدار شدن است و هم سخن از تلاش برای سقط بچههای ناخواسته. کتاب «گورهای بیسنگ» هم دربارۀ کودکانی است که هرگز متولد نمیشوند و هم دربارۀ کودکانی که بعد از تولد رها میشوند. نویسنده در این کتاب هم از رؤیا و آرزو و حسرت مادر شدن میگوید و هم از وحشت از مادر شدن و تلاش برای فرار از این موقعیت.
کتاب «گورهای بیسنگ» ما را در فرهنگ زایش و نازایی و تلقیهای مختلف از باروری و ناباروری میگرداند و پیچیدگیهای احساسی و عاطفی مرتبط با تجربۀ نازایی را ترسیم میکند و به وجوهی از زنانگی و مسائل زنان نقب میزند.
آنچه میخوانید برگرفته از جستار «کار» از کتاب «گورهای بیسنگ» است: «کلینیک نازایی جای غریبی است، مثل سیارهای که ساکنان خودش را دارد و من سالهاست این ساکنان را به چهار گروه تقسیم کردهام. گروه اول، آنهایی که با انبوهی از جواب آزمایش و عکس و سونوگرافی میآیند و نگراناند؛ خودم هم جزو همین گروهم. گروه دوم، زنانی که باردار و خوشحالاند ولی اضطراب هم دارند؛ زمانی هم جزو این گروه بودم. گروه سوم، آنها که به همه روحیه میدهند و پدر و مادرهایی هستند که بچهشان به دنیا آمده و حالا با گل و شیرینی و نوزاد قنداقپیچ آمدهاند از دکتر تشکر کنند. دوست دارم در این دسته باشم. خیلیهایشان یک یا حتی چند سال بعد عکس قابشدهی بچهشان را میآورند که به دیوار بزنند. درودیوار بیشتر کلینیکها پُر است از عکسهای کوچک و بزرگ نوزادانی در خواب یا خندهی بچههایی با دو دندان خرگوشی. اما گروه چهارم طبقهی مجزایی از ساکنان این سیاره را میسازند؛ انگار از سیارهی دیگری آمدهاند و به ما پیوستهاند. هیچکدامشان مشکل نازایی ندارند، بیشترشان بچه دارند و در جستوجوی کار سر از سیارهی ما درآوردهاند. واقعیت این است که آنها هم جور دیگری مجبورند؛ همانقدر مجبور و درمانده که ما هستیم.
مهناز یکی از آنهاست. میخواهد بچهی مرا به دنیا بیاورد. شاید این عجیبترین موقعیتی باشد که بتوانی در آن قرار بگیری؛ اینکه رحم زن دیگری را اجاره کنی یا رحِمت را اجاره بدهی. شاید در این وضعیت طبیعیترین اتفاق همین باشد که ندانیم چه بگوییم. شبیه سربازانی هستیم که جنگ را از طریق جنگیدن یاد میگیرند. کسی ما را برای این موقعیت آماده نکرده است.
امیدوارم چیزی بپرسد؛ مثلاً اینکه چند سال است مشکل نازایی دارم، چرا میخواهم رحم اجاره کنم، یا اصلاً برایم شرط بگذارد. اما هر دو چسبیدهایم به صندلی و احتمالاً به یک اندازه از کاری که باید انجام بدهیم متنفریم.
دوستی داشتم که هر وقت میخواست زودتر برگردد خانه میگفت: "بچهم رو گازه." به هادی گفتم: "سر سیاه زمستون بچههامون موندهن توی فریزر." منظورم جنینها بود. دهتا جنیناند که پنجتا پنجتا فریز شدهاند. قرار است پنجتای اول به رحم مهناز منتقل شوند و اگر خوششانس باشیم دوتا و اگر نباشیم یکیشان به دنیا بیاید. هرچند همیشه احتمال صفر هم وجود دارد.»
کتاب «گورهای بیسنگ: نُه جستار دربارهی نازایی» در نشر چشمه منتشر شده است.
دربارۀ بنفشه رحمانی، نویسندۀ کتاب «گورهای بیسنگ»
بنفشه رحمانی، متولد 1358، شاعر و نویسندۀ ایرانی است. دفتر شعر «گمشدن در شالگردن» و رمان «تو از دستهای من سردتری» از جمله آثار او هستند.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | نظریه و نقد ادبی |
موضوع فرعی: | جستار و مقاله |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 132 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک