ضد روشنگری - از قرن هجدهم تا امروز
گریم جرارد
فرهاد سلیمان نژاد
اگر
دسته بندی: آشنایی-با-فلسفه
| کد آیتم: |
1524318 |
| بارکد: |
9786227695113 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
384 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «ضد روشنگري، از قرن هجدهم تا امروز» نوشت? گريم جرارد
چه کساني به روشنگري شليک کردهاند؟ کتاب «ضد روشنگري، از قرن هجدهم تا امروز»، با عنوان اصلي Counter-Enlightenments: From the Eighteenth Century to the Present، کتابي است که به جريانهاي مخالف و منتقد سرسخت روشنگري، از ابتداي عصر روشنگري در قرن هجدهم تا زمان? حاضر، ميپردازد.
کتاب «ضد روشنگري» اولين کتابي است که در آن انتقاد از روشنگري و حمله به آن، در چشماندازي تاريخي و فلسفي مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است.
گريم جرارد در کتاب «ضد روشنگري» از جريانهاي مختلفي سخن ميگويد که از آغاز پيدايش روشنگري تا به امروز به روشنگري تاختهاند و آن را آماج حملات و نقدهايي تند قرار دادهاند.
کتاب «ضد روشنگري» همچنين به ما ميگويد که روشنگري از ديد مخالفان و منتقدان جدي آن چه معنا و مفهوم و تعريفي داشته است.
متن اصلي کتاب «ضد روشنگري» اولين بار در سال 2004 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «ضد روشنگري»
گريم جرارد، چنانکه خود در ديباچ? کتاب «ضد روشنگري» توضيح ميدهد، در نگارش اين کتاب، بيش از هرچيز، نظر به آراي آيزايا برلين درباب روشنگري و دشمنان آن داشته است و کتاب «ضد روشنگري» را تحت تأثير نظريات و نوشتههاي برلين دربار? مخالفان روشنگري نوشته است.
جرارد در کتاب «ضد روشنگري» ضمن تأثيرپذيري از انديشههاي آيزايا برلين دربار? دشمنان روشنگري، به گفتوگويي نقادانه با آراي برلين در اين باب ميپردازد و بر آن است که مباحثي را که برلين دربار? دشمنان روشنگري و نقد راديکال آن مطرح کرده است، تکميل کند.
در کتاب «ضد روشنگري» از جريانها و طيفهاي گوناگون فکرياي سخن رفته است که همگي در مخالفت جدي با روشنگري اشتراک نظر داشتهاند. اين طيفها و جريانها، چنانکه در مقدم? فرهاد سليماننژاد بر ترجم? فارسي کتاب «ضد روشنگري» اشاره شده، عبارتند از: کاتوليسيسم محافظهکار، رمانتيسيسم آلماني، نومارکسيسم، محيطزيستگرايي و پستمدرنيسم.
جرارد همچنين در کتاب «ضد روشنگري» ميکوشد روشنگري را از ديد مخالفان آن به ما بشناساند تا دريابيم مخالفان روشنگري چه برداشت و تلقياي از آن داشتهاند.
کتاب «ضد روشنگري» از توضيح ناشر انگليسي کتاب دربار? آن، ديباچه، مقدمه و هشت فصل تشکيل شده است.
فصلهاي هشتگان? کتاب «ضد روشنگري» عبارتند از: «نخستين شليکها»، «ضدروشنگري و ضدانقلاب»، «بازگشت به ايمان و احساس»، «مورد عجيب نيچه و روشنگري»، «تماميتخواهي روشنگر»، «چالش پستمدرن»، «از روشنگري به نيستانگاري» و «نتيجهگيري، موفقيتها و اشتباهات».
در بخشي از کتاب «ضد روشنگري» ميخوانيد: «خوشمان بيايد يا نه، غرب امروز (و نه صرفاً غرب) ميراث آن چيزي است که در انگليسي با نام روشنگري شناخته ميشود. بسياري از ارزشها، رويهها و نهادهاي تمدن امروز ما، ريشه در قرن هجدهمي دارند که به آزادسازي يک قابليت عظيم انساني کمک کرد، که تعيينکنندهي شکل و جهتگيري جهاني است که امروز در آن زندگي ميکنيم. از اينرو، اين ادعاي ميشل فوکو که روشنگري، "دستکم تا حدي، تعيينکنندهي ماهيت، افکار، و افعال امروز ما است"، فراتر از يک بحث جدلي است.
ارزيابي اين ميراث بهمراتب دشوارتر از تأييد صرف گستره و اهميت آن است. از يک سو، روشنگري در بسياري جهات "يک جهش بزرگ" بود که منجر به رشد بيسابقهي اکتشافات و برنامههاي علمي، اصلاحات سياسي، آزادي اجتماعي و توانمندي فردي شد. با توجه به تاريخ طولاني شکنجهها و جنگهاي مذهبي در غرب پيش از روشنگري و نيز افراطگريهاي بنيادگرايانهي بسيار شايع در زمانهي ما، ميراث رواداري مذهبي آن رهاوردي گرانبها بوده است. ايمان روشنگري به قابليت علم مدرن براي ارتقاي دانش – و لذا قدرت – انسان، تا حد بسيار زيادي محالترين رؤياهاي فيلوزوفهاي بسيار خوشبين را توجيه ميکند. از سوي ديگر، تجربهي قرن بيستم به جنبهي تاريک دانش چنان پرتوي افکند که ميتوانست بسياري از مدافعان قرن هجدهمي روشنگري را به وحشت اندازد. افزايش آزادي و تحرک، گسترش سطح سواد، کاهش مرگومير کودکان، افزايش طول عمر انسان، و کاهش بيماريهاي جسماني از طريق پزشکي مدرن، با فرسايش بالقوه فاجعهبار محيطزيست، کاهش منابع حياتي و تجديدناپذير طبيعي، ظهور تسليحات هستهاي، شيميايي و بيولوژيکي، و قابليتهاي ويرانگر مهندسي ژنتيک همراه بوده است. اين توان بالقوهي ويرانگر، که در اختيار انسان تشنهي قدرت، شقاوت، سفاهت و نفرت قرار گرفته است، امروزه در حال رشد و گسترش است. علاوهبراين، با اينکه افزايش آزادي وجدان فردي و بيان عقايد مذهبي و پويايي و حق تعيين سرنوشت – که روشنگري به تسهيل آنها کمک کرد – بسياري از ريشههاي سنتيِ ستيزها را از بنياد برکنده است، اما توأمان موجب رويش ريشههاي ديگري شده است. امروزه، بسياري بر اين باورند که اگر سود و زيان زندگي در يک تمدن روشنييافته را – البته اگر واقعاً بتوانيم تمدنمان را چنين بناميم – سبکسنگين کنيم، آنگاه ديگر نخواهيم توانست که اين خوشبيني سادهانگارانه را، که جزئي از پيکرهي روشنگري بوده است، تأييد کنيم. اما از نظر برخي ديگر، که تعدادشان روزبهروز بيشتر ميشود، اين سبکسنگين کردن بيترديد به نفع خوانش عميقاً خوشبينانه – و ايبسا آخرالزماني – از سير تاريخ بشر از قرن هجدهم تاکنون خواهد بود.»
کتاب «ضد روشنگري، از قرن هجدهم تا امروز» با ترجم? فرهاد سليماننژاد و مقدمهاي بهقلم مترجم با عنوان «دو برداشت از مفهوم پيشرفت در انديشهي روشنگري» و نيز همراه با پيوستي شامل ترجم? مقال? «ضدروشنگري» آيزايا برلين، در نشر اگر منتشر شده است.
دربار? گريم جرارد، نويسند? کتاب «ضد روشنگري»
گريم جرارد (Graeme Garrard)، متولد 1965، استاد دانشگاه، پژوهشگر و نظريهپرداز سياسي اهل کانادا است. از آثار او ميتوان به کتابهاي «چگونه سياسي فکر کنيم: حکيمان، محققان و دولتمرداني که ايدههايشان جهان را شکل داده است» و «بازگشت دولت» اشاره کرد.