جاده ی شهر
نویسنده: ناتالیا گیزنبورگ
مترجم: فرناز حائری
ناشر: چشمه
دسته بندی: ادبیات ایتالیا
765,000 ریال
کتاب «جادهی شهر» اثر ناتالیا گینزبورگ
یک رمان کوتاه عاشقانه – اجتماعی. ناتالیا گینزبورگ در کتاب «جادهی شهر»، با نهایت ایجاز و سادگی و با طنزی تلخ، از موضوعاتی چون عشق، خانواده، زندگی، مرگ، رؤیا، فقر، ملال و حسرت سخن میگوید.
کتاب «جادهی شهر» قصهایست خوشخوان و سهلوممتنع؛ قصهای در عین سادگی، پیچیده و عمیق که ما را با خود به گردش در مرز میان تلخی واقعیت و شیرینی رؤیا میبرد و از رؤیاهای تباهشده و حسرتهای به جا مانده سخن میگوید و از زندگی که، گاه کُند و ملالآور و گاه تند و پرهیجان، در جریان است و از آدمهایی که از زندگی چیزهایی جز آنچه به دست آوردهاند میخواهند اما با زندگی فعلی خود نیز بهنحوی کنار آمدهاند.
متن اصلی رمان کوتاه «جادهی شهر» اولین بار در سال 1942 منتشر شده است.
مروری بر کتاب «جادهی شهر»
راوی و شخصیت اصلی کتاب «جادهی شهر» دختری نوجوان، به نام دالیا، است که در خانوادهای پرجمعیت و آشفته و فقیر در روستا زندگی میکند و از وضعیت خود چندان راضی نیست.
دالیا از ملال حاکم بر روستا و بودن در خانه و کنار خانواده شاکی است. در خانه فقط با یکی از برادرهایش، به نام جووانی، و پسری به نام نینی، که یتیم و از اقوام پدرش است و از بچگی با آنها زندگی میکند، میانۀ خوبی دارد. او رؤیای زندگی در شهر را میبافد و مدام، همراه جووانی و نینی، به شهر میرود، در شهر پرسه میزند و گردش میکند و سری هم میزند به خواهرش، آتزالئا، که ازدواج کرده و در شهر زندگی میکند. زندگی به رفتوآمد در شهر و روستا و رؤیابافی و حرص خوردن از دست پدر و مادر میگذرد تا اینکه ماجرایی عاشقانه برای دالیا پیش میآید و این ماجرا بر زندگی آیندهاش اثر میگذارد.
کتاب «جادهی شهر» روایتی ساده و موجز و سرراست و طنزآمیز دارد. گینزبورگ در این رمان کوتاه، با کمترین کلمات، موقعیتها و شخصیتها را ماهرانه ترسیم میکند و خطوط اصلی هر شخصیت، حتی شخصیتهای فرعی، را طوری رسم میکند که هیچکدامشان از یاد خواننده نمیروند. در این رمان همچنین یک ماجرای عاشقانه، بهسادگی و بیآنکه نویسنده به روایت خود پیچوتاب خاصی بدهد یا مجبور به پُرگویی شود، پسِ پشت ماجرای عاشقانۀ دیگری تصویر میشود.
بهجز دالیا که راوی قصه است، دیگر شخصیت اصلی و جالب توجه کتاب «جادهی شهر» نینی است که کتابخوان و کاری است و افکاری متفاوت با دیگر شخصیتهای رمان دارد.
گینزبورگ در کتاب «جادۀ شهر»، با طنزی تلخ و حتی میشود گفت بیرحمانه و بیآنکه اسیر احساساتیگری سطحی بشود، از فقر فرهنگی و اجتماعی و مادی و جامعهای ویران و نابسامان و غرق خستگی و نومیدی و خشم و اندوه سخن میگوید و از آدمهایی که در مناسباتی کهنه و در فقر گرفتار شدهاند و برای خلاصی از این مناسبات دستوپا میزنند؛ آدمهایی که میخواهند از زندگی یکنواخت و بیرنگوجلایی که گرفتارش شدهاند بگریزند و شور و هیجانی به زندگی خود بدهند. اما ملال و روزمرّگی بر همهجا و همهچیز سایه انداخته اگرچه راوی کتاب «جادهی شهر» تا پایان قصه چشمِ امیدی به آیندهای بهتر دارد و بهامیدِ آن آیندۀ بهتر به زندگی ادامه میدهد.
در بخشی از کتاب «جادهی شهر» میخوانید: «دو برادر کوچکترم دادوهوار میکردند و توی سر هم میزدند و مادرم هم به من میپرید که چرا در شستن ظرفها کمکش نمیکنم. پدرم رو به مادرم میگفت باید مرا بهتر بار میآورده و هر وقت هم مادرم میگفت همه مثل سگ با او رفتار میکنند، کلاهش را از سر میخ برمیداشت و میزد بیرون. پدرم برقکار بود، عکاسی هم کار جنبیاش. میخواست به جووانی برقکاری یاد بدهد. ولی جووانی تنبلتر از آن بود که به درخواست ملت برای تعمیر جواب بدهد. هیچوقت آه در بساط نداشتیم و پدرم همیشه بدعنق و خسته بود. چند دقیقهای که خانه میماند، باز راهش را میکشید و میرفت و میگفت اینجا دیوانهخانه است. ولی همیشه میگفت تقصیر خودش و مادرم است که آنقدر بد بار آمدهایم، نه ماها.»
دربارۀ ناتالیا گینزبورگ، نویسندۀ کتاب «جادهی شهر»
ناتالیا گینزبورگ (Natalia Ginzburg)، متولد 1916 و درگذشته به سال 1991، داستاننویس، جُستارنویس، نمایشنامهنویس و فعال اجتماعی و سیاسیِ ایتالیایی بود.
گینزبورگ از نویسندگان مطرح ایتالیای بعد از جنگ جهانی دوم است. او نویسندهای نئورئالیست بود و در آثارش به روابط خانوادگی و سیاست در ایتالیای دورۀ جنگ جهانی دوم و پس از آن میپرداخت. او مدتی هم عضو حزب کمونیست ایتالیا بود اما از این حزب استعفا کرد و در سال 1983، بهعنوان سیاستمدار مستقل، از رُم بهنمایندگی پارلمان ایتالیا انتخاب شد.
گینزبورگ در فیلم «انجیل بهروایت متی»، بهکارگردانی پیِر پائولو پازولینی، هم نقشی ایفا کرده است.
از آثار ناتالیا گینزبورگ میتوان به کتابهای «فضیلتهای ناچیز»، «دیروزهای ما»، «با تو ازدواج کردم که شاد باشم»، «شهر و خانه» و «الفبای خانواده» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «جادهی شهر»
کتاب «جادهی شهر» با ترجمۀ فرناز حائری، بههمراه مقدمهای در معرفی ناتالیا گینزبورگ، در نشر چشمه منتشر شده است. این ترجمه براساس متن انگلیسی رمان انجام شده است.
فرناز حائری، متولد 1354، مترجم ایرانی و مدرس ترجمه است. او دانشآموختۀ رشتۀ مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد تهران است و علاوه بر ترجمۀ کتاب، همکاری با نشریات مختلف را هم، بهعنوان مترجم، در کارنامۀ کاری خود دارد. این همکاری بیشتر شامل ترجمۀ مقالات سینمایی برای نشریات بوده است.
از ترجمههای فرناز حائری میتوان به کتابهای «تنهایی الیزابت»، «جادهی انقلابی»، «در پیِ پیشگویی»، «بذرهای قیام» و «دنیای خالی از قهرمان» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات ایتالیا |
زبان: | فارسی |
قطع: | پالتوئی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 110 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک