غروبدار
داستان حافظه و فراموشی. شخصیت اصلی رمان غروبدار، نوشته سمیه مکّیان، از بیماریای به نام سندروم غروب رنج میبرد. او بعد از غروب آفتاب حافظهاش را از دست میدهد و پس از طلوع آفتاب آن را باز مییابد. این ازدسترفتن و بازیابی حافظه، شخصیت رمان را به هویت و زندگیای دوپاره دچار کرده و مسئله اصلی رمان را همین موقعیت غریب رقم زده است. در بخشی از این رمان میخوانید: «سه اتاق؛ انگار سه لباس. که هر اتاقی، هر خانهای، جامهای دارد. جامهای فراتر از جمعیتِ آن خانه. و اینها سه تا لکنته و لندوکاند. با جامههایی که به تنشان زار میزند. و پشتبندش کُل خانه زار میزند. آنطور که او صدا و بوی ضجهها را هر غروب از شکافهای دیوارهای آن میشنود، عاجز از آن که نشخوارگاهِ صداها را تشخیص دهد که هر شکاف به کدام حنجره منتهی میشود. به کدام پنجره؟ خورشید به درون درزهای آسمان پس مینشیند و خانه دکمههایش را یکبهیک باز میکند تا با تاریکی نفس بکشد. نور را به لجن بکشد و حافظه را به بند. و حالا غلامرضا خسخس نفسهایش را که با زوزههای رمزداری آمیخته خوب میشناسد، چون صدای نفسهای خودش هم کمکم شبیه خانه میشود. دیوار حیاط مثل مخده میشود اینطوروقتها، آنگاه که کسی خواسته یا ناخواسته لم میدهد به آن، بیآنکه بداند چند لحظهی بعد چه باید بکند. وقتی کسی سرش را رام به دیوار تکیه میدهد و وصلشدن این شب به آن روز را تماشا میکند، تکرار دوختهشدنها را...»
رمان غروبدار در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره نویسنده: سمیه مکّیان (- 1363)، داستاننویس ایرانی.
رتبه گودریدز: 1/81 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 174 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک