بادام
Almond
ون پیونگ سون
ملیحه فخاری
کتاب مجازی
دسته بندی: ادبیات-آسیا
| کد آیتم: |
19434 |
| بارکد: |
9786229801017 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
125 |
| تعداد صفحات: |
188 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
بادام
وُن پيونگ سون
مليحه فخاري
ناشر: کتاب مجازي
کتاب «بادام» اثر وُن پيونگ سون
کتاب «بادام» با عنوان انگليسي Almond، رماني است که ميتوان آن را در دسته رمانهاي تربيتي جاي داد؛ يعني گونهاي از رمان که در آن با سير رشد ذهني و روحي شخصيت داستان از کودکي تا بزرگسالي مواجه هستيم.
رمان «بادام» نمونهاي موفق از داستانهايي است که قهرمان اصلياش دچار نوعي اختلال است. در روايت داستان با چالشها و مسايلي روبرو ميشويم که در روند معمول زندگي ناديده گرفته ميشوند و مورد توجه قرار نميگيرند.
قهرمان رمان «بادام» شرايط بسيار پيچيدهاي دارد و اين پيچيدگي بيش از هرچيز ناشي از تفاوت او با ديگران است؛ تفاوتي که ميتواند منجر به برچسبزني و به حاشيه رانده شدن توسط ديگران شود.
در جهاني که مدام ميل به يکدستسازي دارد و تفاوتها را ناديده ميگيرد، کتاب «بادام» مسيري معکوس را طي ميکند و يادآوري ميکند که تفاوتها نبايد عامل طرد شدن باشند بلکه بايد شناخته شوند و مورد توجه قرار بگيرند.
در رمان «بادام» جهان را از منظري متفاوت ميبينيم؛ از ذهن شخصيتي که متمايز از قواعد مرسوم احساسي و اجتماعي عمل ميکند. با اين حال روايت «بادام» به همان اندازه که داستان اختلال رواني و تفاوت است داستان عشق و دوست داشتن هم هست.
وُن پيونگ سون در رمان «بادام» معناي وجود و رشد و تکامل انسان را دستمايه داستانش قرار داده و به سراغ شخصيتهايي منحصربهفرد رفته است و از اين نظر کتاب او رماني متمايز از بسياري ديگر از آثار پرفروش به شمار ميرود.
مهارت تحليل و تفکر و همچنين مفهوم فرديت ميراثي است که سون از تحصيل در جامعهشناسي و فلسفه کسب کرده و رد اين مفاهيم را در رمانش نيز ميتوان ديد.
کتاب «بادام» پس از انتشار با فروشي قابل توجه روبرو شد و بهترين کتاب آمازون در ماه مه 2020 هم بود. خواندن اين کتاب همچنين توسط گروه بيتياس هم پيشنهاد شده است.
مروري بر کتاب «بادام»
جهان و واقعيت پيراموني از نگاه کسي که به آلکسي تايميا يا نارسايي هيجاني دچار است چگونه به نظر ميرسد؟ اين پرسش درونمايه اصلي رمان «بادام» وُن پيونگ سون است که عنوان رمان نيز اشارهاي به همين موضوع دارد. نارسايي هيجاني گونهاي اختلال است که به دليل کوچک بودن بادامه مغز به وجود ميآيد و نام رمان نيز به همين دليل «بادام» گذاشته شده است.
رمان «بادام» به روايت اول شخص نوشته شده و شروعي تکاندهنده دارد که تصويري کلي از وضعيت راوي به دست ميدهد: «آن روز شش نفر مردند و يک نفر زخمي شد، اول مامان و ماماني، بعد دانشجويي که خيز برداشته بود تا جلوي آن مرد را بگيرد، بعد دو مرد حدودا پنجاه ساله که در رديف جلوي رژه سپاه رستگاري ايستاده بودند و در پي آنها يک پليس، و آخر سر هم خود آن مرد...»؛ همه اينها پيش چشم راوي داستان رقم خورده و با اين حال او مثل هميشه با چشماني بيفروغ، فقط ايستاده و بيتفاوت به اين صحنهها نگاه کرده است.
يونجا، شخصيت اصلي رمان «بادام»، ميگويد اولين نشانههاي تمايز او با ديگران در شش سالگي رقم خورد اگرچه پيش از آن هم نشانههايي ديگر از بيماري بروز داشته است. ما در رمان «بادام» با روند رشد و زندگي يونجا روبرو ميشويم، کسي که دچار اختلال نارسايي هيجاني است و يکي از نشانههاي آن اين است که نميتواند واکنش متناسبي نسبت به وقايع پيرامونش نشان دهد.
راوي رمان «بادام» در شش سالگي يکبار مجبور ميشود تنها از پيشدبستاني به سمت خانه برود و مسير را گم ميکند و سر از جايي حاشيهاي درميآورد. در آنجا صدايي ميشنود و به سمت صدا که ميرود با صحنهاي هولناک روبرو ميشود؛ پسري روي زمين افتاده و عدهاي به قصد مرگ او را کتک ميزنند. بچه خونآلود است و به سختي نفس ميکشد و يونجا پس از اينکه ضاربين آنجا را ترک ميکنند به او نزديک ميشود و ميبيند که جان او در خطر است. به دنبال کسي ميگردد که کمک بياورد و کسي را هم پيدا ميکند اما نميتواند به درستي مسئله را مطرح کند. چنان خونسرد و بيتفاوت ماجرا را شرح ميدهد که باورپذير نيست و آنقدر دير ميشود که بچه جان ميدهد.
اما در حادثهاي که اين گونه در رمان «بادام» توصيف شده مسئله فقط خونسردي يونجا در بيان اينکه کسي دارد ميميرد نيست. مسئله اصلي اين است که کسي را جلوي چشم او ديوانهوار کتک زدهاند و او به صحنه خيره شده، بيآنکه مداخله کند يا دستکم فرار کند.
ماجراهاي کتاب «بادام» که پيش ميرود متوجه ميشويم يونجا در بيان يا درک احساسات دچار اختلال است و به دفعات اتفاقاتي پيرامون او رخ ميدهند در حالي که يونجا هيچ واکنشي از خود نشان نميدهد.
وقتي شخصيت اصلي رمان «بادام» به نوجواني ميرسد وضعيت کمي پيچيدهتر هم ميشود. او اگرچه دچار نوعي اختلال است اما همچون همه انسانها با مقولهاي تکاندهنده که هرگز درکش نکرده مواجه ميشود: عشق.
وُن پيونگ سون در کتاب «بادام» نشان داده که چگونه کسي چون يونجا در معرض خشونت ديگران قرار ميگيرد. يونجا نميتواند دوستي پيدا کند و مادر و مادربزرگش نگران و مراقب او هستند.
در رمان «بادام» سير رشد يونجا را ميبينيم. به شانزدهسالگي که ميرسد با اتفاقي تکاندهنده مواجه ميشود که زندگياش تحت تاثير قرار ميگيرد. در مدرسه نيز نوجواني قلدر با خشونت با يونجا رفتار ميکند اما از بيتفاوتي يونجا دچار نوعي بلاتکليفي ميشود. اين وضعيت رابطهاي ميان شکنجهگر و قرباني شکل ميدهد که بسيار قابل توجه است و آنها درمييابند که نقاط مشترک زيادي با هم دارند.
رمان «بادام» داستاني غمانگير و در عينحال اميدبخش است و روايتي است از اينکه زندگي با عشق، ارتباط دوستانه و البته بردباري ميتواند تغيير کند.
درباره وُن پيونگ سون نويسنده کتاب «بادام»
ون پيونگ سون رماننويس و فيلمساز معاصر اهل کره جنوبي است که در سال 1979 در سئول متولد شده است. او تحصيلاتش را در مطالعات اجتماعي و فلسفه و همچنين کارگرداني به پايان رسانده است. ون پيونگ سون پيش از آنکه به عنوان رماننويس مطرح شود، کارگردان و فيلمنامهنويس بود و در سال 2017 با نوشتن رمان «بادام» پا به عرصه داستاننويسي هم گذاشت. سون نويسنده موفقي هم بوده و جوايز ادبي هم به دست آورده است همانطور که پيش از اين به عنوان فيلمساز هم موفقيتهايي به دست آورده بود. او گفته است که ميخواهد هم در فيلمسازي و هم داستاننويسي فعاليتهايش را ادامه دهد. فيلمهاي «يک لبخند» و «مزاحم» از جمله آثار سينمايي سون هستند.
درباره ترجمه فارسي کتاب «بادام»
کتاب «بادام» با ترجمه مليحه فخاري در نشر کتاب مجازي منتشر شده است.
مليحه فخاري، متولد 1368 و اهل شهرري است. او از سال 98 با ترجمه کتاب «شه مات ملکه» به عرصه ترجمه وارد شد. مترجم کتاب «بادام» داراي مدرک کارشناسي جامعهشناسي و کارشناسي ارشد در رشته ادبيات است. «کتاب کوچک هوگا» و «کتاب کوچک لوکا» از ديگر ترجمههاي او هستند.