خاطرات یک بچه چلمن 17: شوت از سه امتیازی بالاتر!
نویسنده: جف کینی
مترجم: تبسم آتشین جان
ناشر: حوض نقره
دسته بندی: داستان کودک
465,000 ریال
کتاب «خاطرات یک بچهی چُلمَن - 17: شوتِ از سهامتیازی بالاتر!» نوشتۀ جف کینی
هفدهمین کتاب از مجموعه کتابهای کمدی و مفرح «خاطرات بچهی چُلمَن»، نوشتۀ جف کینی. مجموعۀ «خاطرات یک بچهی چُلمَن»، با عنوان اصلی Diary of a Wimpy Kid، مجموعه کتابهاییست کمدی و مصور در حوزه رمان کودک و نوجوان و با محوریت پسری به نام گرگ هفلی و ماجراهای خندهدار او و دوستان و خانواده و اطرافیانش.
کتابهای «خاطرات یک بچهی چلمن» بهصورت یادداشتهای گرگ هفلی و از زبان راوی اولشخص روایت میشود و در آنها با مجموعهای از اتفاقات خندهدار و سرگرمکننده مواجهیم.
متن اصلی نخستین کتاب از مجموعۀ «خاطرات یک بچهی چلمن» اولین بار در سال 2007 به چاپ رسید و بسیار مورد استقبال قرار گرفت و به فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز راه یافت و براساس آن فیلم و انیمیشن هم ساخته شد.
کتاب «شوتِ از سهامتیازی بالاتر!» هفدهمین جلد از مجموعه کتابهای «خاطرات یک بچهی چلمن» در ترجمۀ فارسی چاپ نشر حوض نقره از این مجموعه است. متن اصلی این کتاب اولین بار، با عنوان انگلیسی Diary of a Wimpy Kid: Big Shot و بهعنوان شانزدهمین جلد از چاپ انگلیسی مجموعۀ «خاطرات یک بچهی چلمن»، در سال 2021 منتشر شده است.
جف کینی در کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» گرگ هفلی را به عرصۀ ورزش و میدان رقابتهای ورزشی کشانده و به روایت شیرینکاریهای او در این عرصه پرداخته است.
مروری بر کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!»
گرگ هفلی از همان اولِ کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» تکلیفش را در مورد ورزش با خواننده روشن میکند. او میگوید از ژنِ ورزش نصیبی نبرده و هیچ استعدادی در این زمینه ندارد و بازنشستگیاش را از ورزش اعلام میکند. اما این اعلام برائت صریح از ورزش باعث نمیشود که پای گرگ به این عرصه باز نشود و کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» هم شرح همین ماجرا و شیرینکاریهای ورزشی گرگ است از زبان خود او.
در کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» گرگ هفلیِ بیگانه با ورزش را، بعد از کلی صغرا و کبرا چیدن درباره بیعلاقگی و بیاستعدادیاش در ورزش، ناگهان در یک تیم بسکتبال و وسط مسابقات ورزشی میبینیم و این دیگر از عجایب روزگار است. آخر گرگ در کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» کلی راجع به بیگانگیاش با ورزش حرف میزند و دیدگاههایش را راجع به بازیهای المپیک بیان میکند؛ مثلاً میگوید که موقع تماشای مسابقات المپیک به بدشانسیهای ورزشکاران حاضر در المپیک بیشتر توجه نشان میدهد تا به قهرمانیها.
اما گرگ، با آن لحن و زبان طنزآمیزش که برای خوانندگان کتابهای «خاطرات یک بچهی چلمن» آشناست، در ادامۀ کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» این را هم برایتان تعریف میکند که چطور پایش به بسکتبال و مسابقات ورزشی کشیده میشود.
حالا، با این اوصافی که از رابطۀ نه چندان صمیمانه و بیشتر دشمنانۀ گرگ با ورزش آمد، به نظرتان آیا او میتواند در تیم بسکتبال بدرخشد یا حضورش در میدان ورزش جز خرابکاری حاصلی ندارد؟ این را با خواندن ماجراهای خندهدار و مهیج او در کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» درمییابید.
اینک بخشی از این رمان: «پرواضح است که در مهد کودک خیلی در ورزشها شرکت نکردم. مربی فقط بچههایی را که فوتبالشان خوب بود بازی میداد و الباقی ما نیمکتنشین بودیم.
مامان میگفت دلیل این که مربی مرا بازی نمیدهد این است که من اسلحهی مخفیاش هستم و او مرا برای لحظهای خاص نگه داشته است. و من نمیفهمیدم که مامان اینها را میگفت که من حالم گرفته نشود. اینطوری شد که هر وقت مربی مرا میبرد توی زمین، فکر میکردم چه تیکهای هستم.
آن سال حتی بوفه هم حال نمیداد. بعضی از والدین اعتراض کرده بودند که غذاهای بوفه مزخرف است و اینطوری شد که بهجای هلههوله، یکعالمه غذای سالم آوردند. اما معمولاً اینطور بوده که با پولی که از فروش هلههوله از بوفه درمیآمد، زمین بازی را مرتب نگه میداشتند و اینطوری شد که آن سال مجبور شدند هر سههفته یکبار زمین را هرس کنند، که همین داستان هم بازی را کند میکرد.
وقتی چندتایی از بچهها بهخاطر بازیکردن در زمین هرسنشده، کنه به جانشان افتاد، مسئولان تصمیم گرفتند ترم را زودتر تمام کنند، که من خیلی اینجوری حال کردم.
حالم خیلی بد است که هرگز در ورزش خوب نبودهام، چون گمانم بابا دلش میخواست من یک ستارهی ورزشی بشوم. او هر وقت میرفت کتابخانه، یکعالمه کتاب ورزشی با خودش میآورد خانه. مطمئنم که بودند بچههایی که اینکاره بودند، اما من نبودم. به هر کتابخانهای که بروید یکعالمه کتاب میبینید در مورد بچههایی که خیلی کارشان خوب بوده و تیمشان را قهرمان کردهاند. اما من هرگز تجربهی مشابهی نداشتم و شرط میبندم یکعالمه بچه مثل من هست که هرگز قهرمان ورزشی نبوده.
مامان میگوید المپیک را دوست دارد، چون نشان میدهد که آدمها قادر به انجام دادن چه کارهایی هستند. اما من عاشق نگاه کردن بدشانسیهای المپیک هستم.»
درباره جف کینی، نویسنده کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!»
جفری پاتریک کینی (Jeffrey Patrick Kinney)، متولد 1971، داستاننویس، کاریکاتوریست، طراح بازی، تهیهکننده و بازیگر امریکایی است. کینی بیشتر بابت داستانهایی که برای کودکان و نوجوانان نوشته، بهویژه برای مجموعۀ «خاطرات یک بچهی چُلمَن»، مشهور است. او همچنین مؤسس وبسایتی برای کودکان است.
از دیگر مجلدهای مجموعۀ «خاطرات یک بچهی چلمن» جف کینی میتوان به کتابهای «تعطیلات»، «زدن به سیم آخر»، «بدشانسی از نوع خفن» و «قوز بالا قوز!» اشاره کرد.
درباره ترجمۀ فارسی کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!»
کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» با ترجمۀ تبسم آتشینجان در نشر حوض نقره منتشر شده است. تبسم آتشینجان، متولد 1348، مترجم ایرانی و مدیر انتشارات حوض نقره است. از دیگر ترجمههای او میتوان به کتابهای «دور سوم» و «آن قدیمها چه خوب بود!»، از مجموعۀ «خاطرات یک بچهی چلمن»، و نیز کتابهای «امکان نداره بخوای یک گلادیاتور رومی باشی: حقایق ترسناکی که ترجیح میدی چیزی در موردش ندانی!» و «خاطرات موتورسیکلت» اشاره کرد.
از کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» ترجمۀ دیگری هم، بهقلم ندا شادنظر، در انتشارات ایرانبان منتشر شده است.
رتبۀ کتاب «شوت از سهامتیازی بالاتر!» در گودریدز: 4.24 از 5.
دسته بندی: | کودک |
موضوع اصلی: | کودک |
موضوع فرعی: | داستان کودک |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 224 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک