یاد او
reminders-of-him
کالین هوور
اسماعیل حسینی
کتاب مجازی
دسته بندی: ادبیات-آمریکا
| کد آیتم: |
27356 |
| بارکد: |
9786229250716 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
6 |
| تعداد صفحات: |
369 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «ياد او» نوشته کالين هوور، ترجمه اسماعيل حسيني
اگر مضامين پرتکرار تاريخ رمان را در يک فهرست دستهبندي کنيم بدون شک عشق يکي از پرتکرارترين مضامين خواهد بود. قصههاي عاشقانه حتي پيش از شکلگيري رمان مدرن در ادبيات کشورهاي مختلف به وفور يافت ميشوند. عشق آن مضموني است که هيچوقت رنگ تکرار و کهنگي نميگيرد و هربار از منظري تازه ميتوان روايتي عاشقانه به دست داد. از اينروست که داستانها و رمانهاي عاشقانه هميشه پرطرفدار بودهاند و اغلب در صدر آثار پرفروش جاي داشتهاند. رمان «ياد او» از کالين هوور يکي از اين رمانها است که پس از انتشارش با استقبالي گسترده روبرو شد و به زبانهاي متعددي هم ترجمه شد.
مروري بر کتاب «ياد او»
در رمان «ياد او» به جز عشق مضامين ديگري هم حضور دارند که ميتوانند وجه تمايز اين کتاب از ديگر عاشقانههاي پرفروش باشند. کالين هوور در اين رمانش به ماجرايي پرکشش و پرفرازونشيب پرداخته و با رفتن به درون شخصيتهاي داستانياش وجوه پنهان آنها را به خواننده نشان داده است.
ماجراي رمان «ياد او» با مرگ آغاز ميشود: «کنار جاده، صليب چوبي کوچکي را توي زمين فرو کردهاند که تاريخ مرگ اسکاتي را رويش نوشتهاند.» اين را کِنا رووان، زن جواني که به تازگي از زندان آزاد شده است ميگويد. اشاره به مرگ در اين جمله ابتدايي کتاب، به ما ميگويد در اين رمان به همان اندازه که با عشق سروکار داريم با فاجعه و اندوه هم روبرو خواهيم شد.
کتاب «ياد او» با روايت کِنا آغاز ميشود. او در حال عبور از جادهاي است که چند سال پيش فاجعهاي در آن رخ داد که به مرگ اسکاتي منجر شده بود. کِنا براي همين فاجعه مرگبار پنج سال را در زندان گذرانده بود و حالا که از زندان آزاد شده دوباره به جاده مرگ بازگشته است اما نه براي انتقام گرفتن از گذشته بلکه براي بازسازي و ترميم گذشتهاي که از دست رفته و ويران شده است. کنا، صليبي را که کنار جاده براي مرگ اسکاتي نصب شده ميبيند و با خود فکر ميکند که او هميشه از صليب نفرت داشت. از ماشين پياده ميشود و صليب را از زمين بيرون ميکشد.
گرهي بزرگ در داستان «ياد او» وجود دارد که به گذشته مربوط است اما اين تنها گره ماجرا نيست. پنج سال پيش و پس از آن حادثه مرگبار، کنا از نظر حقوقي گناهکار شناخته شده بود. او حالا با خود ميگويد «شايد با کارهايم او را نکشته باشم؛ اما قطعا با کارهايي که نکردم، او را کشتم.» کِنا از اسکاتي دختري دارد که حالا او نيز پنج ساله است. پنج سال پيش وقتي به جرم قتل اسکاتي به زندان افتاده بود حتي نميدانست که از اسکاتي باردار است. مادر زنداني نميتوانست حضانت بچهاش را بر عهده داشته باشد و به ناچار حضانت را به والدين اسکاتي سپرده بود.
ما نيز در آغاز رمان «ياد او» با مصيبت و چالش بزرگي که کنا با آن روبرو است مواجه ميشويم. خطايي بزرگ در گذشته، زندگي کنا و اسکاتي و دختري را که در راه بوده زير و رو کرده و حالا کنا پس از آزادي از زندان ميخواهد گذشته از دست رفته را بازپس بگيرد. اما او چگونه ميتواند با دخترش ارتباط برقرار کند در حالي که در ماجراي مرگ پدر اين دختر مقصر شناخته شده است؟ بدتر اينکه اين دختر در همه پنج سال گذشته پيش پدر و مادر اسکاتي بوده و احتمالا حالا هيچ استقبالي از بازگشت کنا نخواهد شد.
کالين هوور در کتاب «ياد او» نشان ميدهد که سايه گذشته چگونه ميتواند آينده را تيره کند. والدين اسکاتي حتي فرصت اين را به کنا نميدهند که او دستکم توضيح دهد در شبي که اسکاتي از دنيا رفت واقعا چه اتفاقي افتاده بود. آنها نه تنها اين فرصت را از کنا ميگيرند بلکه اجازه ملاقات او با دخترش را هم نميدهند.
روايت رمان «ياد او» روايت تلاش و از پا نيافتادن و جانسخت بودن هم هست. کنا اگرچه از زندان آزاد شده اما هيچ کسي در جهان بيرون انتظار او را نميکشد. او زندگياش را از دست داده و حالا بيش از هر وقت ديگري تنها است: «بيست و شش سالهام و اين اولينباري است که دارم رسما جايي تنها زندگي ميکنم. اينجور زندگي، رهاييبخش و در عينحال ترسناک است.» کنا آپارتماني کوچک را در گوشهاي پرتافتاده اجاره ميکند بيآنکه بداند آيا توان پرداخت اجاره ماههاي بعدي را دارد يا نه. اما او مستقل شدن را، حتي به رغم همه سختيهايش، نقطهاي روشن در زندگياش قلمداد ميکند و ميخواهد دوباره روي پاهايش بايستد.
به جز همه مشقتها و مصايبي که کنا با آنها روبرو است، در کتاب «ياد او» با شخصيت ديگري هم روبرو ميشويم که نطقه اميد زندگي کنا پس از آزادي از زندان است: لجر وارد. لجر بهترين دوست اسکاتي بوده و تنها کسي است که پس از آزادي کنا از زندان پذيراي اوست. لجر در طول پنج سال گذشته نقش پررنگي هم در مراقبت از دختر کنا و اسکاتي داشته است. لجر نيز اگرچه در ابتدا کنا را به خاطر مرگ اسکاتي قضاوت ميکند اما به مرور جنبههاي ديگري از واقعيت را هم ميبيند و اينجا است که علاقهاي مشترک کنا و لجر را به هم مرتبط ميکند.
رمان «ياد او» گذشته و آينده و اميد و نااميدي را به هم متصل کرده است. لجر ميتواند تنها نقطه اتکاي کنا باشد اما گذشته به بار سنگيني تبديل شده که به آساني نميتوان اين بار را زمين گذاشت و رها شد. در چنين شرايطي چه آيندهاي ميتواند پيش روي کنا و لجر قرار داشته باشد و آنها چگونه ميتوانند از تيرگيهاي روزهاي در راه بکاهند؟
رمان «ياد او» از منظر کنا و لجر و اتفاقاتي که پيش روي آنها است جلو ميرود. ماجراهاي پرپيچ و خم «ياد او» نشان ميدهد که قضاوت کردن بر اساس اطلاعاتي ناقص چگونه ميتواند زندگي آدمها را از مسير اصلياش خارج کند. عشق، مرگ، اندوه، ترس، حس گناه و البته رستگاري و اميد از مضامين اصلي رمان «ياد او» هستند.
درباره کالين هوور، نويسنده کتاب «ياد او»
کالين هوور، با نام اصلي مارگارت کالين، نويسنده معاصر امريکايي است که در سال 1979 متولد شده است. کالين هوور به خصوص در سالهاي اخير نويسندهاي پرفروش بوده و اغلب رمانهايش براي مدتها در فهرست آثار پرفروش جاي داشتهاند. رمانهاي کالين هوور اغلب داستانهايي عاشقانه هستند که در آنها به موضوعات روانشناختي هم توجه شده است. او برنده جايزه گودريدرز براي رمان عاشقانه شده و از يکي از رمانهايش سريالي هم ساخته شده است.
«ما شروعش ميکنيم»، «ما تمامش ميکنيم»، «اگر حقيقت اين باشد» و «اعتراف» برخي از کتابهاي کالين هوور هستند.
درباره ترجمه فارسي کتاب «ياد او»
کتاب «ياد او» با ترجمه اسماعيل حسيني در نشر کتابمجازي منتشر شده است.
اسماعيل حسيني، متولد 1346، دانشآموخته زبان و ادبيات انگليسي است. او کتابهايي آموزشي در زمينه آموزش زبان انگليسي تاليف کرده و همچنين به تدريس زبان انگليسي هم پرداخته است. او از اوايل دهه هشتاد به صورتي جديتر مشغول ترجمه شد و تاکنون چندين کتاب توسط او به فارسي برگردانده شدهاند.