ما را با برف نوشته اند

ما را با برف نوشته‌اند
داستانی از عشق و سیاست و تاریخ؛ رمان ما را با برف نوشته‌اند ، نوشتۀ نسیم توسلی، روایت سرگذشت دو خانواده در بستر رویدادهای تاریخ معاصر ایران است. بهار، راوی این رمان، دختری است خراسانی و اکنون ساکنِ رشت. پدربزرگ بهار ارباب و کارخانه‌داری در خراسان بوده که اصلاحات ارضی او را به خاک سیاه نشانده است. دیگر شخصیت اصلی رمان، عماد، پسرِ مردِ کارخانه‌داری است که همزمان با اصلاحات ارضی به نان و نوایی رسیده و بهار که مهندس نساجی است در کارخانه او کار می‌کند و همان‌جا با عماد آشنا شده و به یکدیگر دل بسته‌اند و قرار است با هم ازدواج کنند. اما رمان صرفا ماجرای این دلدادگی نیست، بلکه داستانی است که از خلال آن تصویری از اوضاع ایران در آغاز دهۀ 90 خورشیدی و نیز گذشتۀ تاریخیِ دور و نزدیکِ این کشور ارائه شده است. در بخشی از این رمان می‌خوانید: «هنوز نمی‌دانم چرا نادرشاه آمده بود توی خواب‌هایم و ولم نمی‌کرد. بعد هم یک‌باره، دیگر نیامد. هرچه کردم خواب‌ها برنگشتند. انگار با آمدن یک‌نفر، نفر دیگر تمام شود. قبل از آمدنِ عماد، نادرشاه هر شب بود. نشسته بر اسب ترکمن بلندپایی که یال سیاهش چشم‌ها را پوشانده، کلاه رزم به سر و لباس جنگ به تن، با تبرزینی که انگار الآن از بریدن گردن‌های بسیار برگشته، انگار نه انگار که آمده باشد برای عرض ارادت به دختری که عاشقش شده؛ آن هم از توی کتاب پدرش که هر شب وقت خواب می‌خواند...»
رمان ما را با برف نوشته‌اند در نشر آگه منتشر شده است.
رتبۀ گودریدز: 50/3 از 5.