تندباد
Ouragan
لوران گوده
حسین سلیمانی نژاد
چشمه
دسته بندی: ادبیات-فرانسه
| کد آیتم: |
9180 |
| بارکد: |
9786002290571 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
3 |
| تعداد صفحات: |
140 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
تندباد
داستاني درباره يک توفان. لوران گوده در رمان تندباد از توفان کاترينا نوشته است و از نيروي طبيعت و نيروي انسان و نيز از تبعيض و رنج و خشم سياهپوستان فرودست و فقيري که همچنان در آمريکا با تبعيض و تحقير به آنها نگاه ميشود؛ سياهپوستاني که موقع توفان نميتوانند مانند مردم مرفهي که دچار اين حادثه شدهاند خانههاشان را رها کنند و به جايي ديگر بروند. در بخشي از اين رمان ميخوانيد: «من، ژوزفين لينک استيلسون، که از حدود صد سال پيش سياهم، هر روز صبح سوار اتوبوس ميشوم، مگر تب مالاريا بگيرم که اين کار را نکنم، از آن تبهايي که شکمتان را ميپيچاند و کاري ميکند که سرتاپا عرق بريزيد. اول سوار اتوبوسي ميشوم که تا کانالاستريت ميرود، همان اتوبوس دربوداغاني که از محله لاورناينتوارد ميگذرد، سالهاي سال است که در اين محله توي خانههايي چپيدهايم که از چهار تکهالوار ساخته شدهاند، سوار اين اتوبوس قراضه زنگزده ميشوم چون تنها اتوبوسي است که ما سياهها را با دستهاي پينهبسته و نگاههاي خسته سوار ميکند و ميبردمان مرکز شهر، سوار اتوبوسي ميشوم که با هر دنده عوض کردني صداي ترقتروقِ قابلمه ميدهد، ولي شش ايستگاه بعد بدون معطلي پياده ميشوم. ميتوانم تا کانالاستريت بروم ولي نميخواهم با اين ابوقراضه از دلِ محلههاي زيبا بگذرم. همين که دخمههاي توسريخورده لاورناينت جاي خود را به خانههاي دوطبقه مرکز شهر ميدهند، که بالکن و باغ دارند، ميايستم و منتظر اتوبوس ديگر ميمانم، يعني اتوبوس خرپولها...»
رمان تندباد با ترجمه حسين سليمانينژاد در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره نويسنده: لوران گوده (- 1972)، داستاننويس فرانسوي.