معرفي کتاب «آبنبات هلدار» اثر مهرداد صدقي
داستانهاي کوتاه طنزآميز که در شهر بجنورد و در زمان جنگ ايران و عراق روايت شدهاند. کتاب «آبنبات هلدار» مجموعهاي از داستانهاي به همپيوستهاي است که در آن زندگي آدمهايي معمولي در دورهاي دشوار ترسيم شده است.
داستانهايي که در کتاب «آبنبات هلدار» گرد آمدهاند روزمرگيهاي زندگي را به شکلي طنزآميز مورد توجه قرار دادهاند. اين داستانها اگرچه در دوره جنگ ميگذرند اما درواقع جنگ حضوري غيرمستقيم در اين داستانها دارد.
بستر قصههاي کتاب «آبنبات هلدار» در حاشيه جنگ و در شهر بجنورد است. اين داستانها نشان ميدهند که اگرچه بحران جنگ زندگي آدمها را تحت تاثير قرار داده اما با اينحال زندگي عادي همچنان جريان دارد. بچهها در کوچه بازي ميکنند، جوانترها در پي ازدواجاند و غمها و شاديهاي خانوادهها مثل هر زمان ديگري جريان دارد اگرچه تفاوتهاي مهمي با دوره پيش و پس از جنگ وجود دارد.
درباره کتاب «آبنبات هلدار»
داستانهاي کتاب «آبنبات هلدار» فضايي را در حاشيه جنگ ترسيم کردهاند و نشان ميدهند که زندگي چگونه در ميانه جنگ ادامه داشته است. جنگ هشت ساله ايران و عراق همچنان در خاطره بخش بزرگي از جامعه ايران باقي مانده و با گذشت چندين سال از پايان جنگ يادها و خاطرههايي متفاوت از آن در ذهن جامعه ما به جا مانده است.
راوي داستانهاي کتاب «آبنبات هلدار» پسري با نام محسن است و مهمترين مواجهه او با جنگ به واسطه برادر بزرگترش رقم ميخورد که قرار است به جبهههاي نبرد اعزام شود.
در کتاب «آبنبات هلدار» به ميانجي روايت اتفاقات معمولي و ساده زندگي مردم در شهري کوچک چون بجنورد، تصويري از مناسبات اجتماعي و شيوه زندگي مردم در آن دوره به دست داده شده است.
کتاب «آبنبات هلدار» شامل بيستوپنج داستان کوتاه است که با زباني ساده همراه با طنز نوشته شدهاند. عناوين برخي از داستانهاي اين کتاب عبارتند از: «راز»، «خواستگاري»، «کارت اضافي»، «پلاک دوازده به علاوه يک»، «بفرماييد حليم!»، «عقابها و لاشخورها»، «روز رفتن»، «نامه»، «بوي عيدي»، «اولين موزي که نخوردم»، «کيش و مات» و «روز خوب، روز بد». ديالوگهاي شخصيتهاي اين داستانها با گويش آنها نوشته شده و اين موضوع به ترسيم فضا و شخصيتسازيهاي قصهها کمک کرده است.
خلاصه کتاب «آبنبات هلدار»
راوي داستانهاي «آبنبات هلدار» پسري با نام محسن است و ما جهان داستاني و آدمهاي قصهها را از زاويه ديد او ميبينيم. در بخشي از داستان نخست کتاب «آبنبات هلدار» که طنز کتاب به خوبي در آن نمايان است ميخوانيم: «اعظم خانم، مادرِ سعيد، که هميشه خدا حامله بود، عصباني آمد روي بالکن. يک بچه بغلش بود، يک بچه دستش را گرفته بود، بچه ديگرش، پايين، پشت دامن سعيد قايم شده بود، و آخرين بچه هم، توي شکمش، برعکس نشسته بود. مامان ميگفت تا چند ماه ديگر بايد به دنيا بيايد. اعظم خانم، سرِ اين بچ? آخري که حامله شده بود، زنگ زده بود به مادرش که از شيروان براي کمک بيايد؛ ولي وقتي مادرش آمده بود، اعظم خانم ديده بود او هم حامله است! کلا با اعظم خانم در دو حالت نميشد به طور منطقي بحث کرد؛ يکي موقعي که بچههايش مثل ابر بهار فاتح? رختخوابها را ميخواندند و ديگري هم در بقيه مواقع!»
درباره مهرداد صدقي نويسنده کتاب «آبنبات هلدار»
مهرداد صدقي، متولد 1356، داستاننويس معاصر ايراني است. او تحصيلات ابتدايي و متوسطهاش را در بجنورد سپري کرد و در ميانه دهه هفتاد در رشته صنايع چوب و کاغذ در دانشگاه گرگان قبول شد. صدقي تحصيلاتاش را در مقاطع کارشناسي ارشد و دکتري در همين رشته و در همين دانشگاه پشت سر گذاشت و پس از آن عضو هيات علمي دانشگاه گنبدکاووس شد. کتاب «نقطه تهخط» اولين اثري بود که از او منتشر شد اما آنچه موجب موفقيت اين نويسده شد انتشار کتاب «آبنبات هلدار» و سپس مجموعه داستانهايي بود که در ادامه داستانهاي طنزآميز اين کتاب منتشر شدند. «آخرين نشان مردي»، «سال سيل»، «نقطه ته خط»، «دژاوو» و «رقص با گربهها» از جمله آثار صدقي هستند.
کتاب «آبنبات هلدار» براي چه کساني مناسب است؟
داستانهاي کتاب «آبنبات هلدار» براي علاقهمندان به ادبيات داستاني و به طور ويژه داستانهاي طنزآميز خواندني است. داستانهاي اين کتاب به دليل زبان سادهاي که دارند ميتوانند طيف گستردهاي از مخاطبان را به خود جذب کنند. در داستانهاي کتاب «آبنبات هلدار» با وقايع و آدمهايي سروکار داريم که به بسيار به ما نزديکند و بسياري از مسايل آنها ميتواند مسايل خود ما هم باشد.
