و کسی نمی داند در کدام زمین می میرد - روایتی از سفر به کاتماندو، بامیان، تفلیس، آتن، هرات، کابل، جنوا و...
مهزاد الیاسی بختیاری
اطراف
دسته بندی: سفرنامه
| کد آیتم: |
1525543 |
| بارکد: |
9786226194693 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
4 |
| تعداد صفحات: |
150 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» نوشت? مهزاد الياسي بختياري
سفرهايي در دلِ زندگي و مرگ. کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد: روايتي از سفر به کاتماندو، باميان، تفليس، آتن، هرات، کابل، جنوا، قونيه، مونپوليه» نوشت? مهزاد الياسي بختياري، جُستارهايي است ماحصل سفر در مکان و سفر در درون.
در کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» با سفرنامه در معناي مرسوم و کلاسيک آن مواجه نيستيم، بلکه با سفرنامهاي مواجهيم که جغرافيا در آن نقط? عزيمتي است براي سفر در درون خود و ديگران و سفر در معناي پنهان در پس اقليمها و مکانها و سفر در معناي مفاهيمي بنيادين که انسان در زندگي با آنها مواجه است.
کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» تأملاتي است که باب آنها با سفر است که گشوده ميشود. تأملاتي دربار? زندگي و مرگ و عشق و هويت و جنگ و خشونت و فقدان و اندوه و شادي و هم? حسها و مفاهيمي که آدمي هميشه و در هم? اعصار با آنها درگير بوده و هست.
کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» همچنين بياني از تجرب? جهان سومي بودن است و روايتي از مسائل انسان جهان سومي.
مروري بر کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد»
در کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» پابهپاي نويسنده، کولهپشتياي بهدوش، به شهرهايي در نپال و افغانستان و ترکيه و يونان و گرجستان و ايتاليا و فرانسه و همچنين شهرهايي از ايران سفر ميکنيم، با آدمها و موقعيتهاي مختلف مواجه ميشويم و نيز به تأمل در احوال خود و ديگران و تأمل در جهان و کارِ جهان مينشينيم و اوضاع امروز دنيا را رصد ميکنيم.
کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» مواجهاتي است ميان انسانها و فرهنگها و روايتهايي از تضادها و اشتراکات فرهنگي. روايتهايي از همدليهايي در عين ناهمزباني و نيز روايتهايي از احساس اندوه و تنهايي.
مهزاد الياسي بختياري در کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» ما را با خود به افغانستاني که باز به تصرف طالبان درآمده است، به جشن شيوا در کاتماندو، به روستاي پدري خود در چهارمحال و بختياري، به ارتفاعات دماوند، به استانبول و به شهرها و مناطقي ديگر از ايران و جهان ميبرد و از تأملات خود در حين اين سفرها سخن ميگويد.
سفرهايي که شرحشان، به زباني قصهوار و شاعرانه و آميخته با طنز و اندوه، در کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» آمده است، تلاقياي هستند ميان درون و برون. در اين کتاب، مشاهدات بيروني نويسنده، از حسها و تأملات درونيِ او گذر ميکنند و آنگاه مکتوب و به ما منتقل ميشوند.
مرگ و زندگي و شادي و اندوه از مضامين اصلي جستارهاي کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» هستند.
کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» از مقدم? ناشر و پانزده جستار تشکيل شده است. جُستارهاي پانزدهگان? کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» عبارتند از: «وقتي زمان در پاشوپاتينات ناگهان ايستاد»، «بودا، به همان اندازه که نيست، هست»، «غريبهاي در سرزمين خودت»، «مرزهايي که نميديدم»، «دماوند ميتوانست به آني بزند لهمان کند»، «سفر در جادهاي که نميشناسي»، «چه سرسبز بود درهي من»، «هستهي تپندهي ترسولرز»، «افسانهي 1900 در گالاتا»، «حتي براي گريه هم وقت نداشت»، «اکنون چشمبهراه است و چشمبهراه»، «از درب حُسن»، «اگر کلمه نبود چه ميکرديم؟»، «اجتماع سوگوار تجربههاي پريدهرنگ» و «شايد نوشتن تنها راه نجات باشد».
آنچه ميخوانيد بخشي از جستار «بودا، به همان اندازه که نيست، هست» از کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» است؛ جستاري که شرح سفرِ نويسنده به باميان افغانستان است، در زماني که طالبان دوباره در اين کشور به قدرت رسيدهاند: «گاهي اينجا و آنجا طالبي را ميبينم که ماتومبهوت، هدفي نامعلوم در آسمان را با تفنگش نشانه گرفته است. اغلب کمسنوسالاند. رابطهشان با تفنگ بينهايت عاشقانه و شخصي است. هنوز صداي خندههاي سرخوشانهي دو طالبِ نوجواني که در پنجشير يک قوطي فلزي را سيبل کرده بودند، در گوشم هست. ديدن طالبي که غرق دنياي خودش، با دقت و ظرافت، تفنگش را با يک دستمال پارچهاي چربوچيل تميز ميکند صحنهاي عادي است. يک بار طالبي را ديدم که در رستوراني تنهايي نشسته بود و غذا ميخورد و رايفلش را در آغوش داشت. حاضر نبود حتي لحظهاي به ديوار تکيهاش بدهد تا لقمهي غذا را راحتتر بردارد. تفنگ را مثل معشوق به خودش چسبانده بود يا مثل بچهي چندماههاي که دست مادرش باشد.»
کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد: روايتي از سفر به کاتماندو، باميان، تفليس، آتن، هرات، کابل، جنوا، قونيه، مونپوليه» در نشر اطراف منتشر شده است.
دربار? مهزاد الياسي بختياري، نويسند? کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد»
مهزاد الياسي بختياري، متولد 1361، روزنامهنگار، جُستارنويس و ويراستار ايراني است. او داراي ليسانس و فوق ليسانس انسانشناسي از دانشگاه تهران است و همکاري با سايتها و نشريات مختلف، از جمله روزنام? «شرق»، را در کارنام? کاري خود دارد.
کتاب «و کسي نميداند در کدام زمين ميميرد» اولين کتاب منتشرشده از مهزاد الياسي بختياري است.