قواعد بازی

قواعد بازی
نمایشنامه‌ای درباره میل، قدرت، خشونت و روابط انسانی. لوئیجی پیراندللو در نمایشنامۀ دوپرده‌ایِ «قواعد بازی» با طنزی عمیق و ظریف به روابط انسانی و به ویژه به خشونت نگاه کرده است. داستان این نمایشنامه درباره مردی است که همسرش به او خیانت می‌کند و او، در واکنش به این عمل، به جای خشم به نیروی دیگری متوسل می‌شود: نیروی فقدان هرگونه احساس انسانی. او تمام احساسات انسانی را از خود می‌زداید و این فاجعه‌ای را رقم می‌زند که آتش آن دامن همۀ شخصیتهای نمایشنامه را می‌گیرد. در بخشی از این نمایشنامه می‌خوانید:
«گوییدو: داری راجع به من حرف می‌زنی، نه؟
سیلیا: دارم راجع به خودم حرف می‌زنم.
گوییدو: مگه هرچی که به تو ربط داره به من هم مربوط نیست؟
سیلیا: [آزرده] وای خدا! همیشه به مسائل سطحی نگاه می‌کنی. خودت رو حبس کردی توی دنیای شیک‌وپیک و حاضرآماده‌ت. فقط چیزایی برات مهمن که یه دخلی به خودت داشته باشن. به نظرم جغرافی برات چیزی نیست جز یه کتابِ درسی و یه نقشه روی دیوارِ مدرسه!
گوییدو: [متحیر] جغرافی؟
سیلیا: آره. بچه که بودی معلم مدرسه‌تون یه لیست از اسمِ کشورها نداد که حفظ کنین؟
گوییدو: اوه، آره! چقدر حوصله‌سربَر بود!
سیلیا: ولی رودخونه‌ها، کوه‌ها، کشورها، جزیره‌ها، قاره‌ها... می‌دونی، اینا واقعاً وجود دارن!
گوییدو: [به طعنه] واقعاً؟ خوب شد گفتی!
سیلیا: این جاها آدم زندگی می‌کنه... ما هم که خودمون رو زندونی کردیم تو این اتاق.»
«قواعد بازی» با ترجمۀ کامران برادران و همراه با مؤخره‌ای از مترجم در تحلیل این نمایشنامه در نشر چترنگ منتشر شده است.
درباره نویسنده: لوئیجی پیراندللو (1936 – 1867)، نمایشنامه‌نویس، داستان‌نویس و شاعر ایتالیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1934 میلادی.