هزار خورشید تابان رقعی ( شومیز - ثالث)
A Thousand Splendid Suns
خالد حسینی
مهدی غبرایی
ثالث
دسته بندی: ادبیات-آمریکا
| کد آیتم: |
115204 |
| بارکد: |
9789643803247 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
41 |
| تعداد صفحات: |
440 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
رمان «هزار خورشيد تابان»، اثر خالد حسيني
رمان «هزار خورشيد تابان»، با عنوان اصلي A Thousand Splendid Suns، دومين رمان خالد حسيني، بعد از رمان محبوب و مشهور و پرفروش «بادبادکباز» است. متن اصلي اين رمان نخستين بار در سال 2007 به زبان انگليسي منتشر و با استقبال و فروش خوبي روبهرو شد. خالد حسيني در رمان «هزار خورشيد تابان» به مسائل زنان افغانستان پرداخته و تبعيض و ظلم عليه زنان در جامع? بسته و مردسالار را از خلال روايت زندگي دو زن به تصوير کشيده است. عنوان اين رمان برگرفته از غزلي است از صائب تبريزي، شاعر بلندآوازة ايراني قرن يازدهم هجري و از سرآمدان سبک هندي. صائب غزلي دارد که در آن وصفي از کابل آورده است. مطلع اين غزل او چنين است: «خوشا عشرتسراي کابل و دامان کهسارش/ که ناخن بر رگ گل ميزند مژگان هر خارش» و در بيتي ديگر از همين غزل و در ادام? وصف کابل آمده است: «حساب مهجبينان لب بامش که ميداند/ دوصد خورشيدرو افتاده در هر پاي ديوارش». خالد حسيني نام رمان «هزار خورشيد تابان» را از همين بيت گرفته است و البته از ترجم? انگليسي غزل صائب. چرا که مترجم انگليسي اين غزل «دوصد خورشيدرو» را «هزار خورشيد تابان» ترجمه کرده است.
رمان «هزار خورشيد تابان» اداي دين خالد حسيني است به رنج زنان کشوري که او در آن به دنيا آمده و اصالتاً اهلِ آنجاست. بيدليل نيست که او اين رمان را، علاوه بر دو فرزند خود، به هم? زنان افغانستان تقديم کرده است.
مروري بر رمان «هزار خورشيد تابان»
رمان «هزار خورشيد تابان» دربارة دو زن اهل افغانستان به نامهاي مريم و ليلاست. مريم زني است رنجديده. او قرباني ظلمي شده است که در حق مادرش روا داشتهاند. ماجرا از اين قرار است که مادر مريم، زماني که کلفت خانهاي اعياني بوده، مريم را از مرد عياشي به نام جليل، که صاحب و ارباب اين خانه است، باردار ميشود و اين ماجرا سرآغاز بدبختي و آوارگي او و مريم است. جليل اما تقصير اين اتفاق را از گردن خود برميدارد و به گردن مادر مريم مياندازد و اينگونه انگ رسوايي به پيشاني مريم و مادرش ميخورد و مرد که باعث و باني اين اتفاق بوده ککاش هم نميگزد، اگرچه مرد مريم و مادرش را بهکلي رها نميکند و به آنها، که در کلبهاي در يک روستا زندگي ميکنند، سر ميزند و طوري با مريم از شعر و شاعري حرف ميزند و برايش قصه ميگويد که در چشم مريم مردي همهچيزدان و ستايشانگيز مينمايد. مادر مريم اما مدام به دخترش هشدار ميدهد که اين پدري که مريم او را ستايش ميکند موجود قابل ستايشي نيست. زندگي مريم با زني ديگر به نام ليلا گره ميخورد و در رمان ما سرگذشت اين هر دو زن را دنبال ميکنيم و از طريق دنبالکردن سرگذشت اين دو به سرگذشت تمامي زناني راه ميبريم که در افغانستان گرفتار قواعد تبعيضآميز و ناعادلان? جامعهاي مردسالارند و در معرض آسيبهاي اجتماعي و رواني ناشي از زيستن در چنين جامعهاي.
دربارة خالد حسيني، نويسندة رمان «هزار خورشيد تابان»
خالد حسيني (Khaled Hosseini)، متولد 1965 در کابل، رماننويس و پزشک افغانستاني – امريکايي مقيم امريکاست. پدر خالد حسيني در ده? 70 ميلادي ديپلمات وزارت خارج? افغانستان بود، اما بعد از کودتاي کمونيستي در افغانستان در سال 1980 ميلادي از اين سِمَت برکنار شد و به همراه خانوادهاش به امريکا پناهنده و در اين کشور مقيم شد. خالد حسيني در امريکا زيستشناسي و پزشکي خواند. او با نوشتن رمان «بادبادکباز»، که نخستين رمانش بود و فيلمي هم بر اساس آن ساخته شد، در عالم ادبيات به شهرت رسيد. از خالد حسيني، به جز «بادبادکباز» و «هزار خورشيد تابان»، دو اثر داستاني ديگر منتشر شده که عبارتند از رمان «و کوهستان به طنين آمد» و قص? کوتاه «دعاي دريا»، که اين آخري قصهاي است همراه با تصويرسازي که با نگاه به بحران پناهندگان سوري و فاجع? غرقشدن آلان کردي، پسربچ? سه سال? کرد سوري که در سال 2015 در راه جزيرة کورسِ يونان به همراه مادر و برادرش در درياي مديترانه غرق شد، نوشته شده است. هر چهار اثر داستاني خالد حسيني به فارسي ترجمه شدهاند.
خالد حسيني همچنين يکي از فعالان حقوق بشر است. در سال 2006 آژانس پناهندگان سازمان ملل او را به عنوان سفير حسن نيت خود در افغانستان انتخاب و معرفي کرد. تأسيس بنياد خالد حسيني در سال 2007 براي کمک به افغانها از جمله اقدامات بشردوستان? او به عنوان سفير حسن نيت در افغانستان است.
دربارة ترجم? فارسي رمان «هزار خورشيد تابان»
از رمان «هزار خورشيد تابان» چند ترجمه به فارسي موجود است. ترجم? مهدي غبرائي از اين رمان در نشر ثالث منتشر شده است. مهدي غبرائي، متولد 1324 در لنگرود، از مترجمان مطرح و نامآشناي ادبيات داستاني در ايران است. ترجمههاي او از آثار داستاني جهان بسيار متنوع است و آثار نويسندگاني از سرزمينهاي مختلف، از کشورهاي عربي و افريقايي تا ژاپن و اروپا و امريکا، را در بر ميگيرد. ارنست همينگوي، کازوئو ايشيگورو، هاروکي موراکامي، جک لندن، دوريس لسينگ، و. س. نايپُل و هشام مطر از جمله نويسندگاني هستند که غبرائي آثاري از آنها را به فارسي ترجمه کرده است. از ترجمههاي او ميتوان به «آواي وحش»، «اين ناقوس مرگ کيست؟»، «کافکا در کرانه»، «خانهاي براي آقاي بيسواس»، «در کشور مردان» و «دفترهاي مالده لائوريس بريگه» اشاره کرد.
از ديگر ترجمههاي رمان «هزار خورشيد تابان» ترجم? مشترک پريسا سليمانزاده و زيبا گنجي از اين رمان است که در انتشارات مرواريد منتشر شده است.
رتب? رمان «هزار خورشيد تابان» در گودريدز: 38/4 از 5.