| کد آیتم: |
151911 |
| بارکد: |
9789643728342 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
12 |
| تعداد صفحات: |
784 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
ذهن خالي
يک رمان جنايي – عاشقانه پرماجرا. پولک، شخصيت اصلي رمان «ذهن خالي»، نوشته هما پوراصفهاني، دختري است که گذشتهاش را از ياد برده و اين فراموشي خطري است براي نامزدش که به جرم قتل به زندان افتاده است. پولک، که شاهد اين قتل بوده، تنها کسي است که ميتواند نامزدش را از اعدام نجات دهد. قاتلان اصلي اما در پي نابودي پولک هستند. پولک در بيمارستان است و چشم که باز ميکند ميبيند چيزي از گذشته به ياد نميآورد و آشنايان و بستگانش همه به چشمش غريبهاند. ذهن پولک آشفته است و کابوس ميبيند. در بخشي از اين رمان ميخوانيد: «اشک از چشمام جوشيد، چرا نميفهميدن من چيزي يادم نميياد؟ چرا اينجوري شده بودم؟ دوست داشتم داد بزنم، اما حتي داد هم نميتونستم بزنم. من محکوم بودم، محکوم به پرت شدن ته چاهي که عمقي نداشت، محکوم به شنيدن و نفهميدن، محکوم به هر چيزي که نبودم ...
داشتم سقوط ميکردم، از يه جاي بلند و سياه، چيزي نميديدم، نه بالا چيزي پيدا بود و نه پايين، فقط سقوط رو حس ميکردم. صداي جيغ مييومد، جيغ يه دختر، مقطع و بريده بريده، کسي کنار گوشم خر خر ميکرد. انگار داشت جون ميداد. صداي داد بلند شد:
- برو پولک، برو ...
نوک يه اسلحه سياه که به سمت من گرفته شده بود، جيغهاي يه زن، فريادهاي يه مرد، نفس نفس ميزدم. چرا نميافتادم روي زمين؟ چرا استخونهام از هم نميپاشيد؟ چرا نميمردم؟ تکونهاي محکم دستي باعث شد از جا بپرم.»
رمان «ذهن خالي» در انتشارات سخن منتشر شده است.
درباره نويسنده: هما پوراصفهاني (- 1369)، داستاننويس ايراني.
رتبه گودريدز: 3/54 از 5.