پسربچه شصت ساله 2
حمید جبلی
پریان
دسته بندی: زندگینامه-و-خاطرات
| کد آیتم: |
1521471 |
| بارکد: |
9786229752920 |
| سال انتشار: |
1400 |
| نوبت چاپ: |
4 |
| تعداد صفحات: |
224 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «خاطراتِ پسَربچّهيِ شصتساله» نوشت? حميد جبلي ـ جلد دوم
کتابي بابِ طبعِ آنها که اهل طنز و شوخي و خاطره و نوستالژياند. حميد جبلي در جلد دوم کتاب «خاطرات پسربچهي شصتساله» نقل خاطرات خود را، که در جلد اول همين کتاب آغاز کرده بود، پي ميگيرد. جلد اول کتاب خاطرات «پسربچهي شصتساله» خاطرات حميد جبلي را در قبل از سالهاي دبستان دربرميگرفت. جبلي در آغاز جلد دوم اين کتاب مهياي مدرسهرفتن است و در ادام? آن، ضمن نقل خاطراتش از خانواده و اهالي محلّهاي که کودکياش در آن گذشته، شيطنتهاي دوران مدرسه را هم حکايت ميکند.
کتاب «خاطرات پسربچهي شصتساله» مجموعهاي است از حکايتهايي که آميزهاي از طنز و اندوه و عشق و محبت و شفقتاند. اين حکايتها گاهي مخاطب را ميخندانند و گاه غم و دلتنگي را در دل او زنده ميکنند. با کتاب «خاطرات پسربچهي شصتساله» اگر روزگار و حال و هوا و مناسباتي را که جبلي در اين کتاب از آنها حرف ميزند زيسته و تجربه کرده باشيم تکههايي از گذشت? خودمان برايمان زنده ميشود و اگر از نسلهاي جديدتر باشيم و روزگار ثبتشده در حکايتهاي اين کتاب را نديده باشيم ميتوانيم آن روزگار را با برخي ويژگيهايش براي خودمان مجسم کنيم و تصوري نسبي از آن به دست آوريم.
مروري بر جلد دوم کتاب «خاطراتِ پسَربچّهيِ شصتساله»
خاطرات حميد جبلي در جلد دوم کتاب «خاطرات پسربچهي شصتساله» در قالب حکايتهايي کوتاه که هر يک عنواني جداگانه دارد نقل شده است. هر حکايت به موضوعي اختصاص دارد و از همين رو هرکدام از قصههاي اين کتاب را ميتوان به صورت يک قص? کوتاهِ مجزا از قصههاي ديگر کتاب هم خواند. جبلي در کتاب «خاطرات پسربچهي شصتساله» گذشت? خود را با طنز و نکتهسنجي و باريکشدن در موقعيتها و رويدادها و آدمها و رفتارهايشان روايت ميکند. در کنار اين طنز هرازچندي اندوه نيز سربرميآورد. شيطنتها و بازيگوشيهاي بچگي و تقابل دنياي بزرگسالان و کودکان و سنتها و آداب و رسوم قديمي از جمله موضوعاتي است که در کتاب «خاطرات پسربچهي شصتساله»، از خلال نقل خاطرات، به آنها توجه شده است. در اين کتاب همچنين شمهاي از حال و هواي تهران اواسط ده? 40 خورشيدي و سبک زندگي مردم آن روزگار ارائه شده است. انس و الفت راوي با مادربزرگ و پدربزرگ خود از جمله موضوعاتي است که در کتاب «خاطرات پسربچهي شصتساله» بسيار برجسته است و به چشم ميآيد. بيشتر قصههاي اين کتاب، چنانکه از قول خود جبلي در پشت جلد آن نقل شده، واقعي هستند. در «کتاب خاطرات پسربچهي شصتساله» با قصههايي اغلب واقعي سروکار داريم که به شيريني و سادگي و با طنز و شوخطبعي روايت شدهاند و خواننده را بهراحتي با خود همراه ميکنند و با او از غم و شادي و شيطنت و زندگي و مرگ سخن ميگويند.
آنچه ميخوانيد قسمتي است از قص? «شب يلدا» از اين کتاب: «شب يلدا مهيا شد. همه زير کرسي عزيز جمع شديم. آجيل، تخمه، انارِ دانکرده...
پدر گفت: "رسم بر اين است که پدربزرگ يا بزرگِ فاميل شاهنامه بخواند." و کتاب قطوري دستِ آقابزرگ داد. او خيلي خوشحال شد، ولي چون تقريباً نميتوانست بخواند، گفت: "من عينکم را جا گذاشتهام. شما خودت بخوان."
پدر شروع کرد به خواندن، آن هم رستم و سهراب. همه سراپا گوش بوديم.
پدربزرگ از زير کرسي بلند شد و با عصبانيت به پدرم گفت: "ما سالها اين قصه را از نقالهاي قهوهخانه شنيده بوديم. فردوسي شايد خودش بچه نداشته که اين رستم و سهراب را نوشته." و پدرم سعي ميکرد او را آرام کند. "پدرجان، رستم در عمرش اصلاً سهراب را نديده بود."
آقابزرگ گفت: "نديده باشد! بوي فرزند چيز ديگري است."
پدر گفت: "شايد آنقدر جنگ کرده که بوي فرزند را فراموش کرده و اصلاً او را نديده."
آقابزرگ با پيژامهاي که زانو انداخته بود در اطاق حرکت ميکرد و سر تکان ميداد. بعد گفت: "يعني آدم اگر کور باشد يا چشمش ضعيف باشد نبايد پسرش را بشناسد؟"
پدر گفت: "آقابزرگ، اينها از قصههاي مهم شاهنامه است. شب يلدا قرار است شاهنامه بخوانيم، نقد و بررسي باشد براي وقتِ ديگر."
آقابزرگ گفت: "من بعد از ساعتها کار ميآمدم، همهي شما خواب بوديد و اطاق تاريک بود، مگر من از بوي تو نبايد بفهمم تو پسر مني؟ قيافه، شکل، رفتارت، من از حرکاتت نميفهمم تو پسرِ مني؟ اين فردوسي اشتباه کرده. پدر و پسر صد سال هم همديگر را نبينند باز خون خون را ميکِشد."
همه از زير کرسي بلند شدند. يکي پسته دهانِ آقابزرگ ميگذاشت، ديگري قاشقي از انار با گُلپر. ولي او کماکان از رستم شاکي بود. بالاخره پدر شاهنامه را کنار گذاشت و آقابزرگ زير کرسي نشست، ولي همچنان غُر ميزد.
پدر کتاب ديگري آورد و شروع کرد به خواندن. ما بيشتر از اينکه گوش بدهيم حواسمان به تنقلات بود.»
جلد دوم کتاب «خاطراتِ پسَربچّهيِ شصتساله» در انتشارات پريان منتشر شده است.
درباره حميد جبلي، نويسنده کتاب «خاطراتِ پسَربچّهيِ شصتساله»
حميد جبلي چهره و شخصيتي آشنا و خاطرهانگيز بهويژه براي کساني است که کودکي و نوجوانيشان در دهههاي 60 و 70 خورشيدي گذشته است. نسل ده? شصتيها او را با برنامههايي چون «محلّه برو بيا»، «محلّه بهداشت» و شخصيتهاي عروسکي کلاهقرمزي و پسرخاله که جبلي به جاي آنها حرف ميزد به ياد ميآورند. او همچنين در تعدادي از فيلمهاي مطرح سينماي ايران بازي کرده است.
حميد جبلي، متولد 1337 در تهران، بازيگر سينما و تئاتر، کارگردان، صداپيشه، عروسکگردان، فيلمنامهنويس، نمايشنامهنويس، نقاش و عکاس ايراني و استاد نمايش عروسکي در پرديس هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است. جبلي کار هنري را از سال 1351 در کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان آغاز کرد و از سال 1357 وارد کار تئاتر شد. در ده? 60 با برنام? «محلّه برو بيا» کار در تلويزيون را آغاز کرد. او به همراه ايرج طهماسب خالق شخصيت «کلاهقرمزي»، از محبوبترين شخصيتهاي عروسکي ايراني، است. جبلي در برنام? «مدرس? موشها» و فيلم سينمايي «شهر موشها» به جاي شخصيت معروف و دوستداشتني «کُپُل» حرف ميزد. بازي در سريال «مثلآباد» از ديگر کارهاي تلويزيوني حميد جبلي است.
از فيلمهايي که جبلي در آنها ايفاي نقش کرده است ميتوان به «مادر»، «جادههاي سرد»، «خط پايان»، «شيرک»، «دلشدگان»، «اي ايران»، «کلاهقرمزي و بچهننه»، «دختر شيرينيفروش»، «ديگه چه خبر؟!» و «گربه آوازخوان» اشاره کرد. جبلي همچنين نويسندگي و کارگرداني دو فيلم «خواب سفيد» و «پسر مريم» و نويسندگي فيلمنامههاي چند فيلم، از جمله «زير درخت هلو» و «کلاهقرمزي و پسرخاله» را در کارنام? کاري خود دارد.
از جبلي دو نمايشنامه هم به نامهاي «دوستانِ با مُحِبّت» و «عشق روي خَرپُشته» منتشر شده است.