دجله به حال تو ناله کند
Que sur toi se lamente le Tigre
امیلی ین ملفتو
ابوالفضل اللهدادی
ثالث
دسته بندی: ادبیات-فرانسه
| کد آیتم: |
1521478 |
| بارکد: |
9786004056991 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
4 |
| تعداد صفحات: |
88 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «دجله به حال تو ناله کند» نوشته اميليين ملفتو
کتاب «دجله به حال تو ناله کند» نوشته اميليين ملفتو داستاني کوتاه و کمحجم از زندگي يک زن در عراق است. زندگي زني که اسير خشونت و جنگ شده است. اميليين ملفتو در کنار زندگي خشونت بار شخصيت داستان از زبان رود دجله هم حرفهايي در داستان براي خواننده بازگو ميکند. دجله از جنگ، ظلم خشونت و آنچه سالها بر سرزمين عراق گذشته ميگويد، تا مخاطب را بيشتر با اين سرزمين آشنا کند. داستان «دجله به حال تو ناله ميکند» در عراق معاصر و با تجربيات ملفتو روايتي به يادماندني براي مخاطب خلق کرده است.
در بخشي از داستان «دجله به حال تو ناله کند» ميخوانيم:
«هر آنچه از لباسها مانده بود آويزان کردم. از همان بنبستمان بامِ خانههاي شهر را ميديدم. همهجا همان چادرهاي سياه ديده ميشد که آويزان کرده بودند تا خشک شوند. همهجا رد گزش خورشيد به چشم ميخورد. خم که ميشدم ميتوانستم دجله، اين رود بلند و کند و ساکت، را ببينم با بوي رطوبتش و چمنهاي گنديدهاش. از بغداد که آمديم، محلِ محبوبم دجله بود. ميرفتم لب رود مينشستم. ماهيگيران را تماشا ميکردم که کپورهاي براق را در تورهايشان بالا ميکشيدند. تابستانها پسرها با ژستهاي زمخت در گلولاي نقرهگون شنا ميکردند. من شنا نميکردم، همانجا لب آب ميماندم. هم? عمرم احساس کردم در حاشي? زندگي ماندهام. سپس خون، همان نخستين خونِ چسبناکِ سيهفامِ بين پاهايم از راه رسيد و مامان گفت ديگر بايد ياد بگيرم خودم را نگه دارم، بيرون خانه ول نچرخم و گيسهاي بافتهام را بپوشانم. يک شب امير پالتوي سياه گشادي سمتم انداخت و گفت از آن به بعد بايد عبايه سر کنم. هيچ کس دم نزد. سگرمههاي برادرم، علي، در هم رفت و تصور کردم الان چيزي ميگويد و پالتوي سياه را پس ميزند. اما او سکوتش را حفظ کرد، نگاهي آميخته با دلسوزي و شرم به من انداخت، سپس نگاهش را پايين دوخت و چشمهايش را از چشمهايم دزديد. بعد از آن ديگر حق نداشتم بروم لب دجله بنشينم. يق? لباسها را پهن کردم و از نردبان چوبي پايين رفتم. باد به اين زودي سوزاننده شده بود. به بنين گفتم بايد بروم بيمارستان. او دستش را گذاشت روي شکم گِردش؛ بچ? امير. زندگي. عصباني شده بود؛ عجب فکر غير قابل تصوري بود. بيرون رفتن در آن گرما.»
درباره نويسنده کتاب «دجله به حال تو ناله کند»
اميليين ملفتو خبرنگار و عکاس مستقل است. او پس چندسال کار براي خبرگزاري فرانسه، از سال 2015 آزادانه و مستقل در قسمتهايي از دنيا و عراق فعاليت کرده است. فعاليتهاي ملفتو جوايزي هم به همراه داشته است. او براي پروژ? «البنات» يا دختران جايز? بزرگ عکاسي مستند آکادمي بينالمللي فروم را دريافت کرد. «البنات» عکاسي از دختران جنوب عراق است. اميليين ملفتو همچنين براي رمان «دجله به حال تو ناله کند» برند? جايز? گنکور رمان اول 2021 شده است.
درباره ترجمه فارسي کتاب «دجله به حال تو ناله کند»
کتاب «دجله به حال تو ناله کند» توسط ابولفضل الله دادي به فارسي ترجمه شده است. نشر ثالث کتاب را براي علاقهمندان منتشر کرده است.