مغز سازگار من
Neuroplasticity: Your Brain's Superpower: Change Your Brain and Change Your Life
فیلیپ داویون
زهره احمدی
ثالث
دسته بندی: عمومی
| کد آیتم: |
1523628 |
| بارکد: |
9786004058322 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
86 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «مغز سازگار من» نوشت? فيليپ داويون
آيا مغز ما ساختاري ايستا و تغييرناپذير است و ما يکسره تحت انقياد آنيم؟ فيليپ داويون در کتاب «مغز سازگار من» نشان ميدهد که چنين نيست و برعکس، اين ماييم که به عملکرد مغزمان شکل و جهت ميدهيم.
کتاب «مغز سازگار من»، با عنوان اصلي Neuroplasticity: Your Brains Superpower: Change Your Brain and Change Your Life، کتابي خواندني دربار? ساختمان و عملکرد مغز، چگونگي تأثير انسان بر تکامل مغز و تغييرات مغز در جهت سازگاري با اولويتهاي انسان است.
فيليپ داويون در کتاب «مغز سازگار من»، با تشريح عملکرد مغز، توضيح ميدهد که مغز انسان، برخلاف تصورات قديمي، ساختاري منعطف و سازگار با افکار و خواستها و رفتارهاي انسان است.
کتاب «مغز سازگار من»، چنانکه فيليپ داويون خود در اين کتاب توضيح ميدهد، «به ما نشان ميدهد که انعطافپذيري چگونه بر تمامي جنبههاي زندگيمان – اعم از سلامت عصبشناختي، تا کيستي ما به عنوان يک فرد و تحول ما در نقش اجتماعيمان – از جامعه اثري پرنفوذ را بر جاي ميگذارد.»
متن اصلي کتاب «مغز سازگار من» اولين بار در سال 2019 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «مغز سازگار من»
آنچه فيليپ داويون در کتاب «مغز سازگار من» در پي شرح و تبيين آن است، منفعل نبودن انسان دربرابر عملکرد مغز و تأثيري است که ما ميتوانيم بر مغزمان داشته باشيم.
کتاب «مغز سازگار من» بهشيوهاي علمي به توضيح سازوکار مغز و دليل انعطافپذيري ساختاري آن ميپردازد و نشان ميدهد که ما چگونه ميتوانيم به مغزمان شکل دهيم و عملکرد آن را در سطح فردي و اجتماعي، آنگونه که ميخواهيم، هدايت کنيم.
با خواندن کتاب «مغز سازگار من» درمييابيم که کنترل مغز ما در دست خودمان است و مغز ما اين سازگاري و انعطاف را دارد که خود را با افکار و رفتارها و خواستهها و اولويتهاي ما تطبيق دهد.
کتاب «مغز سازگار من» راز پويايي مغز را با ما در ميان ميگذارد و به ما ميگويد که چگونه ميتوانيم به عملکرد مغزمان، در راستاي خواستههاي فردي و اجتماعيمان، جهت بدهيم و عنان مغزمان را در دست داشته باشيم و آن را آنگونه که ميخواهيم بهجانب تغيير و تکامل هدايت کنيم. در کتاب «مغز سازگار من» ميبينيم که مغز، بنا به ساختمان منعطفش، آماده است تا خود را با خواستهها و افکار و رفتارهاي ما تطبيق دهد و در راستاي اين خواستهها و افکار و رفتارها تغيير کند و تکامل يابد.
در بخشي از کتاب «مغز سازگار من» ميخوانيد: «روزگاري نه چندان دور تصور ما از مغز عنصري ساکن، تغييرناپذير، بدون ظرفيت براي رشد نورونهاي جديد و برقراري اتصالات عصبي جديد بود. اما امروزه ميدانيم مغز قدرت خلق دارد؛ هديهاي که در کل زندگي آن را در اختيار داريم. مغزافزار ما قابليت خلق نورونهاي جديد، اتصالات جديد، تقويت اتصالات قديمي و هرس کردن سلولهاي عصبي بياستفاده را همراه خود دارد.
مغز با هر تجرب? ما تغيير ميکند. ديگر ميدانيم مغزافزار مکاني پوياست که از هرآنچه از ذهن ما بگذرد، هر چالشي که ما را به خود درگير کند، هر منظري که در برابر چشمانمان گشوده شود و هر عادتي که به سبک زندگيمان تبديل شود، تأثير ميپذيرد. در واقع مغزافزار قادر به ايجاد تغييراتي عظيم است. هر گاه تصميم ميگيريم درسي را بياموزيم، سلولهاي عصبي تازهاي را ميآفرينيم و برقراري مدارهاي جديدي را تسهيل ميکنيم. ما چندان متوجه ساخته شدن نورونها و سيناپسهاي جديد نيستيم، اما در کمال تعجب اين امر اتفاق ميافتد. ممکن است مغز انساني ما نسبت به کارکرد دروني خود کمي ساده و بيتجربه به نظر برسد اما شواهد بسياري در اثبات اين انعطافپذيري وجود دارد که تأثيرات آن در پيرامون ما به خوبي مشهود است.
مغزافزار از هر چه در احاطهاش است تأثير مثبت يا منفي ميگيرد: هر چيزي که ما با آن روبرو ميشويم يا به آن فکر ميکنيم. مغزافزار دايم در حال تحول است، مدارهاي جديد ميسازد، نورونهاي جديد خلق ميکند و اتصالات جديد برقرار ميسازد. مغزافزار مکاني پويا است که در آنجا نورونها به هم ميرسند و کيسههاي سرگردان انتقالدهندهها را سروساماني ميدهند تا راه خود را از ميان شکاف سيناپسي بازيابند، بتوانند پايان? ديگر نورونها را برانگيزند و به آنها اتصال يابند و به اين طريق رفتار همسايگان را تحت نفوذ خود درآورند. نورونها اگر همزاد باشند يا همزمان و با هدفي واحد شليک کنند از راه دندريتها و آکسونها با هم درميآميزند و مدارهايي عالي از اطلاعات را ايجاد ميکنند و نفوذي فوقالعاده بر يکديگر اعمال ميدارند.
انعطافپذيري تأثيري شگرف بر جهان ذرهبيني مغز و زندگي ما دارد. مغزافزار و تمامي عناصر و اجزاي تشکيلدهند? آن نه تنها چارچوب ذرهبيني مغز، بلکه موجوديت ما را به مثاب? فرد و جامعه انعکاس ميدهند. مغزهاي اجتماعي ما که در حال حاضر تلاش ميکنند از پس مسائلي جهاني مثل تغيير آبوهوا بربيايند، بالقوه ما را در نقش موجودي اجتماعي بازسازي ميکنند. به همين جهت تأثير انعطافپذيري عصبي بر مغزافزار، بر توان نامحدود ما نه فقط در جايگاه فرد، که در جايگاه بشريت به طور عام تأکيد ميورزد.»
دربار? فيليپ داويون، نويسند? کتاب «مغز سازگار من»
فيليپ داويون (Philippe Douyon) متخصص مغز و اعصاب است. او، با رويکرد خاص و انساني خود در پزشکي، به تشخيص و درمان و بهبود زندگي بيماران بسياري کمک کرده است. داويون معتقد است که يک پزشک مغز و اعصاب ميتواند با بهکارگيري شيوهاي محبتآميز و دلسوزانه در درمان بيماران، ديدگاه آنها را دربار? سلامتي و تندرستي خودشان تغيير دهد و به اين شيوه آنها را توانمند کند. اين روش و طرز نگاه داويون به بيماري و درمان آن، الهامبخش بيماران و همکاران او بوده و او را بهعنوان يک رهبر در زمين? عصبشناسي مطرح کرده است.
داويون بنيانگذار مؤسسهاي به نام The Inle BrainFit Institute® است که يک مؤسس? سلامت، تندرستي و فناوري است و با هدف بهبود سلامت و کيفيت زندگي مردم تأسيس شده است. يکي از کارهاي اين مؤسسه، ارائ? رژيمهاي ورزشي فردي مخصوص بيماري، براي کمک به بهبود بيماري زمينهاي و افزايش انعطافپذيري عصبي، است. از اهداف ديگر اين مؤسسه، ايجاد فناوريهايي براي ارتقاي زندگي سالم و بهبود زندگي مردم است.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «مغز سازگار من»
کتاب «مغز سازگار من» با ترجم? زهره احمدي در نشر ثالث منتشر شده است. از ديگر ترجمههاي زهره احمدي ميتوان به کتابهاي «قوانين مغز براي کودکان» و «قوانين مغز براي سالمندان» اشاره کرد.