جنگ
نویسنده: لویی فردینان سلین
مترجم: زهرا خانلو
ناشر: فرهنگ نشر نو
دسته بندی: ادبیات فرانسه
720,000 ریال
کتاب «جنگ» اثر لویی فردینان سلین
یک رمان کوتاه ضدّ جنگ از نویسندهای که وحشت و خشونت و پوچی و وضعیت دوزخی جنگ را از نزدیک و تا مغز استخوان تجربه کرده است. کتاب «جنگ»، با عنوان اصلی Guerre، رمانی کوتاه از لویی فردینان سلین است که دستنویسِ آن شصت سال بعد از مرگ او پیدا شده است.
کتاب «جنگ»، اگرچه تازهترین رمان منتشر شده از لویی فردینان سلین است اما درواقع، آنطور که از روی شواهد و قرائن حدس زده شده، حدود دو سال بعد از اولین رمان سلین، یعنی رمان «سفر به انتهای شب» که سلین با آن مورد توجه منتقدین قرار گرفت و به شهرت رسید، نوشته شده است و از جنبههایی با رمان «سفر به انتهای شب» مرتبط است چون سلین در کتاب «جنگ» هم وقایع مربوط به جنگ جهانی اول، یعنی وقایعی را که در کتاب «سفر به انتهای شب» هم به آنها پرداخته بود، دستمایه قرار میدهد.
سلین، که خودش از سربازان جنگ جهانی اول بود و هم از این جنگ زخم خورده و هم بابت آن مدال شجاعت گرفته بود، در کتاب «جنگ»، با دستمایه قرار دادن تجربۀ خودش از جنگ جهانی اول، ما را با خود به دل وحشت و دوزخ جنگ میبرد و جنگ و عواقب آن را با طنزی سیاه، که خاص آثار اوست، به تصویر میکشد.
متن اصلی کتاب «جنگ» اولین بار در سال 2022 منتشر شده است.
مروری بر کتاب «جنگ»
لویی فردینان سلین در کتاب «جنگ»، با گروتسک و طنز سیاهی که مشخصۀ آثار اوست، ما را با خود به انتهای تاریکی جنگ میبرد و جنگ را با روایتی که جاهایی رنگی از هذیانی تبآلود دارد، همچون یک کابوس خونبار و پر از چرک و و زخم و کشتار و خشونت، پیش چشم میآورد و تجسم میبخشد.
کتاب «جنگ» آمیزهای از بخشهایی از تجربههای خود سلین از جنگ جهانی اول با تخیل قصهپرداز اوست. آسیبهای جسمیای که سلین در جنگ جهانی اول دید تا آخر عمر اسباب رنج و آزار او بود. سلین در کتاب «جنگ» جریان آسیب دیدنش در جنگ را نقل میکند و با گروتسکِ خاص خود، مضحکۀ هولناکی از میدان جنگ ترسیم میکند که هم خواننده را به وحشت میاندازد و هم لبخندی تلخ بر لبانش مینشاند.
کتاب «جنگ» شرح تلاش برای بقا در میدانی است که مرگ از هر سو بر آن میبارد؛ شرح زیستن در حضور بیوقفۀ مرگ و هراس از مرگ و جستجوی انگیزه و شوری برای زیستن در عرصهای که از هر جهت با مرگ و هول و وحشت محاصره شده است.
سلین در کتاب «جنگ» هول و خشونت و جراحتی را که جنگ به جسم و روح انسان وارد میکند با صراحت بیرحمانه و تُندوتیزی که از ویژگیهای اصلی آثار اوست روایت میکند.
در بخشی از کتاب «جنگ» میخوانید: «بسیار خب. داشتم میگفتم. نصفههای شب غلت زدم رو شکمم. داشتم عادت میکردم. یاد گرفتم که بین بلوای بیرون و ولولهای که دیگر ولکنم نشد فرق بگذارم. و اما درد، طعمش را تماموکمال در شانه و زانو مزمزه میکردم. با این حال دوباره بلند شدم. همۀ اینها به کنار، گرسنهام هم بود؛ در میان کرتها دور خودم چرخی زدم، در همان کرتهای باغی که با لودرِلییِر و ستون زرهی در آن به ته خط رسیده بودیم. یعنی الآن کجا ممکن بود باشد؟ بقیه چهطور؟ از آن موقعی که آمده بودیم آنها را تار و مار کنیم ساعتها گذشته بود، یک شبِ تمام، تقریباً یک شبانهروز. دیگر چیزی باقی نمانده بود جز تپهکُپههایی در شیب و ماشینهای ما که در باغ میوه دود میشدند، جلز و ولز میکردند، میسوختند. کامیون دماغدار بدجور داشت زغال میشد، وانتِ علوفه بدتر. آجودان را آن وسط به جا نیاوردم. جلوتر، یکی از اسبها را که چیزی پشتش بود، چیزی مثل نوک مالبند، شناختم، جزغاله، با دیوار باغ که پاک دخلش آمده و خرد و خاکشیر شده، یکی شده بود. بهگمانم در گیر و گرفتِ بمباران چهارنعل سمتِ دیوار زده بودند. معلوم بود در بحبوحۀ شلیک توپ و خمپاره به پیزیشان فشاری آمده بود. برای لودرِلییِر خوب کار کرده بود. هنوز چارچنگول ماندهام همانجا. لای و لجنی بود از خمپارههای خرد و خمیر. دستکم دویست خمپاره خورده بود. همهجا جنازه. پسرکی که توبره داشت خودش مثل نارنجک منفجر شده بود، عیناً، از گردن تا خشتکِ شلوار. تو شکمش دو تا موشِ ساکت با سرهایی متفکر داشتند از توبرهاش میخوردند. بوی گوشتِ گندیده و بوی سوختگی باغ را برداشته بود، بهخصوص پشتهای آن وسط بود تلنبار از دستکم ده اسب با شکم آش و لاش. تاخت و تاز همینجا به آخر رسیده بود و با یک یا سه خمپارۀ پرهدارِ دو متری از پا درآمده بودند. خاطرۀ خورجین پولی که لودرِلییِر با خود داشت یکهو به یادم آمد، به اعماق وجودِ له و لوردهام.
خودم هنوز نمیدانستم چه چیزی را به خاطر میآورم. به حالی نبودم که خیلی عمیق فکر کنم. با این همه، با وحشتی که داشتم و با چنین بلوایی که در آن راه میرفتم این فکر بدجوری عذابم میداد. انگار عاقبت فقط من باقی مانده بودم در پلشتیِ این ماجرا.»
دربارۀ لویی فردینان سلین، نویسندۀ کتاب «جنگ»
لویی فردینان آگوست دتوش (Louis Ferdinand Auguste Destouches)، با نام مستعار لویی فردینان سلین (Louis-Ferdinand Céline)، متولد 1894 و درگذشته به سال 1961، نویسنده و پزشک فرانسوی است. رمانهای سلین معجونِ غریب و نبوغآمیزِ هجو و هزل و طنز و هذیان و جنون و پلشتی و حقهبازی و مهر و کین و شیطنت و شفقت و خشم و تحقیرند و نیز نمودی خلاقانه از سبکپردازی ادبی و نمایش ماهرانۀ زبان. او در رمانهایش، که نمونههای مثالزدنیِ کمدی سیاه هستند، با درهم ریختن قواعد متعارف دستوری و زبانی که آمیزهای از زبان محاوره و اصطلاحات عامیانه و واژگان و اصطلاحات ابداعی خود او و نیز واژگان کهن و منسوخ فرانسوی است و با احضار تجربههای شخصیاش به صحنۀ رمان، صریح و بیرحمانه، تباهیها و شرارتهای جهان و آدمی را پیش روی خوانندگانش میگذارد و تصویری سیاه و هجوآلود و هولناک از جهان به دست میدهد.
از آثار لویی فردینان سلین میتوان به رمانهای «سفر به انتهای شب»، «مرگ قسطی»، «قصر به قصر» و «نمایش افسانهای برای وقتی دیگر» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «جنگ»
کتاب «جنگ» با ترجمۀ زهرا خانلو در نشر نو منتشر شده است. زهرا خانلو، متولد 1358، مترجم ایرانی است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «اورلیا» و «خطاب به عشق: نامههای عاشقانۀ آلبر کامو و ماریا کاسارس» اشاره کرد.
از کتاب «جنگ» ترجمۀ فارسی دیگری هم منتشر شده که مترجم آن سیده یاسمین سجادی و ناشرش نشر خاموش است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات فرانسه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 160 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک