اراده
مارک دوگن
ابوالفضل اللهدادی
برج
دسته بندی: ادبیات-فرانسه
| کد آیتم: |
1524939 |
| بارکد: |
9786227280883 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
240 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «اراده» نوشت? مارک دوگن
يک رمان اتوبيوگرافيک و زندگينامهاي با پسزمينهاي از تاريخ قرن بيستم. کتاب «اراده»، با عنوان اصلي La volonté، رماني است از مارک دوگن، نويسند? فرانسوي معاصر، که در آن، زندگي و شخصيت پدرِ نويسنده دستماي? قصهپردازي قرار گرفته و از خلال نقل سرگذشت پدر، تصويري از تاريخ قرن بيستم ارائه شده است.
دوگن، چنانکه در مقدم? ابوالفضل اللهدادي بر ترجم? فارسي کتاب «اراده» از قول خود او نقل شده، ايد? نگارش اين رمان را از سالها پيش در سر داشته اما جرأت نميکرده سمت آن برود چون نميخواسته به پدرش خيانت کند و همچنين نگران اين بوده که نتواند بين تحسينش نسبت به پدر و کشمکش و تقابلش با او تعادل برقرار کند و درنتيجه سيماي او را با چهرهاي مخدوش ترسيم کند.
دوگن اما سرانجام، با وقوع فاجع? همهگيري کرونا و قرنطينهاي که پيامد اين همهگيري بود، عزماش را جزم کرد که زندگي پدرش را بنويسد که حاصل آن کتاب «اراده» شد. دوگن از ويروس کرونا به ياد فلج اطفال، بيمارياي که پدرش در نوجواني به آن دچار شد، افتاده بود.
کتاب «اراده» شرح فرازونشيبهاي زندگي مردي است که در کوران حوادث و دشواريها، با يک پاي ناقص، روي پا ميايستد و سختيها را تاب ميآورد و با ارادهاي شگرف بر آنها چيره ميشود. کتاب «اراده» رماني درباب تابآوري، اميد و از پا نيفتادن بهرغم هم? سختيهاست.
متن اصلي کتاب «اراده» اولين بار در سال 2021 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «اراده»
مارک دوگن کتاب «اراده» را در قالب قصهها و قطعاتي کوتاه نوشته که در کنار هم شاکل? کلي رمان را شکل ميدهند. درواقع کتاب «اراده» خردهروايتهايي است با محوريت زندگي پدرِ راوي که در کنار هم چهر? پدر را کامل ميکنند و نيز پسزمينهاي از تاريخ قرن بيستم را در معرض ديدِ خواننده ميگذارند.
داستان کتاب «اراده» با پيشگفتاري آغاز ميشود که تصويري از پدرِ نويسنده در بيمارستان است، در لحظاتي که عمر او دارد به پايان ميرسد. پدر، بهخاطر سرطان، در بيمارستاني در پاريس بستري است و نويسنده، که راوي رمان هم هست و در زمان بيماري و مرگ پدرش نوجوان بوده است، از بيماري او ميگويد و از حسّ خودش نسبت به وضعيت اندوهبار و فاجعهاي که در نوجواني با آن مواجه شده است و از اينکه چطور بايد اين فاجعه را تاب آورد. اين پيشزمينهاي است براي قطع? بعدي کتاب «اراده» که در آن جزئيات بيشتري از آخرين روزهاي عمر پدرِ راوي و بيمارياش و دردي که او ميکشد و موقعيت احتضار ارائه ميشود و نيز نشان داده ميشود که بيماراني که به زنده ماندنشان اميدي نيست چگونه وضعيتي در بيمارستان دارند.
راوي کتاب «اراده» در فکر اين است که پدرش را از دردي که ميکشد خلاص کند و براي اين کار، از يک کارآموز پزشکي که در بيمارستان است کمک ميخواهد. اما کارآموز با او مخالفت ميکند و ميگويد اين خلافِ قانون است. اينجاست که راوي بر آن ميشود که داستان زندگي پدرش را نقل کند و او سالها بعد، در دوران قرنطين? کرونا، آنچه را آن روز در بيمارستان نقل کرده است، مينويسد.
قطعاتي که در کتاب «اراده» از پي يکديگر ميآيند، هر يک روايتگر بخشي از زندگيِ پُر از اُفتوخيز پدر راوي و تلاش خستگيناپذير او براي چيرگي بر سختيها و مصائب زندگي هستند و درعينحال به بخشي از رويدادهاي مختلف تاريخ قرن بيستم، از جنگ جهاني دوم گرفته تا کمونيسم و استعمار و گسترش و رونق جامع? مصرفي، اشاره دارند.
آنچه ميخوانيد برگرفته از قطع? اول کتاب «اراده»، يعني پيشگفتار اين کتاب، است: «شهر در محاصرهي کوهها قرار داشت، اما تشخيص آنها در آن ساعتِ گرگوميش و در آن تودهي تيرهي آسمان، که فقط تيرهاي چراغبرقِ خيابان تصنعي روشنش ميکرد، غير ممکن بود. براي کسي که اين محل را ميشناخت، سرمايي که از اين غولهايِ پايدربند به پايين ميسُريد کافي بود تا حتي در دل تاريکيِ شب گواه وجود آنها باشد. باران ميباريد؛ باراني که زمستان را بيرون ميرانَد تا جايش را به بهار خنکي بدهد. تشويشي که در رگهايم پخش ميشد، از دو سال قبل و با آن تشخيص بيرحمانه شروع شده بود.
بهواسطهي بهترين دوستش – يک پزشک ارتش استعماري – باخبر شدم که به ناهار دعوتم کرده بود تا بگويد متأسف است که حالا ديگر هيچچيز نميتواند او را نجات بدهد. براي ديگران يک تومور کافي بود تا شعلهي زندگي را خاموش کند؛ اينک در بدن او دهها تومور يافته بودند. او همچون مسيح که نانها را چند برابر کرده بود، سلولهاي بدخيم را تکثير ميکرد. بدينترتيب در بهترين وضعيت از چند هفته حرف زده بودند، با وجود اين، دو سال گذشته بود تا اين مرد که آنقدر به علم ايمان داشت، در برابر ناتوانيِ علم فروبريزد.
پارکينگ داشت خالي ميشد. کارکنانِ شيفت روزِ بيمارستان بيشک با اين آرزو به خانه و کاشانهشان برميگشتند که تا روز بعد اين صف بلند بيماري را فراموش کنند که در آن، تنمان – که نزديکترين دشمنمان است – هميشه درنهايت ذهنمان را شکست ميدهد تا آن را بهسرعت بهسوي مهلکهها بکشاند. تلاقيِ سرماي دروني و دماي پايين کوهها منجمدم کرده بود.
من بهزودي براي اولينبار همراه او ميمُردم و بعد ميبايست بهتنهايي توانِ رستاخيز مييافتم.»
دربار? مارک دوگَن، نويسند? کتاب «اراده»
مارک دوگن (Marc Dugain)، متولد 1957، داستاننويس و فيلمسازِ فرانسويِ متولد سنگال است. شهرت دوگن بيشتر بهواسط? رمان «اتاق افسران» است. از ديگر آثار او ميتوان به کتابهاي «شفافيت» و «ييلاق انگليسي» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «اراده»
کتاب «اراده» با ترجمه و مقدم? ابوالفضل اللهدادي در نشر برج منتشر شده است.
ابوالفضل اللهدادي، متولد 1361 در قم، روزنامهنگار و مترجم ايراني است. اللهدادي دانشآموخت? رشت? زبان و ادبيات فرانسه است. او مدرک کارشناسي خود را از دانشگاه شهيد چمران اهواز و کارشناسي ارشد را از دانشگاه شهيد بهشتي تهران گرفته است. اللهدادي دو سال معاون سرويس فرهنگي روزنام? «تهران امروز» بود و بعد از آن بهعنوان دبير سرويس بينالملل روزنام? «هفت صبح» مشغول به کار شد. همکاري با نشرياتي چون مجل? «همشهري جوان»، مجل? سينمايي «24» و روزنام? «روزگار» از ديگر فعاليتهاي ابوالفضل اللهدادي در عرص? روزنامهنگاري هستند. از ترجمههاي او ميتوان به کتابهاي «نقشه و قلمرو»، «هم? تابستان بدون فيسبوک»، «پليس گُلها، درختها و جنگلها»، «لالايي»، «محاکم? خوک»، «روستاي محوشده»، «قاتلي که در آرزوي جايي در بهشت بود»، «مُرسو چه کسي را کشت؟»، «از آسمان به گل سرخ: نامههاي عاشقان? آنتوان و کنسوئلو دو سنت - اگزوپري»، «زنان تشن? قدرت» و «ناپلئون به جنگ داعش ميرود» اشاره کرد.