نابینایی
تاریخ یکی از تصاویر ذهنی در اندیشه غرب
نویسنده: موشه باراش
مترجم: فرزاد جابرالانصار
ناشر: بیدگل
دسته بندی: اندیشه و تفکر
2,538,000 ریال
کتاب «نابینایی» اثر موشه باراش
در این کتاب پدیدۀ «نابینایی» در گسترۀ تاریخ هنر از دوران باستان تا قرن هجدهم و از سنتهای کلاسیک و کتاب مقدس که زیربنای بسیاری از بازنماییهای هنری هستند، بررسی میشود. موضوعاتی مانند هومر، شفای نابینایان، نوازندگان نابینا، نابینایی بهعنوان مجازات، نابینایی بهعنوان یک ویژگی خاص، در این کتاب گنجانده شده که سیر تاریخی آن از دوران باستان آغاز شده و با مسیحیت اولیه، قرون وسطی، رنسانس و با بررسی آرا و رسالهای از دیدرو به پایان میرسد.
این کتاب برای اولین بار در سال 2001 منتشر شده است.
مروری بر کتاب
کتاب نابینایی هنر غرب را از دوران باستان تا رنسانس بررسی میکند. اما این بررسی از منظر افراد نابینا در رابطه با ادبیات، باورهای مذهبی و جنبههای تاریخ اجتماعی تفسیر میشود تا نگرش جامعه نسبت به نابینایی در دورههای مختلف تاریخی را بیان کند. این کتاب مجموعهای مفید از اطلاعات را ارائه میکند که در هیچ کتاب دیگری در دسترس نیست.
پروفسور باراش به عنوان یک مورخ هنر سابقۀ طولانی و برجستهای دارد و دانش دایرهالمعارفی خود را در این زمینه به ارمغان میآورد. او نه تنها به انبوهی از بازنماییهای بصری از افراد نابینا اشاره میکند، بلکه به ارجاعات متنی به افراد نابینا و نابینایی اشاره میکند که از درام باستانی تا نامهای در مورد نابینایان اثر دیدرو را شامل میشود. او با تقسیم بحث خود به فصلهایی درباره دوران باستان، دورۀ اولیۀ مسیحیت، قرون وسطی و رنسانس، برخی از ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگی را که معنای نابینایی را در هر دوره تعیین میکنند، بیان میکند. او تاریخ هنر را در فصل آخر رها میکند تا در مورد رسالۀ روشنگری دیدرو در مورد افراد نابینا بحث کند، که برای باراش نقطۀ عطفی در تاریخ درک نابینایی است.
این کتاب در تحلیل دورههای کلاسیک و اوایل مسیحیت بسیار جالب و متقاعدکننده است. باراش به ابهامات موجود در نگرش نسبت به نابینایی در این دوران اشاره میکند. به عنوان مثال، در یونان باستان معتقد بودند که مردم به دلیل دیدن خدا نابینا می شوند. بنابراین، اگرچه نابینایی یک مجازات بود، اما به معنای شناختی است که از تماس با خدا حاصل میشود. باراش در یکی از فصلهای کتاب بر اهمیت قسمتهایی از کتاب مقدس مانند شفای نابینایان توسط عیسی و نابینایی پولس اشاره میکند و ارتباط بین این وقایع و اعتقادات یهودی را توضیح میدهد.
باراش در فصل مربوط به قرون وسطی برخی بازنماییهای کلیشهای از گدای نابینا و همچنین مرد نابینا و راهنمای او را مورد بحث قرار میدهد. این بخش در ادبیات بیشتر از هنرهای تجسمی بیان شدهاند. نویسنده چندین متون فرانسوی و آلمانی را از زندگی مقدسین گرفته تا آنچه ظاهراً قدیمیترین کمدی در فرانسه است، (پسر و مرد کور) را تفسیر می کند. باراش بر تمثیل نابینایان پیتر بروگل به عنوان نمونه اصلی خود از این موضوع در هنرهای تجسمی تمرکز میکند. این نقاشی که در سال 1568 کشیده شده است، یک اثر قرون وسطایی نیست، اما باراش ادعا میکند که میتواند نمونهای از قرون وسطی باشد، زیرا سنتهای قرون وسطایی زیادی در این نقاشی نفوذ کرده است
این کتاب مخاطب را با دیدگاههای تاریخی در مورد نابینایی آشنا میکند و منبعی از نمونههایی از بازنمایی نابینایی در فرهنگ غرب خواهد بود، نمونههایی که شایسته توجه علمی بیشتر است.
دربارۀ موشه باراش نویسندۀ کتاب «نابینایی»
موشه باراش (1920-2004)، محقق هنری است. او در سال 1996 اولین جایزۀ تاریخ هنر را در اسرائیل دریافت کرد. باراش در اوکراین متولد شد و به عنوان یک نقاش و نویسنده، استعداد عجیبی داشت. او اولین نمایشگاه نقاشی های اکسپرسیونیستی خود را در سال 1933 برپا کرد. در طول جنگ جهانی دوم، او به مقاومت رومانیایی پیوست و بعداً در ارتش سرخ برای مبارزه با نازیها و همچنین سازمان بریحه هاگانا نامنویسی کرد.. در سال 1956 او تدریس تاریخ هنر را در دانشگاه عبری اورشلیم آغاز کرد و در سال 1965 دپارتمان تاریخ هنر را در آنجا افتتاح کرد.. او معتقد بود که باید بتوان تمام دورههای هنری را آموزش داد و بر اهمیت دانش گسترده فلسفه و فرهنگ در درک هنر تاکید کرد. او شروع به انتشار کتابهایی در مورد هنر رنسانس و صلیبی کرد و بعدها دامنۀ مطالعاتی خود را گسترش داد که شامل مطالعاتی در مورد شمایلنگاری ژستها و حالات چهره، زیباییشناسی و نظریۀ رنگ در هنر رنسانس، راههایی که هنر با آن ارتباط برقرار می کند. تماشاگر و نحوه تصویرسازی مفهوم ذهنی نابینایی در هنر بوده است.
از آثار منتشر شده او در مورد تاریخ هنر میتوان به میکل آنژ (1961) اشاره کرد. کتابهای دیگر او تصویر انسان در تاریخ هنر (1967)، مقدمهای بر هنر رنسانس (1968)، مجسمهسازی صلیبی در سرزمین مقدس (1971)، ژستهای ناامیدی در هنر قرون وسطی و رنسانس اولیه (1976)، رویکردهای هنر 1950-1750 (1977)، نور و رنگ در نظریۀ هنر رنسانس ایتالیا (1978)، نماد: مطالعاتی در تاریخ یک ایده (1981)، نظریههای هنر: از افلاطون تا وینکلمان (1985)، جوتو و زبان ژست (1987)، نظریههای مدرن هنر، ج. 1 (1990)، جلد. 2 (1998) و ... هستند.
از این نویسنده در ایران کتابهایی چون «نظریههای هنر» در دو جلد از انتشارات چشمه و کتاب «نابینایی» از نشر بیدگل منتشر شده است.
بخشی از کتاب:
رویکرد سنتی به نابینایان در قالب این باور شایع نیز پابرجا ماند که نابینایی نوعی کیفر است. در قرن هفدهم داستانهای زیادی بر سر زبانها بود از کسانی که به کیفر گناهانشان نابینا شده بودند، و شنوندگانی زودباور این داستانها را به گوش جان میشنیدند. با عنایت به آنچه گفته شد، مردمان این دوره در عیان و نهان نابینایان را گناهکار میدانستند. با این وصف گدایان نابینا گرفتار دو نفرین بودند؛ آنان هم از ناتوانی جسمی خویش در رنج بودند و هم داغ گنهکاری بر پیشانی داشتند.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | فلسفه |
موضوع فرعی: | اندیشه و تفکر |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 320 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک