زازی در مترو
نویسنده: رمون کنو
مترجم: مهسا خیراللهی
ناشر: نشر نی
دسته بندی: ادبیات فرانسه
1,200,000 ریال
رمان «زازی در مترو» اثر رمون کنو
یک رمان فانتزی کُمیک و مهیج و پرماجرا از رمون کنو. رمان «زازی در مترو»، با عنوان اصلی Zazie dans le Métro، اگرچه اولین رمان رمون کنو نیست اما اولین موفقیت بزرگ او بهحساب میآید و کنو با این رمان بود که با اقبال عمومی مواجه شد.
رمان «زازی در مترو» رمانی طنزآمیز و پرماجراست. کنو در این رمان ما را با خود به پاریس آخر دهۀ 50 قرن بیستم میبرد تا همراه شخصیتهای داستانش ماجراهایی عجیبوغریب و مهیج و طنزآمیز را تجربه کنیم.
متن اصلی رمان «زازی در مترو» اولین بار در سال 1959 منتشر شده است.
براساس این رمان فیلمی هم بهکارگردانی لوئی مال ساخته شده است. رمان «زازی در مترو» دستمایۀ اقتباس تئاتری هم بوده و بهصورت کُمیکاستریپ هم منتشر شده است.
مروری بر رمان «زازی در مترو»
شخصیت اصلی رمان «زازی در مترو» یک دختربچۀ شهرستانی جسور و جاهطلب و ماجراجو و رُک و راست و تلخزبان به نام زازی است که به پاریس آمده است. ماجراهای این رمان از وقتی آغاز میشود که مادرِ زازی او را به داییاش، گابریل، که در پاریس زندگی میکند، میسپارد تا دو روز نزد او بماند و مادر به تفریحات خودش برسد.
آمدن زازی به پاریس و نزد داییاش همانا و بلوایی که به راه میافتد همان. زازی دختربچهای شیطان است که آرام و قرار ندارد و حضورش آشوبآفرین است. او دوست دارد متروی پاریس را ببیند اما داییاش میگوید چنین چیزی امکانپذیر نیست چون مترو بهخاطر اعتصاب تعطیل است.
زازی البته به این جواب داییاش قانع نمیشود و روز بعد، وقتی دایی گابریل خواب است، خانۀ او را ترک میکند تا خودش تنهایی به تماشای مترو برود. این خروج زازی از خانۀ داییاش سرآغاز ماجراهای عجیبوغریب و خندهدار و سرگرم کننده در رمان «زازی در مترو» است.
زازی در طی حضور کوتاهش در پاریس با آدمهای مختلفی مواجه میشود و ماجراهای گوناگونی را تجربه میکند و اینگونه است که سفرِ کوتاهمدت او به پاریس گویا او را از کودکی و خامی درمیآورد و بلوغش را رقم میزند. زازی حالا دیگر همان زازی سابق نیست.
رمون کنو در رمان «زازی در مترو»، ضمن نقل ماجرای زازی و پرسهزنیاش در پاریس، تصویری نقادانه و طنزآمیز از گوشههایی از زندگی پاریسی و مردم پاریسِ پایان نیمۀ اول قرن بیستم ارائه میدهد.
در بخشی از رمان «زازی در مترو» میخوانید: «مردم همچنان در حال ورّاجی بودند که زازی جیم شد. به اولین خیابان سمت راست پیچید و بعد به خیابانی در سمت چپ و همینطور ادامه داد تا به یکی از دروازههای شهر رسید. آسمانخراشهایی غولپیکر در خیابانی باشکوه قد کشیده بودند و پیادهرو پر بود از غرفههای دربوداغان و کروکثیف. جمعیت فشرده بود و همه در هم میلولیدند. بادکنکفروشی الجزایری و چرخوفلکی اسبی آن وسط نتهای خشنشان را به خورد مردم میدادند. چند لحظه طول کشید تا زازیِ شگفتزده متوجه شود کمی آنطرفتر، در پیادهرو، یک دروازۀ فرفورژۀ باروکی قد علم کرده، آن هم با علامت مترو. فوراً منظرۀ خیابان را از یاد برد و به دروازه نزدیک شد، درحالیکه دهانش از هیجان خشک شده بود. با گامهای آهسته نردۀ محافظ را دور زد تا بالأخره ورودی را پیدا کرد. ولی بسته بود. روی یک لوح سنگی مشکی با گچ چیزی نوشته شده بود که خواندنش برای زازی راحت بود: اعتصاب ادامه دارد. بوی برادۀ خشک آهن آرام از اعماق ورودی ممنوعه بالا آمد و زازی ناراحت زد زیر گریه.
آنقدر از این گریه لذت برد که رفت و روی یک نیمکت نشست تا با خیال راحت اشک بریزد. کمی بعد، غریبهای کنارش نشست و باعث شد زازی غموغصهاش را فراموش کند. با کنجکاوی منتظر ماند تا ببیند غریبه چه حرفی برای گفتن دارد. از غریبه صدایی مردانه اما کمی زیر خارج شد، با کلماتی که جملهای سؤالی تشکیل میداد، با این مضمون: خب بچه جون، خیلی ناراحتی؟
در برابر این سؤال احمقانه، زازی صدای گریهاش را بالا برد. آنقدر هقهق در سینهاش داشت که انگار فرصت نمیشد همهاش را بیرون بریزد. غریبه پرسید: یعنی اینقدر ناراحتی؟
- بله آقا.
دیگر وقتش بود که ببیند این عوضی چه ریختی است. زازی دستش را روی صورت خودش کشید و باعث شد سیلاب اشکهایش به جوی گلآلود بدل شود، بعد به طرف مرد چرخید. نمیتوانست چیزی را که میدید باور کند. مرد ظاهر عجیبی داشت: سبیل پرپشت سیاه، کلاه دربی، یک چتر و دمپاییهای گنده. صدای ریزی درون زازی میگفت: نه! امکان ندارد، امکان ندارد، حتماً یک بازیگر قدیمی است که پرسه میزند، و بعد زد زیر خنده.»
دربارۀ رمون کنو، نویسندۀ رمان «زازی در مترو»
رمون کنو (Raymond Queneau)، متولد 1903 و درگذشته به سال 1976، داستاننویس، شاعر، منتقد و ویراستار فرانسوی بود. او نویسندهای شوخطبع با طنزی بدبینانه بود.
کنو نویسنده و شاعری بود که ریاضی را وارد ادبیات کرد و از دورهای بهبعد در آثارش محاسبات ریاضی را به کار برد. او مدتی کوتاه هم عضو گروه سوررئالیستها بود. کنو در آثار داستانیاش دست به تجربههایی خلاقانه زد و قواعد متعارف و مرسوم زبان و روایت را بههم ریخت.
از رمون کنو آثار داستانی، دفترهای شعر و نیز آثار غیرداستانی گوناگونی منتشر شده است. از جمله آثار او میتوان به رمانهای «یکشنبۀ زندگی»، «گلهای آبی»، «پرواز ایکار» و «ما همیشه با زنها خوب هستیم»، دفتر شعر «یکصد میلیارد شعر» و کتاب «تمرین در سبک» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «زازی در مترو»
رمان «زازی در مترو» با ترجمه و مقدمۀ مهسا خیراللهی در نشر نی منتشر شده است.
مهسا خیراللهی، متولد 1367 در اصفهان، مترجم و ویراستار ایرانی است. او فارغالتحصیل رشتۀ زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه اصفهان است.
از ترجمههای مهسا خیراللهی میتوان به کتابهای «یکشنبۀ زندگی»، «پسربچۀ تخس» و «بهار 71» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات فرانسه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 186 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک