ملکان عذاب

ملکان عذاب

هستی و نیستی، مرگ و زندگی، ‌عشق و تفکر همگی مواردی هستند که در رمان «ملکان عذاب» خواننده را با خود همراه می‌سازند. رمانی که قصه سه نسل را در کنار هم به موازات یکدیگر روایت می‌کند. «ملکان عذاب» سومین اثر از سه گانه «ابوتراب خسروی» نویسنده رمان است.
خواننده برای مطالعه سه گانه علاوه بر رمان «ملکان عذاب» می‌تواند دو اثر قبلی «اسفار کاتبان»، «رود راوی» را نیز مطالعه کند تا بیشتر در جریانات شخصیت‌ها قرار گیرد.
ماجرای رمان، درباره فردی به نام شمس است که در میان دست‌نوشته‌های پدر به رازهایی عجیب دست پیدا می‌کند. پدر که زکریا نام دارد، قاصدانی را به طرف شمس می‌فرستد تا او را نزد خود بیاورند. شمس همراه آنها، به شهری دور افتاده می‌رود. با رسیدن به محل زندگی پدر شمس با حقایقی روبرو می‌شود که ترس و وحشتی بر او غالب می‌شود، ماجرا هولناک و وترسناک می‌شود و....
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«صبح هم اجازه داد تا همه زن‌ها و اولادان خان در کمال آرامش دور سفره بزرگ بنشینند و صبحانه بخورند و بعد از صرف صبحانه همه اهل عمارت از جمله کلفت‌ها و نوکرها و خویشانِ نزدیک خان را از اشکوب‌های دیگر عمارت احضار کرد تا در ایوان جمع شوند، و وقتی همه جمع شدند در کمال خونسردی، همان‌طور که روی صندلی نشسته بود، رو به آن‌ها اعلام کرد: دیشب خان عمرشان را دادند به شما. و وقتی همه کلفت‌ها و نوکرها و همسران دیگر خان آن‌طور وحشیانه شیون زدند، بر سرشان فریاد کشید..»
درباره نویسنده: ابوتراب خسروی ( 1335 )نویسنده ایرانی، صاحب اثر «اسفار کاتبان»، «رود راوی»